پل عابر را از طرف پله های برقی با عجله بالا می روی و هنوز به اواسط پل نرسیده یک صحنه دلخراش ناراحتت می کند مردی که هر دو پایش از ران دچار قطع عضو شده و روی تکه مقوایی نشسته و به نرده های پل تکیه کرده، صدای تلفن همراه امانت نمی دهد بلافاصله به ساعتت نگاه می کنی که ببینی چقدر دیرت شده و با عجله به راهت ادامه می دهی درب ورودی دانشگاه هم یک دختر ۷ ساله گوشه کت ات را گرفته و اصرار دارد که یک فال از او بخری با تلاش بسیار بعد از دادن اسکناس هزار تومنی اجازه عبورت صادر می شود.
اینجا تهران سال ۱۳۹۶ هجری شمسی در کنار همه فضاهای سبز و مبلمان شهری و خطوط مترو که می خواهد تو را به مدرنیته نزدیک کند تراژدی فقر را با سمفونی و اجرایی متفاوت تقدیم ات می کند، اما چه کار باید کرد؟ تا شب به مرد روی پل فکر می کنی و به صدها تصویر مشابه که هر روز در مسیر رونمایی می شود.
به راستی مردم با جامعه آسیب پذیر چه کنند و چه برخوردی در این همزیستی غیر مسالمت آمیز نشان از رفتار درست انسان متمدن است و مسئولیت مردم چیست؟ آیت الله آملی لاریجانی رییس دستگاه قضا در جلسه ۱۶ اسفند ۹۵ که با مسئولان قضایی داشت گریزی به فقر و این بخش از آسیب های اجتماعی زد و عنوان کرد که همه مردم در برابر افراد فقیر مسئول اند اما این مسئولیت چگونه ایفاء شود؟
دکتر مجید ابهری آسیب شناس اجتماعی به این پرسش چنین پاسخ گفته: متأسفانه ترحم به متکدیان موجب افزایش چشم گیر متکدیان شده و به دلیل درآمد کلان ناشی از گدایی قشری تن پرور، بیکار به نام گدایان در جامعه ایجاد شده که سرمایه آنها سماجت و ابزار کار آنها جلب ترحم مردم است، مهم نیست هوا سرد است یا گرم آنها کودکان خرد سال خود را همچون وسیله ای در راه گدایی به کار می گیردند و یا اجاره می کنند در بسیاری از موارد اخبار رسانه ها خبر از مرگ یک گدا و پیدا شدن میلیون ها پول در لحاف و رختخواب او داده اند.
وی ادامه داد: کسانی که نیازمند واقعی اند هیچگاه دست گدایی به سمت مردم دراز نمی کنند و به اصطلاح صورت خود را به سیلی سرخ می کنند با این وجود بارها و بارها از مردم خواسته ایم که در مواجهه با این افراد توجه به نسخه و یا عکس رادیولوژی در دست آنها نکنند چرا که ابزار کارشان است و چهره پردازانی در میان گدایان هستند که پای آنها را گچ می گیرند طوری آنها را ترحم آمیز جلوه می دهند که حتی مادرشان نیز دچار اشتباه می شود.
این آسیب شناس اجتماعی هشدار داد: گروه های شاغل در کار گدایی کودکان را کرایه می کنند و با معتاد کردن آنها از شیرخوارگی برای ساکت و خواب کردن آنها تلاش دارند تا بی دردسر به کار گدایی بپردازند و این امری رایج است چرا که به دلیل درآمد سرشار گدایی سازمان پیچیده و مخوف مافیای گدایی در شهر توسط چند نفر اداره می شود و همین چند نفر حوزه های گدایی هر فرد را مشخص می کنند و برای جاهای شلوغ و پر رفت و آمد مثل زیارتگاه ها سرقفلی تعیین می کنند و بدون اطلاع و اجازه آنها هیچکس حق ورود به حریم جغرافیایی گدایی دیگری را ندارد و با سرپیچی هم تنبیه می شوند.
