چرایی افزایش خشونت های خانگی و همسر آزاری

گروه اجتماعی- علی ربیعی، وزیر رفاه در یادداشتی خبر از ثبت بیش از 70 هزار همسر آزاری در سال خبر داده که همسرآزاری جسمی با 41 درصد، رایج ‌ترین مورد را تشکیل می دهد.

به گزارش افکارنیوز، همسرآزاری و خشونت های خانگی در میان خانواده های ایرانی افزایش یافته و اصلا نمی توان منکر آن شد زیرا آمارهای اورژانس اجتماعی کشور نشان دهنده ثبت 70هزار مورد همسر آزاری است که البته فقط شامل زنان نمی شود بلکه چند سالی است که مردان هم قربانی خشونت خانگی شده اند.

نگاهی به آمار پزشکی قانونی نشان می دهد تهرانی ها رکورد همسر آزاری را در کشور شکسته و گوی سبقت را ربوده و در جایگاه نخست ایستاده اند.

به طوری که به گفته مسعود قادی پاشا، مدیر کل پزشکی قانونی استان تهران تا پایان شهریور 95 متاسفانه 9هزار و 499 مورد مدعی همسرآزاری در این اداره به ثبت رسیده است.

البته آمار همسر آزاری تنها محدود به تهران نمی شود بلکه در سایر استان ها و شهرها نیز این مساله تلخ رخ داده و ارکان خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد.

به طوری که به گفته مدیرکل پزشکی قانونی کهگیلویه وبویراحمد در 9 ماهه امسال 558 نفر برای تشکیل پرونده با موضوع همسر آزاری به ادارات پزشکی قانونی استان مراجعه کرده اند که این میزان نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشد 59.88 درصدی را نشان می‌دهد.

کامروز امینی گفته است که از این تعداد 22 نفر مرد و 536 نفر زن بوده اند.

همچنین مدیر کل پزشکی قانونی استان مازندران نیز از ارجاع 2 هزار و 289 مورد همسر آزاری در9 ماهه امسال به مراکز پزشکی قانونی استان خبر داده که از این تعداد 2 هزار 245 مورد زنان و 44 مورد مردان شاکی بوده اند.

 

به گفته دکتر علی عباسی، این آمار نسبت به مدت مشابه سال قبل که 2 هزار 2261 مورد بود ، یک درصد رشد داشته است.

همچنین به گفته روزبه کردونی ،مدیر کل کاهش آسیب‎های اجتماعی وزارت تعاون، همسرآزاری و کودک آزاری 2 آمار روبه رشد استان فارس در بحث آسیبهای اجتماعی است.

مدیرکل پزشکی قانونی لرستان نیز اعلام کرده؛ طی 6 ماه نخست امسال،818 فقره پرونده همسر آزاری در این استان به ثبت رسیده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل تغییری نداشته است.

دکتر حمیدرضا نظیفی افزوده؛ از مجموع کل موارد همسر آزاری در 814 مورد زنان و در چهار مورد هم مردان شاکی بودند.

به گفته وی، در اغلب موارد مربوط به همسر آزاری زوج یا زوجه به محاکم قضایی و پزشکی قانونی مراجعه نمی کنند، بنابراین آمار دقیقی از میزان همسر آزاری در دست نیست، همچنین باید در نظر داشت بطور معمول مردان بابت این موضوع به پزشکی قانونی و دستگاه قضایی مراجعه نمی کنند.

 

همسر آزاری و انواع آن

همسر آزاری به شکل‌های مختلف در جوامع بروز می‌کند و در هر خانواده‌ای با هر شرایط و موقعیت اجتماعی ممکن است نمونه‌ای از همسر آزاری وجود داشته باشد و این مساله چند سالی است که تنها محدود به خشونت علیه زنان نمی شود بلکه مردان نیز از گزند این آسیب اجتماعی مصون نبوده و تحت خشونت خانگی در ابعاد مختلف قرار گرفته اند.

با توجه به دسته بندی همسرآزاری در چهار گروه روانی، مالی، جنسی و جسمی هم اکنون همسرآزاری روانی رو به رشد است.

البته همسرآزاری به لحاظ روانی در جایی ثبت نمی‌شود، اما اثرات جبران ناپذیری دارد که می تواند موجب تزلزل بنیان خانواده شود گفتنی است همسرآزاری از نوع روانی در بین زنان علیه مردان بیشتر است.

