6 عضو اصلی باند سرقت خودروی حمل پول بانک پاسارگاد شب گذشته و صبح امروز از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی تهران دستگیر شدند.این سارقان با سرقت خودروی حمل پول موفق شده بودند 900 میلیون تومان پول به جیب بزنند.
صبح امروز سارقان در پلیس آگاهی به سرقت خودروی حمل پول اعتراف کردند.
در حاشیه برنامه کشف این سرقت هالیوودی گفت وگویی را با سرکرده این باند و طراح اصلی سرقت انجام دادیم که در ادامه می خوانید.
س: خودت را معرفی کن.
ج: میلاد 32 ساله هستم.
س: شغلت چیست؟
ج: مامور حفاظت بانک پاسارگاد هستم.
س: چرا به فکر سرقت افتادی؟
ج: آن همه پول قطعا هر کسی را وسوسه می کند. من هم به دلایل شرایطی که داشتم
وسوسه شدم که یکی ازخودروهای حمل پول را سرقت کنم.
س: وضعیت زندگی ات چگونه است؟
ج: همسر و فرزند دارم و باور نمی کنید که حقوق من که مامور حفاظت بانک هستم 1.200 هزار تومان است. همه این مشکلات و آن پول بسیار زیاد باعث شد وسوسه شده که دست به سرقت بزنیم.
س: چه کسی نقشه سرقت را طراحی کرد؟
ج:طراح اصلی سرقت من بودم.
س: از چه زمانی به فکر سرقت افتادی؟
ج: از یک ماه قبل تصمیم گرفتم به دلیل اینکه خودروها محفافظ مسلح ندارد دست به سرقت بزنم.
س: دراین مدت نقشه سرقت را مرور کرده بودی؟
ج: 4 تا 5 مسیر تردد خودروی حمل پول ونحوه سرقت را با همدستانم تمرین کرده بودیم.
س: با همدستانت ازکجا آشنا شدی؟
ج: آنها دوستان من بودند و مثل خودم مشکل مالی داشتند به همین دلیل حاضرشدند در این سرقت با من همکاری کنند.
س: دوخودروی پراید که با آن به صحنه سرقت رفتید را از کجا آوردید؟
ج: یکی از همدستانم آنها را از یک سارق خریده بود و خودروها چند روز قبل از دستبرد ما سرقت شده بودند.
س: اسلحه کلاشینکف را از کجا آوردید؟
ج: اسلحه را یکی دیگر از همدستانمان به همراه یک کلت کمری چهار میلیون تومان خریده بود.
س: از روز سرقت بگو
ج: آن روز چهار نفری سوار بر دو خودروی پراید در اتوبان حقانی جلوی ماشین حمل پول توقف کرده و پس از پیاده کردن چهار کارمند بانک خودرورا سرقت کردیم.
س: خودروی حمل پول را به کجا بردید؟
ج: بعد از سرقت سوار یک خودروی ال 90 سرقتی شدیم و پول ها را به آن خودرو منتقل کردیم. خودروی حمل پول را ساعتی بعد در اتوبان آزادگان رها کردیم.
س: می دانستی در خودرو چقدر پول است؟
ج: نمی دانستیم در خودرو 900 میلیون تومان پول نقد وجود دارد و فکر نمی کردیم پول زیادی در آن باشد.
س: در صحنه سرقت تیراندازی کردید؟
ج: اسلحه دست من بود و برای اینکه سرنشینان خودرو بانک را بترسانیم یک تیر هوایی شلیک کردم.
س: بعد از سرقت چه کردی؟
ج: هر کداممان به یک سو رفتیم و من تا زمانی که آبها از آسیاب بیفتد نفری 50 میلیون تومان به همدستانم پول دادم.
س: نمی دانستی که ممکن است شناسایی و دستگیر شوی؟
ج: من یک روز قبل از سرقت و دو روز بعد از آن از بانک مرخصی گرفتم و فکر نمی کردم شناسایی شوم. نقشه ما بسیار حساب شده بود و هنوز نمی دانم کجای کار را اشتباه کردیم که در کمتر از یک هفته دستگیر شدیم.
س: می دانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
ج: من به عاقبت کار فکر نکردم وبرای اینکه زندگی ام تغییر کند دست به این سرقت زدم.