صبح ۲۴ آذر ۹۳ مرد جوانی در تماس با امدادگران اورژانس برای نجات دختر ۲ ماه و همسرش درخواست کمک کرد که خیلی زود تیم امدادی در محل حاضر شد و پزشکان پس از بررسی های اولیه مرگ مادر و دختر کوچولو را اعلام کردند.
در این مرحله ماموران کلانتری ماجرای مرگ مادر و دختر را به بازپرس ویژه قتل گزارش کردند که وی دستور داد تا جسد مادر و دختر برای شناسایی علت مرگ شان به پزشکی قانونی منتقل شود.
کارشناسان پس از اقدامات تخصصی مرگ مادر و دختر بچه را مسمومیت اعلام کردند و پرونده در این مرحله بسته شد و هیچ سناریوی مرموزی برای پیگیری ماجرا پیش روی ماموران قرار نگرفت.
پس از ۲ سال، روز یکشنبه ۵ دی ماه امسال مرد جوانی پای در کلانتری ۱۰۳ گاندی گذاشت و از راز پنهانی پرده برداشت.
این مرد در حالی که اشک می ریخت ادعا کرد که ۲ سال قبل همسر و فرزند ۲ ماهه اش را به قتل رسانده و حال به خاطر عذاب وجدان تصمیم به افشاگری گرفته است.
مرد جوان گفت: سالها پیش با دختر جوانی دوست شدم که پس از مدتی به خاطر اینکه خانواده هایمان متوجه این آشنایی شده بودند مجبور به ازدواج شدیم و این درحالی بود که اصلا قصد ازدواج با دختر جوان را نداشتم.
وی ادامه داد: از همان روز نخست زندگی مشترک با مریم اختلاف داشتیم تا اینکه با اصرارهای او صاحب فرزند شدیم اما من سعی داشتم به این زندگی پایان دهم چون هیچ علاقه ای به همسر و فرزندم نداشتم.
وی افزود: روز قبل از حادثه به ناصر خسرو رفتم و یک داروی بیهوشی خریدم و آن را دور از چشمان همسرم داخل غذایش ریختم که مریم پس از خوردن آن بیهوش شد.
مرد جوان گفت: زمانی که مریم بیهوش بود ابتدا یک کیسه سر دخترم کشیدم و پس از آن بالشت او را خفه کردم و سپس به سراغ مریم رفته و او را نیز در حالت بیهوشی با متکا خفه کردم و تا صبح کنار آنها خوابیدم و سپس با امدادگران اورژانس تماس گرفتم.
وی افزود: از همان روز نخست عذاب وجدان داشتم تا اینکه پس از ۲ سال سکوت دیگر نتوانستم با عذاب وجدان کنار بیایم و تصمیم گرفتم خودم را تسلیم پلیس کنم و راز مرگ همسر و فرزندم را فاش کنم. بازپرس ویژه قتل در این مرحله دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.