نخستین دوره شورای شهر بیش از همه، خاطره تلخی برای مردم پایتخت به یادگار گذاشت. اصلاحطلبان با وعدهها و شعارهای فراوان توانسته بودند بخشی از مردم را با خود همراه کنند.
برگزاری انتخابات نخستین دوره شوراهای شهر و روستا هم با این برآورد که از این فضای شورانگیز بیشترین محصول در انبان اصلاحات انبار شود، برگزار شد؛ بیآنکه آنچنان که باید و شاید این فرصت به مردم ایران داده شود که به خوبی در جریان وظایف و اختیارات اعضای شوراهای شهر و روستا قرار گیرند و در حقیقت ظرفیت و توان لازم را در پیگیری مظالبات خود از طریق پارلمانهای محلی و منطقهای کسب کنند.
اما بدتر از این تعجیل در برگزاری انتخابات شوراهای شهر برای مردم تهران رقم خورد تا بدین طریق اصلاحطلبان موجب فرونشستن شوری شوند که میتوانست با هدایت و راهبری صحیح، رشد و بالندگی چشمگیری را در حضور حداکثری مردم برای پیگیری مطالبات قانونی خود فراهم کند.
رفتار زننده، بیتدبر و سیاسیکاریهای مکرر اصلاحطلبان در شورای شهر پایتخت کار را تا بدانجا کشاند که موجب تشنجهای متعدد در شورای شهر تهران و انحلال نخستین تجربه پارلمان محلی در پایتخت شد.
آنقدر این رخدادها موجب وازدگی و دلخوری مردم شده بود که بیشترین بازخورد این دلزدگی با عدم اقبال عمومی مردم به دومین دوره انتخابات را شاهد بودیم.
به رغم آنکه بسیاری از احزاب و تشکلها در دومین دوره انتخابات شورای شهر تهران امکان حضور در این انتخابات را یافتند اما گویی مردم قهر کرده و بیاعتماد به اصلاحطلبان این بار با بیاعتنایی در برابر شعارهای اصلاحطلبان، به اصولگرایی و گفتمان انقلاب رأی دادند.
انتخابات دومین دوره شوراهای شهر و روستا در سراسر کشور، طبق موعد مقرر در 9 اسفند 1381 و در دومین دوره ریاست جمهوری دولت اصلاحات برگزار شد اما این اصلاحطلبان بودند که با کمترین اقبال مردم مواجه شدند.
اعضای حزب غیرقانونی نهضت آزادی و نیروهای ملی ــ مذهبی هم در این دوره خود را در معرض انتخاب مردم قرار دادند اما مردم به گفتمانی که سالها مغفول مانده بود، آری گفتند. ائتلاف آبادگران ایران اسلامی با رویکرد احیای گفتمانهای اصیل انقلاب و امام راحل آمدند و مردم هم اگر سیاستبازی اصلاح طلبان آنها را از مشارکت حداکثری در انتخابات شوراهای شهر، وارده کرده بودند، به این گفتمان آری گفتند.
اصلاحطلبان که بارها مدعی بودن علت عدم رأی آوردنشان در برخی انتخابات، نظارت استصوابی شورای نگهبان و رد صلاحیت آنها بوده است، این بار در انتخاباتی حضور پیدا کردند که رئیس هیئت نظارت آن دوره که عضو اصلاحطلب مجلس ششم هم بود در خصوص رد صلاحیتها گفته است «ما تنها وابستگان به کومله، دمکرات و منافقین، آن هم در صورت ارائه اسناد جدید از سوی وزارت اطلاعات را رد صلاحیت کردیم».
مشارکت در انتخابات به زیر 50 درصد حائزان حضور در انتخابات رسید. انتخابات دومین دوره شورای شهر تهران برگزار شد و اصولگرایان با رأی آوردن همه 15 عضو اصلی شورا، برنده قاطع این دوره شدند. از میان، آبادگران هم که نخستین حضور در انتخابات را تجربه میکردند 14 کرسی از 15 کرسی را حائز شدند تا با دست پُر وارد گود سیاست شده باشند.
البته اگر چه آرای این دوره به اصولگرایان رسید اما به نظر میرسد مردم به کسانی رأی داده بودند که بیش و پیش از کسوت سیاسی، مهر مردمی بودن و خدمتگزاری را بر ناصیه داشتند.
البته اسامی برخی افراد از جمله سیدمصطفی تاجزاده، محمدابراهیم اصغرزاده و علیرضا رجایی در میان علیالبدلها دیده میشد.
دلزدگی عمومی از سیاستورزان جریان اصلاحات که همواره خود را در عهدهداری امور مدیریتی و سیاسی کلان کشور توانمند جلوه داده بودند، شاید مهمترین عامل مردم به روی آوردن به انتخاب نمایندهای از جرگه ورزشکاران بود.
