شاید پلاسکو هنوز فرو نریخته بود که اصلاحطلبان حملات خود به سمت محمدباقر قالیباف، شهردار تهران را آغاز کردند.
در این گزاره اگر تردید باشد اما هیچکس شک ندارد که بسیاری از توییتها و اظهارات و تلاشهای سیاسی اصلاحطلبان برای کوبش شهردار تهران در حالی آغاز شد که هنوز امیدهایی برای زنده یافتن آتشنشانها در زیر آوار وجود داشت!
هجمهای که در تمام روزهای آواربرداری پلاسکو ادامه یافت و پس از آن هم...
جریان سیاسی خاص هرآنچه را که در چنته داشت در این ماجرا رو کرد.
از کنایه محمود صادقی به نظام اسلامی که همراه با عکس سلفی او در کنار آوار پلاسکو در فضای مجازی منتشر شد تا اقدام شکوهمند احمد مسجدجامعی که تصمیم گرفته بود از شورای شهر استعفا بدهد اما پس از بلند آتش از ساختمان پلاسکو، بیانیهای نوشت و اینطور گفت که در شورا میماند تا مقصّر را به مردم معرفی کند!
بیانیهای که برخی رسانهها در اشاره به آن گفتند مقصّری که مسجدجامعی قصد معرفی آنرا دارد از هماکنون مشخص است.
در این میان البته مشاور فرهنگی و معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور هم از قافله عقب نماندند و با توییتهای پیاپی خود تلویحاً قالیباف را متهم به بیکفایتی کردند و حتی خواستار استعفای او شدند.
قضیه به همینجا ختم نشد و حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیسجمهور در چند پست توییتری با عنوان «توصیههای ایمنی پساپلاسکو» کنایههایی را درباره آتش، ساختمانهای مجاور و ضرورت مراقبت از جرقهها مطرح کرد که آگاهان سیاسی و امنیتی آنها را «تهدید امنیتی سطح بالا» ارزیابی کردند.
*شعارهایی که فقط اصلاحطلبان شنیدند!/ما در توییتر دوستان خودمان هم عضو نیستیم...
انتقادات اصلاحطلبان و دولتیها از شهردار تهران در ماجرای پلاسکو البته در حالی بود که قانون و حتی تفسیر قانونی دولت روحانی درباره ساختمانهای ناایمن؛ پلمب این ساختمانها را وظیفه «وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی» میداند.
وظیفهای که باید بر اساس گزارشهای شهرداری انجام شود.
با این حال اما عمده اصلاحطلبان و رسانههای آنها طی روزهای پساپلاسکو از عالم و آدم گفتند الّا این یک مورد و کار را به جایی رساندند که رفتارهای آنها بیشتر به یک عملیات فریب برای استتار مسئول اصلی این پرونده شبیه شد.
در کنار این رفتارها اما رخداد عجیب دیگری هم بوقوع پیوست و آن ناراستهایی بود که برخی رسانهها و چهرههای منتقد شهردار تهران برای باورپذیر شدن صحبتهای خود گفتند.
ناراستهایی که نوعاً در قالب فعالیت رسانهای پمپاژ شد تا به هر صورت ممکن شهردار تهران را از حضور در انتخابات ریاستجمهوری دولت دوازدهم منصرف کند.
یکی از این ناراستها طرح مسئله «شعار علیه قالیباف» در مراسم تشییع شهدای آتشنشان بود.
با اینکه گفته میشود جمعیت حاضر در تشییع آتشنشانهای شهید، میلیونی بوده است اما هیچ سندی مبنی بر اینکه در این تجمع باشکوه علیه شهردار تهران شعاری داده شده باشد، وجود ندارد.
فیالواقع هیچ شعاری داده نشد حتی با وجود اینکه مثلا روزنامه شرق در روز پنجشنبه قبل از تشییع نیز صراحتاً «خط شعارهای تند علیه شهرداری تهران» را در مصاحبه با «عباس عبدی» مورد تأکید قرار داده بود.
با این حال و حتی علیرغم اینکه یکی از مدیران تحریریه روزنامه شرق نیز در توییتهای خود از مراسم تشییع آتشنشانها صراحتاً تأکید کرد که هیچ شعاری داده نشده، اما یکی از روزنامههای اصلاحطلب در صبح فردای مراسم تشییع از تیتر اول «قالیباف، قالیباف... استعفا، استعفا» استفاده کرد و اینطور گفت که این شعار در حاشیه تشییع آتشنشانهای شهید سر داده شده است!
