این شما و این هم فهرست جملاتی که هرگز از یک آدم موفق نمی شنوید:
۱. “نمیتوانیم انجاماش دهیم.”
چیزی که آدمها و شرکتها را موفق میکند قابلیت حل مشکل مشتریانشان و مطالبهی اولویتهای اصلیشان است. اگر یک نیاز مرتبا بهوجود بیاید، موفقترینِ آدمها یاد میگیرند چگونه با سرعت هر چه بیشتر به حل آن بپردازند.
۲. “نمیدانم چگونه این کار را انجام دهم.”
آدمهای موفق یاد میگیرند به جای سرکوبِ خودبهخودی و غیر ارادیِ راهحلیابی و چارهاندیشی، برای موفقیت در یک پروژه یا در حرفهشان باید چه کاری انجام دهند. بهعنوان مثال، هیچگاه نمیبینید یک مشاور بینالمللی موفق در زمینهی کسبوکار که در سال بارها به ایتالیا سفر میکند، یاد گرفتن زبان ایتالیایی را نپذیرد.
۳. “نمیدانم چیست.”
ادعای بیخبری و بیاطلاعی کردن مشکل را دور نمیکند. فقط باعث میشود پرسشگر فرد دیگری را بیابد که بتواند با آن مجموعه کار کند تا راهحلی برای آن مشکل بیابند. اگرچه همواره خوب است با آدمهایی که در تعامل هستید، صادق باشید، به پایان رساندن این عبارت با ’ولی راهی برایش پیدا میکنم‘ یک روش مطمئن برای موفقتر شدن است.
۴. “همه کارها را خودم به تنهایی انجام دادم.”
آدمهای متعالی میدانند باید خودشان را با آدمهایی احاطه کنند که باهوش، دانا و متعهد باشند. آن چه باعث کارآمد بودن این روش میشود بها دادن به افراد در جای مقتضی است، از هر دست که بدهید از همان دست بازخواهید گرفت. آدمهایی را که به شما کمک کردهاند یا تأثیر مثبتی برای شما داشتهاند، شناسایی کنید، اینگونه همواره میتوانید خودتان به موفقیت دست یابید و به رسمیت شناخته شوید.
۵. “خیلی زود است.”
یکی دیگر از جملاتی که هرگز از یک آدم موفق نمی شنوید این است که ’خیلی زود است.‘ هیچوقت نمیشنوید که بنجامین فرانکلین یا آدمهایی مثل استیو جابز بگویند، ’برای من خیلی زود است که آنجا باشم‘. اگر یک ملاقات شبکهای، راهاندازی پروژه یا فرصت مصاحبه در صبح اول وقت وجود داشتهباشد، موفقترین آدمها هر آنچه را باید انجام دهند تا در آنجا حضور داشته باشند، انجام میدهند. بخشی از موفق بودن این است که در زمان درست در جای درستی قرار داشته باشید، سحر خیز بودن یا شبزندهدار بودنتان هیچ تأثیری در این قضیه ندارد.
۶. “خیلی دیر است.”
در همین راستا، اگر یک شریک بالقوهی کسب و کار از شما خواسته است ساعت ۹ شب یک قرار شام با او داشته باشید، و این کار برایتان مقدور است، قطعا سر قرار حاضر شوید. این امکان وجود دارد که روز بعد خسته باشید، ولی ارتباطاتی که طی یک شام کوچک یا پس از یک جلسهی چند ساعته برقرار میکنید، میتواند در موقعیت حرفهای یا پروژهی بعدیتان تفاوت ایجاد کند.
۷. “خیلی بد است که نمیتوانیم با هم کار کنیم.”
کاملا همعقیده بودن با آدمی دیگر یک اتفاق نادر است، ولی اگر واقعا با آدمی در ارتباط هستید و میخواهید با او همکاری داشتهباشید، راهی پیدا کنید تا این خواسته را عملی کنید. پیدا کردن افرادی که از مصاحبت با آنها لذت ببرید زیاد روی نمیدهد، لذا چه یک مطالعهی موردی باشد یا یک کسبوکار جدید، افراد موفق میدانند همکاری با آن دسته از آدمهایی که از نظر شخصیت و علاقهمندیها با شما سازگار هستند مسیری است به سوی موفقیتی واقعی.
۸. “گاهی قراری بگذاریم و با هم باشیم.”
اکثر مواقع این یک عبارت پُرکننده است، و هیچ تداومی بهدنبال ندارد. آدمهای موفق میدانند که اگر واقعا بخواهند با فردی ارتباط داشتهباشند، باید بر اینکار استمرار بورزند تا بهوقوع بپیوندد. همچنین این ایده را بهوجود میآورد که موفقترینِآدمها، بدون هیچگونه دستور کار مخفی، به سختی تلاش کردهاند تا ارتباطات و پیوندهای اصیلی درون شبکهشان ایجاد کنند، . توسعهی شبکهتان به معنای به فکر دیگران بودن است، در حالیکه ارتباطاتتان با آنها را در اولویت ذهنتان نگهدارید.