رسول خادم هم که برای نخستین بار در این انتخابات حضور پیدا کرده بود، در نخستین حضور با اقبال و اعتماد جمعیتی از رأی دهندگان مواجه شد؛ صاحبان آرایی که شاید بیش از همه به تعهد پهلوان منشانه رسول خادم امید داشتند تا با حضور وی شاید در اقدامات شورای شهر شاهد رویکردی صحیح و مناسب باشند.
تعداد کل آرای مردم تهران در دوره اول، یک میلیون و 403 هزار و 389 رأی، صحیح بود و نفر اول منتخب تهران در دوره اول عبدالله نوری با 588633 رأی بود و نفر آخر را هم محمد غرضی با 192211 رأی به خود اختصاص داده بود اما در دومین دوره انتخابات شورای شهر تهران، 526 هزار و 972 رأی صحیح اخذ شد و تعداد آرای نفر اول یعنی مهدی چمران، 192716 رأی بود. کمترین رأی هم از آن مهنوش معتمدیآذر با 85839 رأی بود.
دومین دوره شورای شهر تهران آغاز به کار کرد و در نخستین اقدام محمود احمدینژاد در 13 اردیبهشت 1382 به عنوان شهردار پایتخت توسط این شورا انتخاب شد.
احمدینژاد که سابقه چهار سال معاونت و فرمانداری ماکو و خوی استان آذربایجان غربی، 2 سال مشاور استاندار کردستان، 4 سال مشاور فرهنگی وزیر فرهنگ و آموزش عالی از سال 1372 تا 1376، را داشت، مدتی هم استاندار استان تازه تأسیس اردبیل بود. در دوران استانداری وی، استان اردبیل با وجود تازه تأسیس بودن استان و دشواریهای جوی در فعالیتهای عمرانی، استان برتر شناخته شد. تلاشهای وی در استان اردبیل از سویی و تحصیلات مرتبط دانشگاهی او از سوی دیگر موجب شد تا وی به عنوان کاندیدای آبادگران برای شهرداری پایتخت مطرح و برگزیده شود.
نمایندگان شورای شهر در دوره دوم شورا توانستند با ایجاد تعاملی صحیح بین شهرداری و شورا شرایط آرامی را برای مدیریت کلان شهر تهران ایجاد کنند و از حواشی و موانع اجرای صحیح امور شهری به میزان زیادی بکاهند.
دومین سال دوران شهرداری احمدینژاد همراه شد با نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و علیرغم پیشبینی بسیاری از بزرگان احزاب سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب، احمدینژاد در انتخابات هشتمین دوره ریاست جمهوری وارد شد و در بهت عدهای زیاد از فعالان سیاسی، جریانی در کشور رخ داد که احمدینژاد بر نماینده اصولگرایان و اصلاحطلبان فائق آمد و برنده انتخابات شد.
احمدینژاد در پاستور رحل اقامت افکند و این محمدباقر قالیباف بود که پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری، به شهرداری تهران بسنده کرد و در شهریور 1384 با آرای اعضای دومین شورای اسلامی شهر تهران، شهردار پایتخت شد.
قالیباف در دوران شهرداری خود تلاش کرد تا با تأکید بر مدیریت شهری واحد، با جلب نظر مساعد نهادهای قانونی مرتبط، حوزه اختیارات شهرداری را افزایش دهد.
به هر تقدیر امور شهر و شهرداری و شورای شهر در دومین دوره این شورا، در شرایطی نسبتاًَ آرام گذشت و زمان تجربه سومین انتخابات شورای شهر ایجاد شد.
نمایندگان اصولگرای دومین دوره شورای شهر تهران با محوریت آبادگران در چهار سال فعالیتشان توانستند شورا را در فضایی همراه با آرامش و متانت اداره کنند و به نوعی اعتماد از دست رفته تهرانیها به شورای شهر را بازگردانند. ریاست جمهوری محمود احمدینژاد هم در دو سال پایانی شورا بر این جلب اعتماد عمومی افزود. شاید از همین رو بود که سومین دوره انتخابات شورای شهر و روستا با اقبال گسترده مردم روز 24 آذر 85 همراه بود و حضور یک میلیون و 656 هزار و 558 نفر در تهران خبر از مشارکت سه برابری نسبت به دوره دوم میداد.
مردم با اقبال با این دوره انتخابات مواجه شدند و در این دوره شاهین اقبال بر دوش اصلاحطلبان هم نشست که بتوانند از حضور حداکثری مردم برای نشو و نمای مجدد خود مجالی بیابند و اگر چه با ضعف و رخوت اما نصیبی از اعضای اصلی شورای سوم را از آن خود کنند.