معاون امور بانوان وزارت ورزش از تلاش کمیته بینالمللی المپیک برای حضور 50 درصدی زنان مسلمان در سال 2020 خبر داد.
نشست تخصصی زن، ورزش و رسانه با حضور رباب شهریان، معاون امور بانوان وزارت ورزش و جوانان، عبدالحمید احمدی معاون فرهنگی وزارت ورزش و جمعی از مسئولان ورزشی برگزار شد.
رباب شهریان، معاون امور بانوان وزارت ورزش با اشاره به نقاط قوت حال حاضر ورزش زنان تصریح کرد: مهمترین نقطه قوت، تأکید مقام معظم رهبری به اهمیت ورزش کردن برای زنان جامعه در ابعاد همگانی و قهرمانی است. دومین نقطه قوت، حمایت رییسجمهور از ورزش زنان و نگاه وزیر ورزش و جوانان به آن است که معتقدند باید در اولویت برنامهها قرار گیرد. افزایش رغبت رسانهها به ورزش زنان و کسب کرسیهای بینالمللی توسط ورزشکاران از دیگر نقاط قوت است. مهمترین نکتهای که در حال حاضر کمیته بینالمللی المپیک برای سال 2020 در نظر گرفته، توسعه ورزش برای زنان مسلمان است. این کمیته در تلاش است تا حضور و مشارکت 50 درصدی زنان را فراهم کند. آنها از کمیتههای ملی المپیک کشورها و فدراسیونهای جهانی خواستهاند تا برای حضور بیشتر زنان مسلمان در مسابقات کمک کنند. ما هم سعی میکنیم از این فرصت استفاده کنیم.
توسعه ورزش همگانی؛ هدف اصلی وزارت ورزش
او با بیان اینکه چهار هدف عمده را در ورزش زنان دنبال میکنند، ادامه داد: اصلیترین هدف توسعه ورزش همگانی با تأکید بر سلامتمحوری است. یکی از زیرشاخصههای ورزش همگانی بازیهای بومی- محلی است که در ایران بیش از 150 نوع آن وجود دارد. توسعه ورزش قهرمانی دومین هدف است، اما بیشترین بخشی که از سوی رسانهها دنبال میشود، ورزش قهرمانی است. هدف بعدی توسعه فرهنگی است. از سال 83 مأموریتی برای تصویب نظامنامه فرهنگی ورزش در شورایعالی انقلاب فرهنگی به وزارت ورزش و جوانان داده شد. در این نظامنامه 10 اولویت وجود دارد که در تمام آنها رسانه بهعنوان همکار اصلی معرفی شده است. محور چهارم نزدیک کردن ورزش زنان به استانداردها و ایجاد شرایط متوازن است.
رسانهها؛ ابزار اصلی نهادینه کردن ورزش
شهریان با اشاره به حضور 10 هزار ورزشکار در مسابقات المپیک تصریح کرد: بیش از 45 درصد شرکتکنندگان زنان بودند. از ایران 64 نفر شرکت کردند که 9 سهمیه برای زنان داشتیم. باید تلاش کنیم در المپیک بعدی سهمیه بیشتری کسب کنیم. در تمام کشورها نقش رسانه در توسعه ورزش زنان جزو اولویتهاست. به اعتقاد ما ابزار اصلی نهادینهکردن ورزش، رسانهها هستند. انتظارمان این است که رسانه تناسبی بین ورزش قهرمانی و همگانی ایجاد کند. باید نیروهایمان را در بحث تعاملات بینالمللی توانمند کنیم. باید دید رسانهها چه توقعاتی و ما چه توقعاتی داریم زیرا میدانیم نقش رسانه در آگاهسازی و ارتباط نزدیک بین ما و مخاطب، مؤثر است.
تلاش برای بالا بردن جایگاه زنان در برنامه ششم توسعه
معاون امور بانوان وزارت ورزش با تأکید بر مخفی بودن برخی اخبار اظهار کرد: گاهی، مدتها در زمینه موضوعی تلاش میکنیم، اما در همین زمان رسانه موضوعی را که به دنبال اصلاح زیربنایی آن بودیم، تیتر میکند و ما به عقب برمیگردیم. چشمانداز ما ارتقای سلامت و نشاط ملی و اقتدار زن مسلمان در فضای بینالمللی است. در برنامه ششم توسعه تلاش میکنیم جایگاه زنان را ارتقا دهیم. اعتقاد داریم هر جا رسانه با درک عمیق جلو افتاده، به ما کمک کرده است و توانستهایم به نتیجهای که میخواهیم برسیم.
همکاری هدفمند بین دو نهاد ورزش و رسانه در جلب توجه مردم و جامعه مؤثر است
به گزارش مهرخانه، در بخش دیگری از این نشست پروین کرملو، سرپرست دفتر هماهنگی امور بانوان وزارت ورزش و جوانان گفت: این نشست با هدف مشارکت خرد جمعی بهمنظور بهرهبرداری بهینه از ظرفیت رسانهها که از نفوذ، قدرت و تأثیرگذاری بسیاری برخوردار هستند، در جهت رشد و توسعه ورزش زنان برگزار شده است. رسانهها بهعنوان یکی از دستگاههای فراگیر در دسترس همگانی در تمام کشورها نقش مهم و حساسی ایفا میکنند و از طرف دیگر ورزش بهعنوان مقولهای اجتماعی و فرهنگی در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته و آحاد مردم را تحتتأثیر قرار داده است. همکاری هدفمند بین دو نهاد ورزش و رسانه در جلب توجه مردم و جامعه مؤثر است. در این میان پرداختن به ورزش زنان به دلیل حساسیت و شرایط خاص آن به لحاظ تأثیرات فرهنگی، بسیار اثرگذار است. این نشست با هدف تبیین راهکارهای اجرایی بهمنظور افزایش سهم ورزش زنان از رسانههای جمعی است.
