امروزه شاهد گسترش و توسعه روزافزون استفاده از اینترنت و فضای مجازی در خانوادهها خصوصاً جوانان و نوجوانان هستیم و طی سالیان اخیر شبکههای اجتماعی از رشد بسیار چشمگیری برخوردار بوده است.
در شرایط امروز، بررسی برخی آسیبهای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی توسط کارشناسان امر به مسئلهای ضروری و غیرقابل انکار تبدیل شده است چرا که استفاده ناصحیح از فضای مجازی و اعتیاد به شبکههای اجتماعی باعث بروز و ظهور مشکلات عدیدهای برای خانوداهها، جوانان و زوجین شده است و غرق شدن در فضایی «فانتزی» طیف گستردهای از مردم را دچار سردرگمی و تشویش کرده است.
فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میتوانند پیامدهایی همچون ایجاد هویت دوگانه، آسیبهای جبرانناپذیر در روابط زوجین، سردرگمی، استرس، ناامیدی و یأس را در پی داشته باشد اما در عین حال کنترل و پیشگیری از بروز این آسیبها نیز امکانپذیر است.
به همین منظور برای بررسی علل و زمینههای گرایش خانوادهها و جوانان به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، مسئله ایجاد بحران هویت در نوجوانان، آسیبهای اجتماعی نشأت گرفته از فضای مجازی، خط قرمزهای آسیبشناسی در فضای مجازی و تأثیر شبکههای اجتماعی بر ایجاد انحرافات جنسی در جامعه و ... میزبان برگزاری نشستی تخصصی با عنوان «بررسی آسیبهای اجتماعی در بستر فضای مجازی»در تسنیم بودیم.
بخش نخست این نشست باعنوان «شبکههای اجتماعی باعث توسعه «انحرافات جنسی» شدهاند/ «خوشا به حال» والدینی که موفق به کنترل دسترسی کودکان خود شدهاند»، بخش دوم نشست باعنوان «ابتلای زوجین به کنجکاوی مرضی به واسطه شبکههای اجتماعی/ یأس و ناامیدی دستاورد فضای مجازی» در تسنیم منتشر شد؛ در ادامه مشروح بخش پایانی این گفتوگو تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم میشود.
تسنیم: آقای دکتر مدنی، اشاره کردید که باید زنگ خطر زده شود؛ گاهی رسانهها، زنگ خطر را میزنند اما در جامعه تکنولوژیزده ما، هنگامی که در رسانه مضرات شبکههای اجتماعی اعلام میشود، بسیاری از افراد به دلیل اینکه در این فضا غرق شدند، نمیپذیرند؛ از سوی دیگرآقای دکتر شما میتوانید به سرعت در یک مقطع زمانی از این فضا جدا شوید اما طیف وسیعی از مردم نمیتوانند این فضا را رها کنند و از آن دل بِکنند، در این موارد چه باید کرد؟
دکتر حریرچی: برای این کار دو اقدام میتوانم انجام دهم، اگر نیاز به سرگرمی دارم به دنبال سرگرمیهای دیگر میروم و خود را در شبکههای اجتماعی سرگرم نمیکنم، اگر به موسیقی علاقه دارم، موسیقی گوش میدهم و اگر علاقه به پیادهروی دارم، پیادهروی میکنم.
تسنیم: آیا آگاهی شما نسبت به مخاطرات شبکههای اجتماعی در انجام این کار به شما کمک نکرده است؟
دکتر حریرچی: بله همینطور است و من در عمل نیز دیدهام که باید به این پیامها جواب داده شود و جواب نیز جواب میآورد البته من از شبکهها استفاده صحیح هم میکنم و بسیاری از پایاننامه دانشجویان را از همین راه دریافت میکنم و خیلی خوب است و شکی در آن نیست.
گرفته شدن فرصت تفکر توسط شبکههای اجتماعی
نکته دیگر این است که شبکههای اجتماعی فرصت تفکر و خردورزی را از ما گرفته است؛ زمانیکه من کتاب مطالعه میکنم میتوانم مدام درباره آن فکر کنم و یک جوان نیز در حد خود میتواند همین کار را انجام دهد اما فضای مجازی این فرصت را گرفته است و بمباران اطلاعاتی و فورواردها "Forward" را درخصوص یک مسئلهِای که اتفاق میافتد افزایش داده است، به عنوان مثال در سال گذشته برای حجاج و قضیه جنایت سعودیها چندین یادداشت در جاهای مختلف داشتهام با این عنوان که سعودیها خادم حرمین نیستند، مالک حرمین هستند؛ برای این مسئله در فضای مجازی دو دسته نظر داده شده بود، یکی این بود که شما دارید تفکرات ضد عربی و اقلیتی را افزایش میدهید، نظرهای دیگر هم این بود که چشمتان کور و دندتان نر که میروید آنجا، پیرزنی که گاو خودت را فروختهای و پولش را در جیب سعودیها ریختهای و ... ؛ من مجبور شدم پاسخ دهم که اصلا تو چه کاره هستی که میخواهی برای آن پیرزن تصمیم بگیری؟ دوس دارد برود و وظیفه شرعی اوست؛ شبکههای اجتماعی این تخریبها و فضاسازیها را نیز به وجود میآورد.
دکتر مدنی: در فضاسازی ایجاد شده، شما باید دفاع کنید و اگر این کار را نکنید بقیه گمراه میشوند.
