معضل بسیار جدی که همه جوامع را تهدید میکند موضوع کودکان کار است؛ کودکانی که خیلی زود بزرگ میشوند و به جامعه وارد میشوند. پدیده کودکان خیابانی به عنوان یکی از مشکلات آسیبزای اجتماعی از دیرباز در سراسر جهان وجود داشته و در سالهای اخیر به دلایلی از جمله رشد اقتصادی، جنگ، فقدان ارزشهای سنتی، خشونت خانوادگی و آزار جسمی و روانی افزایش یافته است.
بیشتر این کودکان، خیابان را جایگاهی برای امرار معاش و کسب درآمد انتخاب کردهاند و تلاش برای بقا برای آنان چالشی هر روزه است. نرخ سنی و جنسی این کودکان در مناطق مختلف متفاوت است، به طوری که حداقل سن در کشورهای در حال توسعه 8 سال و در کشورهای توسعه یافته 12 سال است. نسبت دختران به پسران خیابانی نیز از 30 درصد در کشورهای در حال توسعه به 50 درصد در کشورهای توسعهیافته متغیر است.
کودکان کار کودکانی هستند که پیش از رسیدن به سن قانونی کار، ناگزیر وارد بازار کار میشوند و درآمد خانواده وابسته به کار آنان است. منظور از کار کودک آن نوع کاری است که مانع از تحصیل و برخورداری وی از امکانات اولیه رشد فردی و اجتماعی میشود و معمولاً با بهرهکشی همراه است.
به بیان دیگر کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند که این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربهٔ دوران کودکی بیبهره میسازد و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میکند. کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.
کار کودکان بسیار معمول است و میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، کشاورزی، کمک در کسب و کار والدین، داشتن کسب و کار شخصی (مانند فروش غذا) یا کارهای نامتعارف باشد. ناپذیرفتنیترین شکلهای کار کودکان استفاده نظامی از کودکان و تنفروشی کودکان است. موارد کمتر جنجالی و معمولاً قانونی (با بعضی محدودیتها) شامل کار کشاورزی در ایام تعطیلی مدرسه (کار فصلی)، کسب و کار خارج از ساعات مدرسه و همچنین بازیگری یا آوازخوانی کودکان است.
کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و حاد به سر می برند. این کودکان می توانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفه ای اعم از سارقان یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانه های فساد و غیره قرار گیرند و همچنین عدم بهره گیری از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هر چه بیشتر از این کودکان سلب می کند.
کار کودک در درجات مختلف در طول تاریخ وجود داشت اما با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار طی صنعتی شدن به وجود آمد و ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان مورد نقد و بحث عمومی قرار گرفت. کار کودکان همچنان در جاهایی که سن ترک مدرسه پایین است شیوع دارد.
بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیوننفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند. کودکانی که وظیفه دارند بخشی از زندگی پر مصیبت خانواده را بچرخانند، کودکانی که شناسنامه ندارند، گاهی اوقات در ازای مقداری پول معامله میشوند و دیگر مهم نیست، زیردست سرپرستان سنگدل و خشن، بر سر جسم و روح این کارگران معصوم چه میآید.
۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. به جز کارگری بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان قاچاق است.
موضوع کودکان کار موضوع نسبتاً پیچیدهای است و عوامل گوناگونی در آن اثر گذار هستند
1. ساختار خانواده
2. فقر
3. تغییرات اقتصادی ناگهانی ناشی از جنگ و غیره (که منجر به مهاجرت به کشورهای همسایه برای کار با دستمزد بیشتر میشود)
4. هزینهٔ تحصیل و نظام آموزشی نادرست
بهرهکشی از نیروی کار کودک، ریشه در عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد به نحوی که فقر اقتصادی، بیکاری والدین، اعتیاد و طلاق و شکاف طبقاتی از مهمترین عوامل افزایش کودکان کار در یک جامعه به شمار میرود، خانواده فقیری که اکثر درآمد خود را برای خرید غذا صرف میکند، به درآمد کودک خود برای بقا نیاز اساسی دارد البته فقر تنها دلیل کار کودکان نیست و نمیتواند به تنهایی عاملی برای بردگی و دیگر انواع اشتغال باشد.
سازمان جهانی کار در تازه ترین گزارش خود درباره اوضاع کودکان کار در کشورهای مختلف جهان اعلام کرد: تعداد کودکان کار در جهان از ۲۴۵ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ میلادی با یک سوم کاهش به ۱۶۸ میلیون نفر در سال ۲۰۱۲ رسیده است.
بیش از نیمی از کودکان کار (۸۵ میلیون نفر) در کارهای پُرخطر فعالیت می کنند و این آمار در سال ۲۰۰۰ میلادی برابر با ۱۷۱ میلیون نفر بود. بیشترین کودکان کار، در کشورهای آسیایی و حوزه اقیانوسیه زندگی میکنند که جمعیت آنها به طور تقریب ۷۸ میلیون نفر یا ۹.۳ درصد جمعیت کودکان جهان است.
بالاترین آسیب زایی کار در میان کودکان کار در کشور های جنوب صحرای آفریقا است به طوری که بیش از ۲۱ درصد کودکان کار، در معرض چنین شرایطی قرار دارند. ۱۳ میلیون نفر از کودکان کار (۸.۸ درصد) در کشورهای آمریکاری لاتین و حوزه کاراییب و ۹.۲ میلیون نفر (۸.۴ درصد) از این کودکان در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا زندگی می کنند.
کار در مزارع بخش مهمی از کار کودک را در جهان به خود اختصاص داده است به طوری که ۹۸ میلیون نفر (۵۸ درصد) از کودکان کار در مزارع، کار کشاورزی انجام می دهند. کار کودکان به تفکیک جنسیت نشان میدهد، تعداد کودکان کار دختر نسبت به سال ۲۰۰۰ میلادی ۴۰ درصد و پسران ۲۵ درصد کاهش یافته است.