*وقتی تیتر چیز دیگری میگوید و متن چیز دیگری!/متهمسازی شهردار به هر قیمتی
در ادامه همین پروژه یکی از رسانههای اصلاحطلب نیز مصاحبهای را به نقل از رئیس اتحادیه لوازم ایمنی و آتشنشانی منتشر کرد که مخاطب در تیتر آن میخواند: «شهرداری باید پاسخگوی کمبود تجهیزات آتشنشانی باشد».
اما هنگامیکه متن را میخواندیم، در آن آمده بود:
رئیس اتحادیه لوازم ایمنی و آتشنشانی در این رابطه که در ایستگاههای آتشنشانی کبود تجهیزات وجود دارد، بیان داشت: خدمات ایمنی شهرداری تهران باید پاسخگوی کمبود تجهیزات باشد؛ اما به عنوان اتحادیه ایمنی اعلام میکنیم که تولیدکنندگان تجهیزات تولید داخل حرفی برای گفتن دارد.
فیالواقع اگرچه از تیتر مطلب اینطور استنباط میشد که رئیس اتحادیه لوازم آتشنشانی هم منتقد عملکرد شهرداری در حادثه پلاسکو است و از کمبود تجهیزات آتشنشانی خبر داده اما معنای متن خبر چیز دیگری بود.
منظور رئیس اتحادیه این بود که من پاسخگوی انگاره خبرنگار مبنی بر کمبود تجهیزات نیستم و سوال را باید از خدمات ایمنی شهرداری بپرسید.
ولی با وجود این معنای آشکار، تیتری در صدر خبر قرار گرفت که قصد داشت به هر قیمت ممکن، شهردار تهران را خاطی و مقصر در حادثه پلاسکو جلوه دهد.
*آهن مذاب در کف دست قالیباف!/توییتهای دروغی که عذرخواهی نشدند
جریان سیاسی خاص از گزارش شهردار تهران در شورای شهر برای حادثه پلاسکو هم نگذشت.
قالیباف در بخشی از صحبتهای خود گفته بود: «دیدم ساختمان از شمال به جنوب افتاده و آن پشت باز شده بود- کار شاید خطایی هم از جهت ایمنی کردم ولی به سرعت در آن آتش ، همه آهن های داغ را گرفتم و خودم رفتم بالا که از آن پشت فقط نگاه کنم که اگر امکان اسلیم کردن-یافتن راهی برای ورود به آوار- یک نفر برای رفتن به پایین وجود دارد، لحظه ای درنگ نکنیم، لباس ضد آتش بپوشد و برود که اگر کسی آنجا هست بیاورد. وقتی رفتم از بالا نگاه کردم حرارت آتش پایین را دیدم ، دیدم اصلا امکان نگاه کردن وجود ندارد و بعد آمدم به دوستان گفتم حرارت آنجا حداقل 200-300 درجه حرارت است، کسی باور نمیکرد آنجا 200-300 درجه حرارت است»[1]
اما یک خبرنگار روزنامه شرق این توییت را درباره صحبتهای شهردار تهران منتشر کرد: «قالیباف: شخصاً از زاویهای که خطر داشت وارد شدم و در دمایی حداقل ٢٠٠ درجه رفتم و آهن داغ را گرفتم و وارد شدم تا اگر کسی زنده بود پیدا کنیم»!
رسانه ضد انقلاب رادیوفردا هم در همین راستا طی خبری ادعا کرد که قالیباف گفته است: «در دمای 200 درجه رفتم تا اگر کسی زنده بود پیدا کنم.»
جالب آنکه آن خبرنگار و این رسانه ضد انقلاب حتی بعد از آنکه متن و فیلم صحبتهای شهردار تهران نیز منتشر شد حاضر به عذرخواهی از گفتههای خود نشدند.
*ناراستی که یک عضو شورای شهر منتشر کرد...
رحمتا... حافظی، منتقد همیشگی شهردار تهران نیز نفر دیگری بود که در جریان حادثه پلاسکو، اظهار یکی از سخنان ناراست را بر عهده گرفت.
او در روزهای نخست حادثه و در یک توییت نوشت: «لغو انحصار خبری حاکم بر عملیات پلاسکو را مطالبه میکنیم. از مدیرانی که خود بخشی از مسئله هستند انتظار بیان حقایق را نداریم، صادق باشید.»
این خبر تا آن حد با واقعیتهایی که مردم میدیدند معارض بود که حتی در شبکههای اجتماعی و رسانههای منتقد شهردار تهران هم انعکاسی نیافت.