دکتر حریرچی: بله، باید دفاع کنی و این یکی از دلایلی بود که خودم از این فضا فاصله گرفتم.
تسنیم: حجم 90 درصد از این فضا را نیز همین مطالب گرفته است.
دکتر حریرچی: پس ما مجبور میشویم که مطلب تولید کنیم زیرا من اصلا به فوروارد اعتقاد ندارم، زمانی هم که مطلب تولید میکنیم باید زمان بسیاری را صرف تولید کنیم و زمانی که تولید میکنیم مجبور هستیم گاهاً بعضی موارد را زیر سؤال ببرم، مثل همان مسئله نظرها درباره حجاج و ...
در اینجاست که با این جواب، من بهعنوان یک آدم مرتجع شناخته میشوم، عیب ندارد شناخته شوم چون من چیزی را نمیخواهم به بقیه ثابت کنم، اگر به خودم ثابت کنم بسیار مهمتر است اما شبکههای اجتماعی به این شکل یک نوع تخریب ایجاد میکند و از طرفی هم تحلیل ارائه میدهد و یک سری اطلاعات به کاربران میهد و توجهای به این نمیکند که آیا مخاطب ظرفیت آن را دارد؟ آیا از لحاظ سنی میتواند آن را تحلیل کند؟
تسنیم: همانطور که گفتید، شبکههای اجتماعی در بسیاری از مواقع به واسطه حجم انبوه اطلاعاتی که در هر لحظه به کاربر میدهد، عملاً فرصت تفکر را میگیرد و مخاطب را مجاب میکند که بپذیرد.
دکتر حریرچی: دقیقاً؛ کاربران بهقدری بمباران اطلاعاتی میشوند و مطلب دریافت میکنند که درباره آنها دیگر تفکر نمیکنند، برخی اوقات من از روی عصبانیت در بعضی از این گروهها، میگویم که آیا این مطلبی را که به سرعت فوروارد کردی اصلاً یک بار خواندهای؟ آیا چند دقیقه تأمل کردهای که مثلاً چاپلین و ... فلان حرف را زدهاند؟!
دکتر مدنی: حتی اگر کپی کرده است حداقل یک خط از خودش بنویسد.
دکتر حریرچی: بله! از خودش بنویسد، روی مطلب کامنت بدهد و جرئت کند بنویسد، کاربران فضای مجازی کم مینویسند، نوشتنها، مختصر شده به عزیزم، جیگری، ناناز و ... ؛ من میخواهم این را بگویم که کسانی که عضو این شبکهها هستند عمدتاً هیچ تولید و کامنتی ندارند نظری نمیدهند.
دکتر نبوی: البته آقای دکتر در فضای مجازی شبکههای خیلی خوب هم وجود دارد.
دکتر حریرچی: بله؛ منظور من شبکههایی است که اکثر جوانان ما در آن فعالیت دارند، شبکههایی که درباره تغذیه، سلامتی و ورزش مطلب میگذارند وجود دارند اما اینها سرگرمکننده نیستند؛ مطالبی که در آن میگویند که مثلا نمک کم مصرف کن، در روز ورزش کن و ... دارای جاذبه نیستند و مخاطب آنها را انجام نمیدهد پس این مطالب فوروارد نیز نمیشوند.
در صورت تغییر باور، رفتار نیز تغییر میکند
ما یک چیزی داریم که به آن «کپ» میگوییم یعنی برای اینکه تغییری دائمی ایجاد کنیم ابتدا باید دانش و آگاهی را افزایش دهیم، این افزایش دانش باید در صورتی انجام شود که مخاطب فرصت داشته باشد نظر خود را بیان کند بهعنوان مثال میگوید سیگار مضر است و فرصت به من داده میشود که بگویم نه! پدر بزرگ من 90 سال سن داشت و سیگار میکشید و بسیار هم سر حال بود و بعد از آن جواب داده شود که بسیاری از جوانان هستند که در سن 30 یا 40 سالگی به خاطر سیگار چه مریضیهایی گرفتهاند، اگر این اتفاق روی ندهد، باور من تغییر نمیکند و زمانیکه باور من تغییر کرد در نتیجه رفتار من تغییر میکند پس ما در زمینه فضای مجازی دانش مردم را نسبت به مضراتی که این فضا میتواند داشته باشد بالا ببریم و در کنار آن فواید فضای مجازی را هم بیان کنیم چون اگر یک طرفه و بهصورت پند و اندرز بخواهیم این مسائل را بیان کنیم دیگر کسی گوشش به این حرفها بدهکار نیست.
ایجاد فرصت صحبت کردن با فرزندان توسط والدین
والدین باید فرصتی ایجاد کنند تا فرزندان با آنها صحبت کنند، والدین امروزه با فرزندان خود گفتوگو نمیکنند، گفتوگو یعنی اینکه والدین اجازه دهند فرزندان نظر خود را در مقابل اطلاعاتی که از سمت والدین دریافت میکنند، بیان کنند، اگر این اتفاق افتاد میتوانیم یک رفتار دائمی را تغییر دهیم، رفتاری که ناپسند و مضر برای حال فرد است.