مافیا و باندهای فساد امروزه به هر شکل و شمایلی در می آیند، فسادهای سازمان یافته در پنج قاره به دست همین مافیا طراحی می شود اما برخی از این تشکیلات هست که در پوسته های متفاوت فعالیت می کنند و با وجود شناسایی چندین و چندباره آنها همچنان فعال و رو به توسعه و گسترش اند. اما مافیایی گدایی از کجا شروع و به کجا ختم می شود؟
ابهری به فساد ریشه دوانده در دل باندهای گدایی اشاره می کند: حدود ۶۰ درصد از کودکان کار، دست فروش و گدایان غیر ایرانی هستند و متأسفانه از بعضی از کشورهای همسایه گدا وارد می شود و در پوشش گدایی فعالیت هایی چون جیب بُری، توزیع مواد مخدر و تخلفات تیمی دیگر انجام می شود.
تکلیف شهروندان چیست؟
هر کس در اطراف خود نیازمندان واقعی را می شناسد که زندگی آبرومندانه ای دارند و از معتمدان محل می توان سراغ آنها را گرفت و به صورت مخفی و محترمانه بدون آنکه عزت نفس آنها مخدوش شود می توان به آنها کمک کرد از سویی نهادهای حمایتی برای سامان دهی همین امور تشکیل می شوند و کمک های مردمی را مستقیم به افراد نیازمند می رسانند.
با وجود همه هشدارها چرا همچنان مردم به گدایان کمک کرده و این مافیا را توسعه می دهند؟
یکی از اقدام های مافیای گدایی پخش شایعاتی برای سست و بی اثر کردن نهادهای حمایتی است تا کمک های مردمی را به سمت خود جلب کنند و با ایجاد شایعه و تهمت زنی به نهادهایی چون کمیته امداد و سازمان بهزیستی این دروغ را در افکار عمومی شکل می دهند که کمک های آنها از طریق این نهادها به دست نیازمندان نمی رسد و آنها خود مجبور می شوند که دست نیاز به سوی شهروندان دراز کنند.
دور باطل گدانماها چگونه ختم می شود؟
اگر مردم همین امروز اراده کنند که به گدایان کمک نکنند این گدانماها نیز به دنبال کار و فعالیت دیگری می روند و این ناهنجاری اجتماعی نیز خاتمه می یابد و نیازمندان واقعی هم به طور مناسب از سوی نهادهای حمایتی تحت پوشش قرار می گیرند و بدون کمک مردم هیچ کاری در این زمینه به نتیجه درست نمی رسد و مردم باید در نظر بگیرند که ترحم با همدلی فرق دارد و نباید عزت نفس افراد فقیر را خدشه دارد کنند.
با وجود مافیای گدایان در پایتخت و کلان شهرها چطور می توان به ریشه کنی فقر و کمک به نیازمندان شتافت، این مقوله کلاف سردگمی و هزار گره است که هر چه باز می شود مسائل جدیدی از آن هویدا می شود، ظهور موسسات خیریه غیر قانونی از جمله مسائل مهم این روزهاست که به سرعت هم رو به گسترش است، از سویی در جامعه ای با تفکر و فرهنگ های متعدد نمی توان یک نسخه واحد برای رفع یک سندورم اجتماعی پیچید با این وجود محمد حیدرپور استاد دانشگاه می گوید: فقر یک سونامی اجتماعی است و در دوره معاصر مشکلات خاصی را به وجود آورده، افراد فقیر از تأمین نیازهای اولیه خود ناتوان شده و سلامت جسمی و روانی خود و جامعه و پیرامون خود را به مخاطره می اندازند.
این جامعه شناس می گوید: راهکار مقابله با فقر باید از سوی نخبگان اقتصادی جامعه مطرح شود و در این رابطه صدا و سیما و دیگر رسانه ها فرصت اظهار نظر و بحث و تبادل را ایجاد کنند تا نتیجه و راهبرد مناسب پیدا شود در این فضا عقل جمعی همچون یک ناخدای قهار کشتی اجتماع را از طوفان و ناهنجاری های زندگی اجتماعی با آسیب های فعلی نجات می دهد و به سر منزل مقصود می رساند.
تا امروز هزاران کار کارشناسی بر پدیده فقر و آسیب های اجتماعی انجام شده اما بررسی این مهم در سطح ایده و نظر کفایت نکرده و شناسایی درست علل و عوامل از جمله گام های اساسی پیش روست.