۹. “متأسفم، خیلی سرم شلوغ است.”
افراد موفق اگر موقعیتی بر سر راهشان قرار بگیرد، هر کاری میکنند تا آن موقعیت به واقعیت تبدیل شود. مطمئنا، این احتمال وجود دارد که این امر به معنیِ تخصیصِ ساعتهای طولانیتر تعبیر شود، ولی اگر میخواهید چیزی به واقعیت بپیوندد، هزینهاش این خواهد بود. گذشته از اینها، به گفتهی لاو – تیزو: “زمان یک ماهیتِ ساختنی است. گفتنِ ’وقت ندارم‘، مانند این است که بگویید، ’نمیخواهم‘”.
۱۰. “همهاش فکر من بود.”
دوباره، همانگونه که در شمارهی ۴ اشاره شد، موفقترینِ آدمها وقتی کار به تعریف و تمجید از یک پروژهی موفق میرسد، سخاوت بهخرج میدهند. هیچ ایدهای حقیقتا به کسی تعلق ندارد – ترکیبی است از تجاربشان از تعامل و ساختاری از ایدههای اشتراکی با یک تیم. تعریف و تمجید بخش حیاتی در تأسیس یک فرهنگ و شرکت موفق است.
۱۱. “هیچ وقت کتاب نمیخوانم.”
تام کورلی مالک وبگاه عادات ثروتمندان دریافتهاست که ثروتمندان بسیار بیشتر از فقرا به مطالعهی (یا گوش دادن به) کتابها میپردازند: ۶۳ درصد از والدین متمول کودکانشان را به مطالعهی دو یا چند کتاب غیر داستانی در ماه وا میدارند، این رقم در فقرا ۳ درصد است. همچنین، ۶۳” درصد از متمولین در طول رفت و آمد به محل کار به کتابهای صوتی گوش میدهند، این رقم در فقرا ۵ درصد است”. مطالعهی کتابهای غیر داستانی (همینطور داستانی) به کاهش استرس، بهبود خلاقیت و ارتقاء حافظه تان کمک میکند.
۱۲. “بهاندازهی کافی خوب نیستم.”
بخشی از موفق بودن به مفهوم والایِ خود ارزشی برمیگردد. این که خودتان باشید یک ویژگی است که موفقیت شما در کسب و کار و زندگی شخصیتان را نوید میدهد. علایق واقعیتان را دنبال کنید. اگر به پول نیاز نداشتید چه کارهایی در زندگیتان انجام میدادید؟
۱۳. “همهچیز روبهراه است (دوباره و دوباره).”
آدمهای موفق میدانند چه زمانی راهشان را تغییر دهند و پذیرش بهانههای دیگران را متوقف کنند. اگر تنگنایی وجود داشتهباشد و چیزی (یا فردی) مانعِ تکمیلِ بهموقع پروژه، تأسیس کسب و کارتان، یا حرکت بهسوی اهدافتان میشود، وقت آن رسیده است که حد و مرز بگذارید و تصمیم بگیرید همکاریتان را محدود کنید.
۱۴. “اگر رقبای ما آنرا در اختیار ندارند، پس ما هم بهآن نیاز نداریم.”
کپیبرداری از رقبا، اجلِ احتمالیِ بسیاری از شرکتها است. ابتکار واقعی از بخشهای کوچک و کم اهمیت نشأت میگیرد: پی بردن به این که رقبا چهکاری انجام نمیدهند و پُر کردن آن خلأ به منظور پاسخگویی به یک نیاز در صنعت.
۱۵. “تعطیلکردن کارِ بازندهها است.”
موفقیت واقعی میبایست به شکل یک رویکرد متنوع دیده شود، همراه با تعطیلات، تعطیلات آخر هفته با دوستان و خانواده و ساعتهایی در روز کاری که کارایی ندارید. وقتی حجمکاری برای هر فردی بسته به زمان متغیر است، رفتن به تعطیلات شما را در کارتان بهتر میکند.
بعضی اوقات، برای رسیدن به جایی که میخواهید، بهترین و سادهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که به راحتی نمونههایی را که دیگران برایتان میچینند دنبال کنید.
حال که نوشتار ۱۵ جملاتی که هرگز از یک آدم موفق نمی شنوید را مطالعه کردید، چه عباراتی را میخواهید ار مکالمات و تفکرات روزانهیتان حذف کنید؟