دکتر مدنی:شبکههای مجازی با داشتن تعداد زیادی از کانالهای محتوایی ما را تنها میگذارند با مقدار زیادی از تکالیف مجازی و تکالیف مجازی نیز اثر تکالیف واقعی را برای ما دارند و باعث ایجاد استرس میشود یعنی اهداف ما گسترده میشود اما از واقعیت دور است؛ ما در مشاوره نیز میگوییم «کسانی دچار استرس هستند که خود را مکلف به اهدافی کردهاند که بیشتر از توانایی خودشان است» مثلاً میگوید من میخواهم پزشک شوم در صورتی که به زیستشناسی علاقه ندارم؛ شبکههای اجتماعی نیز به ما گزینههای زیادی میدهد تا فقط بطلبیم در صورتی که تنها هستیم، پس ما را دچار سردرگمی میکند، در این مرحله به یک روانشناس نیاز داریم تا این موارد را خنثی کند و بگوید که اصلاً هدفمان این نیست و تعارض در اهداف است.
تبدیل شدن مخاطبان شبکههای اجتماعی به «آزمودنیهای غیرداوطلب»
ما از روشهای نوین استفاده میکنیم و نتایج سنتی مثل تعهد، دوستی، صمیمیت و معرفت میخواهیم؛ ما با شبکههای اجتماعی تبدیل شدهایم به «آزمودنیهای غیر داوطلب» که بهصورت داوطلبانه دارند از ما استفاده میکنند و چه بسا 100 سال آینده، نتیجه عمر کوتاه ما، روابط گسسته شده و ... منجر به نتایجی شده باشد که به صورت علمی در اختیار نسلهای آینده قرار گیرد، اگر این مسائل به مردم گفته شود زمانی که تلفن همراه را با هیجان در دست میگیرند با کمی تردید و دقت بیشتر از آن استفاده و حضور خود را مدیریت میکنند؛ در مشاورهها میگوییم تخم شک را جایی که باید کاشت، میکاریم و شکی که در رابطه با شبکههای مجازی باید انداخته شود همین است که شاید ما موشهای آزمایشگاهی برای نسلهای آینده هستیم و آیا ما میخواهیم نسل سوخته باشیم یا نه؟!
دکتر حریرچی: این شبکههای اجتماعی فرصتی برای فرافکنیها است.
دکتر مدنی: شرکتهای اندروید، گوگل و یاهو پایگاهی هستند که اطلاعات ما را با تعداد آزمودنیهای N برابر است با کل جهان جمعآوری میکنند؛ من یادم است که در گذشته میگفتند که بیاید در دبی چشمهایتان را آزمایش کنیم و من بسیار ناراحت شده بودم که دارند برای ایرانیها دیتا بیس "Data Base" درست میکنند اما در حال حاضر دیتابیس تمام ما و حتی موقعیت مکانی که در آن هستیم را دارند.
به طور مثال شرکت سامسونگ در گوشیهای جدید خود، قفل صفحه آن با چشم باز میشود یعنی دیگر لازم نیست افسر پلیس آمریکایی از شما بخواهد که آزمایش شوید و شما احساس حقارت کنید، فرد با افتخار میرود پول میدهد تا آزمایش چشم خود را با تلفن همراه انجام دهد، این اطلاعات کجا میرود و در اختیار چه کسانی است؟
زنگ خطر استفاده از فضای مجازی باید توأم با امید باشد
این یک مثال امنیتی بود و در حال حاضر که بنیاد خانوادهها از هم گسسته میشود، اتفاقی که به صورت رایگان رخ داده است، واقعا خوب است بعضی وقتها این شَکها را به جان افراد بیاندازیم چون باعث میشود آگاهانهتر با این مسائل برخورد کنند؛ این زنگ خطرها باید توأم با امید و روش باشد بهعنوان مثال افرادی که پولدار هستند اما از موبایل استفاده نمیکنند، در خاطر دارم که زمانی بیل گیتس را به تلویزیون آورده بودند و در برههای بود که همه علاقه داشتند مثل او بشنوند، زمانی که این شخص گفت در کیف من کارت اعتباری وجود ندارد و اعتقادی به آن ندارم، مردم باور نمیکردند، این موضوع برای من آموزنده بود که بیل گیتس به آن ثروت در کیف خود کارت اعتباری ندارد و حتی میگفت از تلفن همراه استفاده نمیکنم، موارد مشابه بیانگر این هستند که بدون چنین وسایلی نیز میتوان موفق شد.
ایجاد نیازهای کاذب با استفادت از فضای مجازی
اکنون فضایی بهوجود آوردهاند که فرد میگوید اگر از این وسایل استفاده نکنم، بسیار عقب میمانم، بدبخت و بیچاره میشوم؛ در صورتی که این یک توهم است و عقب ماندگی حاصل نمیشود و این فقط یک نیاز کاذب است که برای مردم به وجود آوردهاند و منجر به یأس و ناامیدی کاذب نیز میشود.
دکتر حریرچی: بله نیاز کاذب بهوجود میآوردهاند؛ مدتی قبل به ایتالیا رفته بودم، صف کتابفروشیها بسیار شلوغ بود و تمام آنها جوان بودند، در مترو همه مشغول مطالعه کتاب بودند به جز کسانی که احتمالاً مسافر بودند، در آنجا شخصی حق ندارد داخل مترو با صدای بلند با تلفن همراه صحبت کند زیرا با این کار حق دیگران را ضایع میکند؛ زمانی در کشور خودمان سوار یک اتوبوس شدم که یک آهنگ تند پخش میکرد و من به راننده تذکر دادم، راننده گفت اگر دوست نداری پیاده شو، گفتم پیاده نمیشوم و یقه تو را هم میگیرم زیرا من دوست ندارم این آهنگ را گوش دهم و این نیز حق من است؛ گفت برو با ماشین شخصی خودت بیرون بیا، گفتم من میخواهم از وسیله نقلیه عمومی استفاده کنم و مقابل کار اشتباه تو نیز میایستم.