به اعتقاد کارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی، همسرآزاری در همه طبقات اجتماعی و حتی خانواده های تحصیل کرده اتفاق می افتد و نمی توان آن را محدود به قشر خاصی کرد.

براساس تعاریف صورت گرفته ، همسرآزاری علیه زنان عبارت است از سوءرفتار با زن که به اشکال مختلف نظیر پرخاشگری، بدرفتاری روحی‌روانی، هتاکی، ضرب و شتم، منع روابط اجتماعی، خشونت در رفتار جنسی و یا رفتار جنسی بدون رضایت است.

به نظر می‌رسد فقدان اطلاعات درباره حقوق قانونی زنان، شرم از مراجعه به مراکز قضایی و انتظامی، هزینه‌های مادی و غیرمادی و پیگیری شکایات از عمده دلایل مدارا با پدیده همسرآزاری است.

زنان ممکن است در زندگی خود، چهار شکل خشونت فیزیکی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه می‌کنند و خشونت فیزیکی شیوه‌های آزار و اذیت جسمانی، ضرب‌و‌جرح، کشیدن مو، سوزاندن، گرفتن و بستن، زندانی‌کردن، اخراج از خانه، کتک‌ کاری مفصل، محروم‌کردن از غذا، سیلی، لگد و مشت‌زدن، کشیدن و هل‌دادن، محکم کوبیدن در، به‌هم‌زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل را شامل می‌شود.

هرچند باید گفت یکی از خشونت هایی که در چند سال گذشته رواج یافته، خشونت اقتصادی است؛ ندادن خرجی، سوءاستفاده مالی از زن و صدمه زدن به وسایل مورد علاقه او را از جمله موارد خشونت اقتصادی علیه زنان برشمرده می شوند به طوری که در برخی موارد زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال خود را نیز ندارند.

به گفته متخصصان، زنانی که از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار می‌گیرند، پنج برابر بیشتر از سایر زنان در معرض آسیب‌های روانی و خطر خودکشی و 6 برابر بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند.

البته نباید فراموش کرد خشونت علیه مردان هم وجود دارد و همان طور که گفته شد ممکن است عیان و مطرح نشود بنابراین باید گفت؛ برخی از خشونت‌های زنان، به روح و روان شوهر آسیب ‌رسانده و او را تحت فشارهای روحی و روانی قرار می‌دهد.

شوهر آزاری بیشتر در قالب پرخاش کلامی بروز می کند و به طور طبیعی در این حالت پزشکی قانونی نمی تواند مرجعی برای تشخیص و تشکیل پرونده باشد.

برای نمونه مصادیق این نوع خشونت عبارتند از تخریب حیثیت و آبروی شوهر، شکستن حرمت پدر در نزد فرزندان، فحاشی و انتصاب صفات ناشایست، عدم توجه به خواست و انتظارات شوهر، بدبینی و سوء ظن، تبعیض بین خویشاوندان خود و شوهر و بزرگنمایی مسائل جزئی، کنترل کردن حساب بانکی و گرفتن کارت های بانکی و ... .

هرچند نباید فراموش کرد که همسرآزاری روانی بیشتر به دلیل عدم پاسخگویی و تأمین نیازهای زنان رخ می‌دهد که عواملی همانند فقر، بیکاری، اعتیاد، مشکلات اقتصادی، چشم و هم چشمی و فاصله طبقاتی از مهمترین دلایل بروز آن در جامعه است.

امید است با برنامه ریزی صحیح بستر ارتقای سطح فرهنگی جامعه، مهارت‌های زندگی در جامعه فراهم شده و شاهد بهبود شرایط زندگی باشیم و نباید از یاد برد که توجه به سنت‌ها و احادیث بزرگان دینی و ترویج فرهنگ دینی در امر ازدواج و روابط خانوادگی و اجتماعی می‌تواند موارد همسر آزاری را به حداقل برساند.

همچنین با آموزش های صحیح مستقیم و غیر مستقیم مناسبات اخلاقی می توان درون خانواده را ارتقا داد و در بلند مدت به ترمیم آسیب های اجتماعی و اخلاقی دست یافت. 

مهرنوش حیدری