این روزها در شبکههای اجتماعی، عکسهای بانوانی را لایک میکنم که فقط آتش بر جانم میزند! زنانی که شیرزنند به زعم من.
پیاده روی اربعین به مثابه جهادی بزرگ است و زنان، عاشقانه و در حالی که دندان بر جگر میفشارند و لبخند بر لب دارند، همسران را از زیر قرآن رد میکنند و پشت سرشان آب میریزند و برای برگشتشان دعا میکنند.
پیادهروی اربعین اگر یک حرکت زنانه نباشد، قطعاً سهم زنان در آن بسیار خطیر است.
کیست که نخواهد در طریق الحسین گام بردارد؟
کدام زن است که قدم برداشتن بر جای قدمهای زینب (س) و اسرای کربلا آرزویش نباشد؟
اما موقع انتخاب که میرسد اغلب، زن است که پا بر دلش میگذارد! میماند تا خانهاش بماند! میماند تا فرزندان خردسالش را مراقبت کند، میماند تا همسرش آسوده سفر کند و به نیابت از او و فرزندانش گام در مسیر بگذارد.
آری، سهم برخی مادران و همسران فداکار، گامهای شوهرانشان است که به نیابت از ایشان بر میدارند! و دلشان خوش است که کولههای همسران را که خودشان جمع کردند، پارهای از دلشان را هم در جیب آن جا گذاشتند تا همراه مردشان باشد!
و ...
زن کوله همسر را جمع کرد و همراه فرزندش او را از زیر قرآن رد کرد و دعای سفر را در گوشش خواند:
«إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَىَ مَعَادٍ فالله خیر حافظاوهو أرحم الراحمین»