مطالعه کتاب و روزنامه در اماکن عمومی در کشورهای غربی
در کشورهای غربی در پارکها کتاب یا روزنامه مطالعه میکنند اما در پارکهای ما چگونه است؛ میگویند برویم پارک، وقتی میرویم پارک پدر، مادر و فرزندان تلفن همراه خود را در دست میگیرند و مشغول میشوند، به فرزندان میگویند برو در زمینبازی، بازی کن و بعد از مدتی که گذشت، فرزند هم در یک کنجی مخفی میشود و با تلفن همراه خود بازی میکند.
دکتر نبوی: من چند مصداق از زمانیکه مسئول کلینیک روانشناسی بودم بیان میکنم چون اکثر پروندهها را بررسی میکردم، در آن زمان یک زن و شوهر که از اهالی جنوب شهر، دارای زندگی خوبی و سرآمد اقوام بودند، بعد از مدتی که وضعشان بهتر میشود یک ماهواره میگیرند و این ماهواره سرآغاز مشکلات آنها شده بود و برای مشاوره طلاق آمده و هر دو متعجب بودند که چرا به این مرحله رسیدهاند؛ در یک مورد دیگر یک زوج مذهبی بر اثر دیدن فیلمهای مستهجن در یک رابطه ضربدری قرار گرفته و دچار عذاب وجدان شده بودند، پایه زندگی ایرانیها، مذهبی است اما بر اثر دیدن این فیلمها و برخی رخدادهای دیگر دچار هیجاناتی میشوند که منجر به بروز این اتفاقات میشود؛ مصداق دیگر همسر نماینده یک خبرگزاری اروپایی در ایران بود، این شخص با اینکه شوهر داشت اما دارای چند دوست پسر هم بود.
داشتن فرزندان خوب با عدم استفاده از ماهواره
یکی از اساتید بزرگ دانشکده ما میگوید اگر میخواهید فرزندان خوبی داشته باشید، سایه آنتن ماهواره هم نباید روی بام خانههای شما بیاید؛ تمام حرفهایی که ما اینجا زدیم یک حلقه مفقودی دارد که آن افزایش آگاهی خانوادهها است؛ اینکه مقام معظم رهبری سیاستهای کلی خانواده را ابلاغ میکنند یعنی یک نیاز بسیار مهم در جامعه ما وجود دارد و وظیفه ما است که به خانوادهها آگاهی بدهیم.
سالهای گذشته یک طرحی را در وزارت خانواده ارائه داده بودم و به چند نفر نیز آن را نشان دادم؛ آقای دکتر حریرچی گفتند که والدین با یکدیگر گفتوگو نمیکنند، چه کسی باید این موضوع را به آنها آموزش دهد؟ کدام سازمان و نهاد عهدهدار این وظیفه است و باید به والدین آموزشهای لازم را بدهد.
از مقتضیات زندگی امروزه این است که پدرها زمان بسیاری را در خانه نیستند و زمانی هم که به خانه میآیند، وقت خود را با گوشیهای هوشمند و فضای مجازی میگذرانند؛ زمانی که سرانه مفید حضور پدر در خانواده دو ساعت است آیا این دو ساعت را باید در شبکههای اجتماعی غرق شوند؟
دکتر نبوی: دقیقاً همین طور است و خواهش من این است که طرح ایجاد «وزارت خانواده» را با صدای بلند رسانهای کنید.
دکتر مدنی: یک مستند کوتاهی به نام «رو به قبله» دیدم که از فیلمهای جشنواره عمار و بسیار آموزنده بود؛ داستان این فیلم درباره خانوادهای بود که یکی از والدین قصد نصب ماهواره داشت و دیگری مخالف بود، در این فیلم که کمدی آموزشی بود، زمانیکه پدر میرود تا ماهواره را نصب کند، به طور اتفاقی درب پشتبام بسته و در بام گرفتار میشود و پس از آن خجالت میکشد و در نهایت از نصب ماهواره منصرف میشود.
دکتر حریرچی: اعتقاد دارم که براساس پژوهش باید مصادیق را بیان کرد و نقطه مقابل مضرات آن نیز گفته شود بهعنوان مثال میتواند بگوید که برنامههای تلویزیونی شما نیز در واقع برنامه رادیویی است؛ برنامههای تلویزیونی ما چه برنامه مفیدی دارد که حالا میگویند برنامههای ماهواره را نگاه نکنید، تلویزیون باید فضاهای خالی خود را بشناسد و اجازه دهد توپ در زمین مردم باشد؛ مسئولان مملکت و صداوسیما نیز مسئول هستند و باید حقی را برای مردم اختصاص دهند، باید حق خوش بودن و حق تفریح سالم برای مردم تعریف کنند، تفریح سالم یعنی چه؛ وقتی تعریف تفریح سالم بیان شود، خود به خود تفریح مخرب مشخص میشود اما ما میگوییم یک تفریحی مخرب است در حالی که نمیتوانیم بگوییم کدام تفریح سالم است، منظور من از سلب و ایجاب که بیان کردم همین مورد است.
