تا همین چند سال پیش بود که تنها تصورمان از یک دستفروش، به بساطی محقر در گوشه ای از پیاده راههای شلوغ شهر محدود می شد؛ داستان آدم های ضعیفی که برای گذران امورات زندگی مجبور به فروش کالاهایی نه چندان با ارزش در کنار خیابان ها بودند و با درآمدی محدود باید هر روز با ماموران سد معبر شهرداری کلنجار می رفتند تا شاید بتوانند تا پایان روز به کسب و کارشان ادامه دهند؛ تصویری پر از اجزاء تلخ و محقر و تاسف آور.
البته قانون نیز چندان روی خوشی به دست فروشان، آنهم به دلیل ایجاد سد معبر و بر هم زدن روند کسب و کار کسبه و بازاریان ندارد. چراکه بر اساس بند دو از ماده ۵۵ اصلاحیه قانون شهرداری ها «سد معابر عمومی و اشغال پیادهروها و استفاده غیر مجاز آنها و میدانها و پارکها و باغهای عمومی برای کسب و یا سکنی و یا هر عنوان دیگری ممنوع است و شهرداری مکلف است از آن جلوگیری و در رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماکن مذکور فوق به وسیله مامورین خود رأساً اقدام کند.»
این بخش از قانون شهرداریها، به ماموران شهرداری اجازه داده است تا با هرگونه سد معبر از جمله دستفروشی مقابله کنند و برای مقابله با آن نه نیازی به دستور قضایی است و نه ادعای خسارتی پذیرفته میشود. در واقع بر اساس همین قانون، شهرداریها مکلفند که از سد معبر جلوگیری کنند و حالا هرکسی به هر بهانهای، از جمله دستفروشی مرتکب سد معبر شود، با برخورد قانونی ضابطان این بخش روبرو خواهد شد. هرچند نمیتوان منکر برخی تخلفات و ناهنجاریها در میان هزاران اقدام قانونی شد، اما جلوه دیگری از برخورد قانونی و اخلاقی با دستفروشان تهرانی وجود دارد که کمتر در نگاه رسانه ها و مسئولان اجرایی به آن توجه شده است.
دستفروشان در تهران کتک نمی خورند، غرفه می گیرند
چند وقتی است شهرداری تهران در اقدامی جالب، نه تنها برخلاف وظیفه ای که قانون بر عهده اش گذاشته با دستفروشان شهر تهران برخوردی قهری و خشونت آمیز نداشته، بلکه با ساماندهی بخشی از دستفروشان شهر برایشان محل کسب و کاری آبرومند فراهم کرده و با ایجاد فضایی جذاب برای مردم، تعداد زیادی از خانواده های تهرانی را هم برای تفریح و خرید به سمت این افراد سوق داده است.
نمونه بارز این اقدام شهرداری را در ابتدای خیابان سی تیر می توان دید. درست پس از اینکه از خیابان امام خمینی (ره) به این خیابان قدیمی و تاریخی وارد شوید، دیدن چرخ ها و دکه های چوبی و یکپارچه که با نظم و زیبایی خاصی کنار هم چیده شده اند توجه هر شهروندی را به خود جلب می کند. از آبمیوه فروشی و هنرمندی که آثار هنری اش را می فروشد تا فلافلی و ساندویچی پر زرق و برقی که بر خلاف گذشته اینبار مواد غذایی اش را هم در یخچال نگهداری می کند و با نظارت شهرداری و ماموران بهداشت، کوچکترین نکات بهداشتی را هم رعایت می کند.
دستفروشانی که حالا در خیابان سی تیر ساماندهی شده اند و برای خودشان مشتری ثابت و شغلی آبرومند دارند، حتی حاضرند برای کاسبی دراین محدوده ماهیانه کرایه ای نیز به شهرداری پرداخت کنند. کرایه ای که شهرداری تنها برای گماشتن نگهبان برای حفاظت از اموال آنها و ساخت و تجهیز غرفه هایشان دریافت می کند.
وقتی از یکی از غرفه داران درباره کار قبلی و اوضاع کسب و کارش پس از ساماندهی می پرسم، می گوید: قبل از این در کوچه مروی کار می کردیم، فلافل می فروختم. وقتی اینجا راه افتاد شهرداری به ما پیشنهاد داد برای داشتن یک شغل و محل کسب ثابت به اینجا بیایم. با میل خودمان به اینجا آمدیم ولی الان از اینکه محل کسب مرتب، بهداشتی و آبرومندی داریم و مردم هم بیشتر برای خرید به ما مراجعه می کنند.
مشتری جوانی که در حال خوردن ساندویچ است هم با قطع حرفهای فروشنده، می گوید: من در طول هفته بارها از این مسیر می گذرم، اما به علت وضعیت بهداشتی و نوع بساط دستفروشان، علاقه ای به خرید از آنها نداشتم، اما حالا که آنها دکه هایی به این زیبایی دارند و موازین بهداشتی را هم رعایت می کنند، بیشتر از قبل گرسنه می شوم ...!
یکی دیگر از کسبه که تا چندماه پیش حوالی باب همایون کار می کرده و چیزهایی می فروخته هم به جمع ما اضافه می شود و می گوید: خیابان سی تیر به خصوص در شب ها به محلی برای گردش و تفریح مردم تبدیل شده و خیلی ها همراه خانواده برای گردش به اینجا می آیند. آبمیوه ای می خورند ، قدم می زنند و همین موضوع باعث شده تا کسب و کار ما هم رونق بگیرد.البته شهرداری هم تسهیلات خوبی در اختیارمان قرار داده، از تهیه و ساخت دکه ها تا قرار دادن میز و صندلی جلوی هر دکه که فضا را برای مردم به مراتب راحت کرده است. حتی شب ها هم برایمان نگهبان می گذارند تا کسی به اموالمان دستبرد نزند.
وقتی شهردار تهران مسئول عملکرد ماموران شهرداری فومن می شود
اما وقتی پای رقابت های انتخاباتی به میان می آید و جمع کردن آرا، چشم بر روی تمام اقدامات می بندند و تنها گفتن کنایه هایی تخریبی فکر می کنند. روز جمعه نیز کاندیدای پوششی حسن روحانی در کارزار مناظره ها، سیلی زدن مامور شهرداری در فومن را ناشی از مقابله با سد معبر در تهران دانست و گفت:« فرهنگی به شهرستان ها القاء میشود که گروه ضربت وظیفه اش این است که به دست فروش ها سیلی بزند. باید با مسائل اجتماعی و نیازهای مردم برخوردهای علمی شود.»
حال چگونه است که یک مسئول ارشد اجرایی رفتار غلط کارمند شهرداری فومن را همچون داستان "گنه کردن آهنگری در بلخ" به حساب شهردار تهران می گذارد اما تدارک دیدن فضای مناسب کسب و کار برای بخشی از آنها را در قلب تهران نمی بیند؟ شاید صدای سیلی در کوران انتخابات، جذاب تر از صدای خوشحالی دستفروشانی است که پس از سالها، کار و شغلی آبرومندانه پیدا کرده اند و راه حلش، بیرون آمدن از اتاق ها و حلقه های بسته.