محمدرضا خدایی روانپزشک اظهار داشت: در کتب روانپزشکی قبلا اصطلاحهایی به نامهای "سادیسم" و "مازوخیسم" وجود داشت، سادیسم به حالتی اطلاق میشد که فرد از طریق آزار و اذیت دیگران به احساس رضایتمندی میرسید، ولی شخص مبتلا به مازوخیسم به وسیله آزار خودش به این خرسندی دست پیدا میکرد.
وی تصریح کرد: طبق کتب جدید و با توجه به طبقه بندیهای جدید روانپزشکی واژه سادیسم دیگر کاربرد اصطلاح سابق را ندارد. اگر امروزه منظور از سادیسم را دیگرآزاری و صدمه به سایرین بدون همدلی و همراهی با دیگران قلمداد کنیم این اختلال در زیر گروههای بزرگتری با نامهای اختلالات شخصیت ضداجتماعی، خودشیفته و وسواس قرار میگیرد.
خدایی افزود: حدود ۳ درصد از مردم جامعه از اختلال وسواس رنج میبرند، همچنین از هر هزار نفر پنچ نفر به اختلال شخصیت ضداجتماعی دچار هستند.
این روانپزشک در خصوص فردی که دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی است، افزود: چنین شخصی با دیگران همدلی و همراهی نمیکند، همچنین احساس عذاب وجدان نیز در درونش شکل نمیگیرد. در نتیجه منافع شخصی خودش را به منافع دیگران ترجیح میدهد و در اجتماع به منافع دیگران صدمه وارد میکند.
خدایی تاکید کرد: در اختلالات وسواسگونه فرد به خاطر داشتن افکار وسواسی به رفتارهای سادیستیک و تکراری دست میزند. در این حالت شخص در درون خودش اجباری را احساس میکند که نمیتواند در برابر نیازهای درونیاش مقاومت کند.
وی تصریح کرد: از نمونههای اختلال وسواس میتوان به وسواس خرید، انبار کردن وسایل بیارزش، دزدی، آتشافروزی و آزار به دیگران اشاره کرد. در برخی از موارد فرد این رفتارهای وسواسگونه را به صورت غیر ارادی و ناخودآگاه و در پارهای از اوقات به صورت ارادی و خودآگاه انجام میدهد.
خدایی توصیه کرد: مبتلایان به اختلالات شخصیت ضداجتماعی، خودشیفته و وسواس باید از مجموعهای از درمانهای دارویی، غیر دارویی (روان درمانی، شناخت درمانی و خانواده درمانی) و مداخلات اجتماعی و روانی استفاده کنند.