استفاده 70 درصد ایرانیان از ماهواره
60 تا 70 درصد از ایرانیان ماهواره نگاه میکنند و برخی از آنها میگویند که بهدلیل شنیدن اخبار صحیح، ماهواره نگاه میکنند چون تلویزیون ایران اخبار درست را نمیگوید، تمام جهان در سختی هستند و فقط ایران خوشبخت است بهطوری که خودمان هم خبر نداریم؛ یک نفر با ماشین به دو نفر زد و یکی از آنها مرد، آن فردی که زنده مانده بود شروع به فریاد زدن کرد و راننده گفت چه خبر است، ببین او مرده است اما صدایش نیز در نمیآید.
استفاده از شبکههای اجتماعی به منظور پر کردن تنهایی
یکی از دانشجویان دانشگاه علامه تحقیقی انجام داد درباره اینکه چند درصد از دختران این دانشگاه از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، در آخر به این نتیجه رسید که اکثر جمعیت دختران دانشگاه از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و به این وسیله تنهایی خود را پر میکنند؛ آیا تنهایی را از راه دیگری نیز میتوان پر کرد؟
ایجاد خوشیهای دست جمعی
بله! در صورتی که فرصتهای آن وجود داشته باشد؛ خوشی، دست جمعی بودنش ارزش دارد اما ما جلوی خوشیهای دستجمعی را گرفتهایم اما منظور من ابتذال نیست و سکس پارتی، کوک پارتی و ... در شأن جامعه ما نیست و باید بهجای شناخت آسیبدیده، زمینههای آسیب را بشناسیم.
افراد دانشگاهی، اصحاب رسانه و ... باید دست به دست هم بدهیم و در درجه اول مسئولان و سپس والدین را بیدار کنیم، به این ترتیب جوانان به نقطه قابل قبولی میرسند.
دکتر مدنی: من دوست دارم که جامعه ما به یک سری از مسائل حساس شود و همانطور که گفتید همزمان به علت و معلول توجه کنیم که باید در قالب همان آزادی متناسب با آگاهی باشد؛ نمیدانم چرا به آن جملهای که گفتید ایرانیها حق خنده، شادی، تفریح و ... دارند، حساس شدم، به اینکه در اینباره ایراد گرفتید حساس شدم.
لطفا کمی بیشتر توضیح دهید.
دکتر مدنی: شاید تعجب کنید اما وقتی از من پرسیده میشود که مشکل اصلی در ایران چیست؛ میگویم «آزادی مفرط»، تعجب میکنند و میگویند منظورت از آزادی چیست؟
اینکه کسی شکایت خود را علنی فریاد میزند به این خاطر است که میخواهد آرامش داشته باشد؛ به بانک رفته بودم و یک شخصی مقدار زیادی پول در دستش بود و به نظر میرسید که قصد دارد به خارج از کشور برود چون تمام پول خود را به صورت نقد دریافت میکرد، شروع به فریاد زدن کرد که این چه مملکتی است، هیچ ارزشی ندارد، میخواستم بگویم یک مقداری از این پول را که ارزش ندارد به من بده؛ ببخشید اگر مدام میگویم خارج اما در خارج شخصی اگر بخواهد خودکشی کند یک صدا خفهکن روی اسلحه خود میگذارد تا در لحظات آخر مزاحم همسایه خود نشود و حق همسایهاش نیست که اذیت شود؛ در ایران ما سالم هستیم اما شروع میکنیم به شکایت کردن و غر زدن که آزادی و ... نیست!
آقای دکتر این مسئله در جامعه ما به یک فرهنگ تبدیل شده است، این فرهنگ به نظر شما از کجا آمده است؟جامعه ایرانی که به نعمتهای اطراف خود از قبیل امنیت، محبت موجود در خانوادهها و ... توجه نمیکند و داشتههای خود را نمیبیند اما نداشتههای توهمی خود را بزرگ میکند و آن را به افراد دیگر القاء میکند و بر سر آنها میزند؛ این فرهنگ از کجا نشأت گرفته است؟
دکتر مدنی: این مسئله خود ریشه فرهنگی دارد و میتواند نشأت گرفته از برداشت غلط نسبت به برخی موضوعات باشد؛ دلیل برخی افراد که آنها را میشناسم و دارای نعمتهای فراوانی هستند اما باز هم شکایت دارند این است که فکر میکنند مردم چشمشان میزنند و جلوی نعمتشان گرفته میشود، پرهیز از چشم خوردن و ... است؛ اگر جامعهشناسان، فرهنگ شناسان و مردمشناسان بیایند و تحقیق کنند چه بسا دلیل این مسئله را پیدا کنند و باید این مسائل برای تمام مردم گفته شود؛ گاهی نیز به اشتباه و با برداشت غلط قصد تواضع، دوری از ریا و ... دارند.
دکتر حریرچی: ما یاد گرفتهایم که دیگران را در خوشیهای خود سهیم نکنیم و همیشه خودمان را بدبخت جلوه دهیم؛ من اگر در همینجا با مادرم تماس بگیرم و بپرسم مادرجان حالت چطور است؛ با صدای دردناک میگوید که بد نیستم البته برایش توضیح دادهام که اگر به این شکل صحبت کنی یعنی ناشکری میکنی و همیشه وضعیت بدتری هم وجود دارد، پس از آن که برایش توضیح دادم دیگر میگوید خداروشکر، خدا به من لطف کرده که فرزندانی مثل شما به من داده است.