حافظی که 2 روز بعد از حادثه، طی گفتوگویی با شرق، به شهردار تهران تاخته بود، در حالی این ادعا را مطرح کرد که صدا و سیما از محل حادثه پلاسکو پخش مستقیم انجام داد و خبرنگاران و رسانههای مختلفی داخلی و حتی خارجی نیز حضوری مستمر در صحنه حادثه پلاسکو داشتند.
حضوری که حتی به آسیب دیدن چند خبرنگار در حین فرو ریختن پلاسکو هم انجامید.
یکی از خبرنگاران حاضر در صحنه پلاسکو نیز در اشاره به توییت عجیب حافظی مبنی بر وجود انحصار خبری، در مطلبی نوشت:
«برادر عزیز! اگر این روزها سری به محل حادثه زده بودید متوجه میشدید که دغدغه خیلی از نیروهای امدادی، گلایه از تعداد قابل توجه خبرنگاران و عکاسان خبری و حتی مستندساز در محل حادثه بود؛ خبرنگارانی که حتی در برهههای از زمان، تعدادشان به تعداد امدادگران هم تنه میزد و نه فقط از رسانههای بزرگ و کوچک داخلی، بلکه رسانههای خارجی را هم شامل میشد.
جناب آقای حافظی این چند جمله را فقط جهت تنویر افکار شخص شما مینویسم تا بدانید که این سخنان شما نه تنها توهین به من و همکارانم است که از نخستین دقایق این ماجرا در محل حادثه حاضر بودیم، بلکه به چالش کشیدن شعور مخاطبانی است که این جمله شما را شنیدهاند؛ شما خواسته یا ناخواسته با این حرفتان زحمات شبانهروز خبرنگاران و عکاسان هموطن خودتان را زیر سوال بردید؛ از عکاس خبرگزاری ایرنا که فقط چند لحظه تا مرگ فاصله داشت، تا خبرنگاران ایسنا و ایلنا و رسانههای دیگر که شبانهروز در محل حادثه ماندند و حتی 48 ساعت بیدار ماندند تا لحظهای را از دست ندهند.»
این خبرنگار در مطلب خود همچنین آورده بود: راستی آن ساختمانی را که در جمهوری آتش گرفت و دو تن از شهروندان جان خود را از دست دادند، یادتان هست؟ خوب است علاوه بر اینکه گزارشی از انجام وظایف خود برای تجهیز آتشنشانی ارایه میکنید برای مردم بگویید در این 3 سال برای پیگیری دستور رئیس وقت شورای شهر تهران که از قضا این روزها استعفای خود را هم به بهانه پیگیری ماجرای پلاسکو پس گرفته چه کردهاید؟[2]
*قضاوت مردم در انتخابات/دروغهایی که فراموش نمیشود
بحران پلاسکو بدون آسیبدیدن هیچیک از شهروندان تمام شد و شهرداری تهران نیز به گواه قانون و نظرات کارشناسان امر در هیچ قسمتی از آن مقصّر نیست.
ضمن اینکه اصلاحطلبان و دولت هم تحمل طرح تقصیر وزارت کار در حادثه پلاسکو را در کنار سایر مشکلات وضع موجود ندارد.
اصلاحطلبان و برخی جریانات دولتی نیز که خود بهتر از هر کس دیگری مقصر اصلی را میشناسند، تلاش کردهاند با جعلیاتی مثل آنچه که در بالا خواندیم، به زعم خود، رقیب اصلی رئیسجمهور روحانی در انتخابات آینده را از صحنه به در کنند.
چه اینکه آنها از حوالی یکسال قبل به این نتیجه رسیده بودند که جز تخریب قالیباف راهی ندارند و برای همین با تحفههای فراوانی طی این مدت برای شهرداری تهران ضیافت گرفتهاند.
ولی از قدیم و ندیم گفتهاند ماه پشت ابر نمیماند... کما اینکه نماند و ناراستهایی مثل آنچه در بالا خواندیم، تنها در کسری از ساعت نزد مردم افشا شد و همگان فهمیدند که جریان سیاسی خاص همچون سال 88 و عنداللزوم، از مستمسکی به نام «ناراست» هم استفاده میکند.
اما یک نکته دیگر هم وجود دارد...
جریان سیاسی خاص و کسانی در دولت، به شدت از این مسئله خائف هستند که نتیجه قضاوت مردم پیرامون این اقوال ناراست، در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 بهگونهای باشد که آرزوی آنها برای رأیآوری دوباره روحانی را محقق نسازد و رقیب او را بر کرسی ریاستجمهوری بنشاند.
مردم از دروغ نخواهند گذشت...
***
1_http://www.mizanonline.ir/fa/news/264360
2_ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/11/06/1306353