مادرخانم من که چند روز گذشته سالگرد ایشان بود، در زمان حیاتش، من و همسرم برایش پرستاری میکردیم؛ همسرم میگوید یک روز با مادرم تماس گرفتم و دیدم که احوالپرسی عجیبی میکند، وقتی از او پرسیدم گفت من فکر کردم خاله تو است که به این شکل صحبت کردم یعنی اگر خواهرش بود احوالپرسی میکرد اما چون فرزندش است مظلومنمایی میکند.
ایجاد توقع در صورت خوش بودن
یک نوع مظلوم نمایی را به ما یاد دادهاند که بگوییم خوش نیستیم چون خوش بودن توقع ایجاد میکند؛ اگر شما بدانید که من خوش هستم یعنی وضعیت خوبی دارم.
یعنی دچار نوعی فقر اجتماعی شدهایم؟
دکتر مدنی: بله! یعنی من را کنار بگذارید چون من خود نیاز به کمک دارم.
دکتر حریرچی: چون برای شخص مسئولیت به دنبال دارد و برای فرار از پذیرش مسئولیت، این کار را میکند.
دکتر مدنی: فرهنگ چانهزنی هم از همین گروه میتواند باشد.
دکتر حریرچی: یعنی میخواهند بگویند من ناچار، ندار و ناخوش هستم پس از من توقع نداشته باشید و به همین خاطر سلامت اجتماعی در خطر است؛ ما یک واژهای داریم باعنوان "Social health" یکی از موضوعاتی که دانشجویان ما در پایاننامه روی آن کار میکنند "Social health" است؛ متأسفانه در جامعه دانشگاهی ما نیز به اشتباه فکر میکنند که جامعه سالم همان "Social health" است در صورتی که "Social health" یک مسئله فردی و به معنای «سلامت اجتماعی» است؛ سلامت اجتماعی یعنی اینکه جامعه مقابلِ من یک آینه است و من خود را در این آینه چگونه میبینم و سؤالاتی توسط «کیِز» در این بحث طرح شده است از جمله میگوید چند نفر را میشناسی که در گرفتاریها بتوانند کمکت کنند؟ دوستان خودت را به چه اندازه میبینی؟ به چه اندازه با اعضای خانوادهات احساس نزدیکی میکنی؟
شناخت خود در شبکههای اجتماعی واقعی
در شبکههای اجتماعی واقعی است که ما خودمان را میشناسیم و میفهمیم که چه کسانی توانایی کمک کردن به ما را دارند و احساس امنیت میکنیم اما ما برعکس این عمل را جلوه میدهیم، غیرمستقیم میگوییم که روی من حساب نکنید و میخواهیم رفع مسئولیت کنیم و برای اطرافیان خود وقت نگذاریم؛ درباره مسائل مختلفی میتوانیم برای هم پُرچونگی کنیم اما حاضر نیستیم وقت واقعی برای یکدیگر بگذاریم؛ ما به حرفهای یکدیگر گوش نمیدهیم چون اگر درد و گرفتاری شما را بدانم برای من مسئولیت ایجاد میشود و به همین دلیل است که ما باهم گفتوگو نمیکنیم و در مقابل باهم چت میکنیم، چت کردن یعنی حرفهای بیهوده زدن.
در مشاورهها بهترین راهحل گفتوگو است، گفتوگو بسیاری از مسائل را حل میکند و اگر لازم باشد تنها به یک میانجی احتیاج دارد.
دکتر مدنی: "Active Listening" یعنی «گوش دادن فعال» یکی از مهارتهای مشاوره است.
دکتر حریرچی: میگویند به حرف فرزند و همسر خود گوش کنید و لازم نیست بلافاصله چیزی بگویید؛ فرض کنید من با همسرم در یک جلسهای نشستهام، بهجای اینکه درباره یک موضوعی گفتوگو کنیم شروع به جدل میکنیم یعنی من میخواهم حرف خود را ثابت کنم و او هم میخواهد حرف خود را ثابت کند و این اتفاق در سیستم اجتماعی ما نیز رخ میدهد، در آخر هم میخواهیم بگوییم که من برندهام در حالی که در یک شرایط گفتوگو، همانطور که مثلاً در برجام انجام دادند، دلیلی ندارد که فوری به نتیجه برسیم و تمام آنچه که داریم را روی دایره قرار دهیم، باید درباره یک مورد به صورت کوتاه صحبت کنیم سپس مکان را ترک کنیم، به خارج از آن فضا یا اتاق خود برویم تا کمی هوا به سرمان بخورد، بگذاریم مخاطب درباره حرفهایی که زدهام فکر کند و من هم درباره حرفهای او فکر کنم، پس از آن زمانی که بهم برسیم رفتارمان نسبت به زمانی که بخواهیم در همان جلسه به یک نتیجه برسیم، فرق میکند.
آموزش مهارت از وظیفه مشاوران است
وظیفه مشاورین، اینجا معنا پیدا میکند و باید به مردم این مهارتها را یاد بدهند؛ بیل کلینتون یک رابطهای با منشی خود داشت و میان او و هیلاری کلینتون مشکل بهوجود آمد و هیلاری کلینتون بهدلیل مسائل حزبی این مسئله را انکار میکرد، بعد از اینکه کلینتون کنارهگیری کرد و همه چیز منتفی شد، آمد و گفت عزیزم ما از 16 سالگی باهم آشنا شدیم و عشق و عاشقی داشتیم، تو چطور این کار را کردی؛ گفت من در کاخ سفید خسته بودم و ... ، هردو میخواستند زندگی خود را ادامه بدهند بنابراین یک سال هر پنجشنبه، به مدت دو ساعت به مشاوره رفتند تا مشاور به آنها کمک کند و مشخص شود که بیل کلینتون چگونه تحت تأثیر قرار گرفته است؛ این فضاها فرصت گفتوگوها را از ما میگیرد چون باید خودت را به شکل دیگری در آن جلوه بدهی؛ گفتوگوی چهره به چهره تأثیر متفاوتی دارد و ما خود را از آن محروم کردهایم و این مسئلهای است که باید درباره آن به مردم آگاهی دهیم.
تغییر نحوه بیان برای تأثیرگذاری
دکتر مدنی: باید زنگ خطر را بزنیم اما از کلیگویی پرهیز کنیم و مثالهای کوتاه و ملموس بزنیم؛ فیلمهایی است که چند تصویر را نشان میدهد و در آخر میگوید انتخاب با شماست، من واقعا مو به تنم سیخ میشود زمانی آنها را میبینم چون میدانم اثربخش است.
ما پردههای خانه را برای شستوشو باز کردهایم و من تازه متوجه شدهام که در ساختمانهای دیگر به چه اندازه حجب و حیا کنار رفته است، شبها پرده را بالا نگه میدارند و آن را نمیبندند و مرد و زن در خانه دیده میشوند و یک تلویزیون بزرگ هم مشخص است که برنامههای ماهواره را پخش میکند، این موضوع را زمانی متوجه شدم که تلویزیون ما اذان گفت اما تلویزیون آنها برنامه دیگری را نشان میداد و نمونههای مشابه بسیاری وجود داشت و آن خانه تنها مورد نبود.
دکتر حریرچی: خیلی راحت اجازه میدهیم مردم وارد حریم خصوصی ما شوند.
دکتر مدنی: حتی در برخی کشورهای اروپایی و امریکایی اینگونه نیست و وقتی غروب میشود پردهها را میکشند اما اینجا باز میگذارند و من این اتفاق را نتیجه ماهواره و شبکههای اجتماعی میدانم.
تسنیم: آقای دکتر ما در بعضی از حوزهها به کدام سمت رفتهایم که از خود جوامع غربی هم بدتر شدهایم و شما برخی از مصادیق آن را بیان کردید و سقوط ما شدیدتر و وخیمتر است؛ جامعه ما به چه سمتی در حال کشیده شدن است؟ با دیدن بعضی رخدادها، از افراد رسانهای نیز سلب امید میشود و میگوییم که دیگر فایدهای ندارد.
دکتر مدنی: افراد سردرگم که خود من هم به مقدار کمتری از لحاظ علمی جزء آنها محسوب میشوم، گیج هستند و نصیحتپذیر، نهیپذیر، امر به معروف پذیر و ... نیستند چون فکر میکنند این مصادف با گرفتن آزادی آنهاست؛ تنها راه این است که ما یک فلسفه امیدوارکننده نسبت به خواستههای مردم داشته باشیم؛ من نمیتوانم به کسی مشاوره دهم اگر این فلسفه را باور نداشته باشم که 99 درصد مردم میخواهند خوب باشند و اگر در حال حاضر مقابل ماهواره نشستهاند و یا قصد گرفتن طلاق دارند از روی ناچاری است.
مسئولان نمیدانند، نمیتوانند و نمیخواهند
من همیشه درمورد اینکه میگویند مسئولان نمیخواهند، به فرزندم میگویم بگو نمیدانند، نمیتوانند و نمیخواهند؛ نمیخواهند آخرین فحشی است که باید به افراد داده شود، هم برای مسئولان هم افراد دیگر اما ما همیشه میگوییم نمیخواهند، این اسناددهی غلط باعث میشود دنبال راهکارهای درست در حد خانوادگی و اجتماعی نباشیم؛ مردم میخواهند اما نمیدانند این ندانستن همان آگاهی است؛ نمیدانند اگر از مسیر ماهواره بروند به ناکجا آباد، بدبختی، طلاق و ... کشیده میشوند و چون نمیدانند آزمودنی میشوند.
تسنیم: پس چرا آن زمانی که آسیب میبینند متنبه نمیشوند؟
دکتر مدنی: همسایه من در آمریکا به من گفت من دو فرزند جوان دارم و آنها را کنترل میکنم و حق ندارند از یک ساعتی به بعد تلویزیون ببینند، من اجازه نمیدهم دخترم شلوار کوتاه بپوشد؛مسئله خود نظارتی در جوامع غربی وضعیت بهتری نسبت به جامعه ما دارد.
دکتر حریرچی: چون صدمههای موجود را دیدهاند.
دکتر مدنی: بله؛ چون صدمات آن را آهسته دیدهاند و اخبار صدمات که ممکن است رخ دهد را شنیدهاند اما ما بهطور ناگهانی در این آزادی قرار گرفتهایم.
تسنیم: یعنی ما در حال حاضر قبل از مراحلی هستیم که آنها گذارندهاند و بازگشتهاند؟ یعنی باید جامعه ما آن ضربه را بخورد و پس از آن برگردد؟
دکتر مدنی: بله، صددرصد؛ ای کاش آن ضربه را نمیخوردیم اما هماکنون این ضربه را خوردهایم.
دکتر حریرچی: به یک بنبستی میرسیم و زمانی که سرمان به دیوار خورد برمیگردیم.
تسنیم: خب شاید این مسئله باعث فروپاشی شود!
دکتر حریرچی: بله! در حال حاضر نیز دچار فروپاشی اخلاقی شدهایم.
دکتر مدنی: من در کلاس به بچهها میگویم آنهایی که صدای من را میشنوند فقط حواسشان به کلاه خودشان باشد که باد نبرد؛ در حال حاضر این بحران آمده است و ما در آن قرار داریم؛ اگر اجازه رسمی تلگرام را هم نمیدادند با فیلترشکن و نرم افزارهای دیگر به آن وارد میشدیم اما هماکنون در آن هستیم و آن مصونیت فردی و خانوادگی را باید به مردم آموزش دهیم، با امید داشتن به اینکه مردم میخواهند.
در بحث گروگانگیری دیدهاید که چگونه فرد را راضی میکنند تا سلاح خود را کنار بگذارد؛ ما نیز باید به هزار ترفند کاری کنیم که این شبکهها و فضا را کنار بگذارند یا استفاده از آن را کاهش دهند؛ با زبانی که ما میگوییم بد است، گناه است و ... فایدهای ندارد؛ مردم میخواهند مذهبی باشند و من این را مطمئن هستم.
سردرگمی موجود در جامعه در نمادهای آرایشی افراد نشان داده میشود؛ دختر 15 ساله با خانواده مذهبی به من مراجعه کرد که خانواده، او را در این سن ازدواج داده بودند در حالی که سه ماه قبل از ازدواج با پسر عموی شوهر خود رابطه داشته است؛ این مسئله را که در کلاس میگویم، همه دانشجوها میگویند دیدید مذهبیها بیشتر مشکل دارند؛ میگویم نه اینگونه نیست، مذهبیها هنوز وضعشان خیلی بهتر از کسانی است که مذهبی نیستند اما به این دلیل به چشم میآیند که انتظارات جامعه و افراد از آنها بالاتر است.
دکتر حریرچی: وقتی صحبت از توسعه میکنیم، توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و من در آخر میگویم اخلاقی مدنظر است یعنی این توسعهها اگر نباشد ما توسعه اخلاقی را در جامعه نخواهیم داشت؛ برای جوان یک اجبار به وجود آمده است که سمت شبکههای اجتماعی برود و یک انتخاب نیست، احساس اجبار است که من سمت ماهواره میروم و اگر تلویزیون ما مفیدتر بود، میتوانستم انتخاب بهتری داشته باشم؛ همه مردم دارند آسیب میبینند و میدانند که آن چیزی که میخواهند نیست.
خانمی که پای چترومها نشسته است و یکی میگوید شما خیلی خانم هستی، شوهرت چه خانم خوبی دارد، میشود عکس خودت را بفرستی و ...؛ این فرد خودش میداند که این کار خلاف اخلاق و خلاف آن تعهدی است که امضا کرده است اما این کار نتیجه سردرگمی وی است.
بالا بودن سهم مسئولان در برنامهریزیها
سهم مسئولان و سردمداران بسیار بالا است و اگر میخواهند جامعه به سمت درستی برود باید برنامهریزی و هزینه کنند.
دکتر مدنی: در حال حاضر خیلی از سردمداران دیگر نمیتوانند کاری انجام دهند مگر اینکه هنرمندان معجزهای به وجود بیاورند و خلاقیتی داشته باشند.
تسنیم: برخی اوقات فضایی که این افراد در آن قرار دارند در راستای تشدید فضای موجود در جامعه است و در راستای فرهنگ مبتذل و تکراری فعالیت میکنند.
دکتر مدنی: برای دعای ندبه اخیراً به یک جایی میرویم که خارجیها آنجا میآیند در این جلسه مسئول شبکه "W.I.N"میگفت این شبکه حدود 300 میلیون جمعیت دارد و به زبان هندی صحبت میکند که هم هندوها و هم پاکستانیها بفهمند، میگفت که با رئیس رسانه ملی صحبت کرده که میخواهیم فیلمهای شما را پخش کنیم فقط شرط گذاشته است که ما باید آنها را تدوین کنیم چون خیلی از فیلمهای شما اسلام را ترویج نمیکند و جزو اهداف شبکه ما نیست و مخاطبان ما ریزش میکنند.
دکتر مدنی: در آمریکا شخصی برای من یک اکانت درست کرد و زمانی که خواستیم آن را ببندم قابلیت بسته شدن نداشت و دارای چسبندگی بالایی بود و باید منتظر میشدیم تا غیرفعال شود؛ پیامهایی که به مردم میدهیم باید توأم با مثالهای امیدوارکننده باشد، مثل بیل گیتس که گفته شد؛ باید گفته شود که تلگرام و شبکههای اجتماعی دیگر وجود دارد اما نیازی به آنها نیست و باید به دل مردم شک بیاندازیم، یک معتاد میگوید نمیتوانم ترک کنم اما وقتی بگوییم میشود مقدار آن را کم کرد، قبول میکند.
دکتر حریرچی: تمام این کارها در حوزه فضای مجازی کاملاً آگاهانه است و میخواهند که سر جوانان را با این نرمافزارها و شبکههای اجتماعی گرم کنند تا از اطراف خود خبر نداشته باشند.
دکتر مدنی: از لحاظ روانشناسی ما تنها افرادی را میتوانیم کمک کنیم که بهصورت داوطلبانه درخواست کمک دارند.