رتبه سلامتی ایران از بین 180 کشور 104 است/ رسانهها فقط به ورزش قهرمانی نپردازند
در ادامه عبدالحمید احمدی معاون فرهنگی وزارت ورزش مهمترین دستاورد ورزش برای جامعه را سلامتی دانست و گفت: اگر وضعیت سلامت خوب باشد، میتوان گفت وضعیت ورزش کشور خوب است. از رسانهها خواهش میکنم دید بازتری به ورزش داشته باشند و فقط به ورزش قهرمانی نپردازند. آمارهای خوبی از وضعیت سلامت در کشور نداریم و ارتباط مستقیمی بین آمارهای کمتحرکی و بیتحرکی و وضعیت سلامت وجود دارد. بخشی از دلایل خوب نبودن وضعیت ورزش همگانی به نهادهای هشداردهنده و انگیزهدهنده بازمیگردد. آمارها نشان میدهند از بین 180 کشور جهان از نظر سلامت در رتبه 104 هستیم. از طرفی گزارشها حاکی از آن است که بین ثروت کشور و سلامت ملت همبستگی وحود دارد. در ایران با وجود اینکه کشوری ثروتمند است، اما این نسبت مطلوب نیست. براساس آمارها بیشترین علت مرگومیر در ایران، بیماریهای قلبی و عروقی است و مهمترین علت بیماریهای قلبی، کمتحرکی است.
50 درصد زنان ایرانی اضافه وزن دارند
او با تأکید بر اینکه امروزه چاقی از معضلات کشور است، افزود: نزدیک 50 درصد از زنان ایرانی اضافه وزن دارند. در پژوهشی از مردم در مورد عوامل استرسزای آنها سؤال شد. 65.3 درصد نگران سلامت شخصی بودند. 57.6 درصد تصور میکردند سالم هستند. آنچه میتواند این شرایط را بالانس کند، ورزش است. در بخش پیشگیری که لزوم آن آگاهیبخشی است به اندازه کافی کار نشده است. باید حساسیت سیاستگذاران را در خصوص سلامت و توجه به ورزش در امر سلامت افزایش دهیم. این کار را رسانهها میتوانند انجام دهند.
1970 شروع جهش حضور زنان در المپیک
به گزارش مهرخانه، در ادامه دکتر مرادی در مورد ورزش زنان و چالشهای پیشرو با تأکید بر پوشش رسانهای سخنرانی کرد. او با اشاه به اینکه به ازای هر 100 زن در ایران 103 مرد وجود دارد و بهصورت تقریبی این برابری نفرات وجود دارد اما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و بهویژه ورزشی چه در سطح دنیا و چه در ایران تفاوت درصد مشارکت بین دو جنس بسیار فاحش است، ادامه داد: مشارکت زنان در ادوار مختلف المپیک افزایش یافته است. کوبرتن، بنیانگذار المپیک نوین در رابطه با مشارکت زنان در المپیک گفته بود که عرق زنان نباید المپیک را کثیف کند و منجر به عدم حضور زنان در اولین دوره المپیک در سال 1896 شد. در سال 1900 درصد مشارکت زنان در دو رشته 2.2 درصد بود. اوایل سال 1970 جهشی اتفاق افتاد و حضور زنان به منظور مقابله با مردان ورزشکار در المپیک افزایش یافت؛ بهطوریکه در سال 1972، 14.6 درصد شرکتکنندگان و در سال 1976، 20.7 درصد شرکتگنندگان زن بودند و این آغازگر ظهور مشارکت حداکثری زنان بود. این آمار در سال 2016 به 40 درصد رسید. در سال 1988 که مسابقات پارالمپیک شروع شد، آماری از حضور زنان وجود ندارد ولی از 1992 23.3 درصد حضور داشتند و در سال 2016 به 38.5 درصد رسیده است. این آمار مشارکت زنان در دنیا بود که در المپیک حضور پیدا کردند.
وضعیت آماری حضور زنان ایرانی در المپیک و پارالمپیک
مرادی به وضعیت حضور زنان ورزشکار ایرانی در تاریخ المپیک اشاره کرد و افزود: 1964 اولین دوره حضور زنان ایرانی در مسابقات المپیک بود که با 6.5 درصد حضور داشتند. در 1976 این آمار به 5 درصد رسید. در 1996 زنان شرکتکننده 5.5 درصد از جمعیت را تشکیل میدادند. سال 2000، 2.8 درصد، سال 2004، 2.6 درصد، سال 2008، 5.5 درصد، سال 2012، 14.8 و در سال 2016، 14 درصد شرکتکنندگان ایرانی زن بودند. در مسابقات پارالمپیک 1994 نیز 6.5 درصد، در سال 1996، 5درصد، در سال 2000، 5.5 درصد، در سال 2004، 2.8 درصد، در سال 2008 2.6 درصد، در سال 2012، 5.5 درصد، در سال 2016، 14.8 درصد شرکتکنندگان ایرانی زن بودند. اگر بخواهیم مقایسه توصیفی داشته باشیم، بین زنان ایران و جهان تفاوت حدود 30 تا 35 درصدی را شاهد هستیم.
چالشهای ورزش زنان در ایران
او با اشاره به چالشهای ورزش زنان در ایران بیان کرد: عوامل اجتماعی دسته اول این چالشهاست؛ ضعف در اطلاعرسانی و تبلیغات لازم، کمبود الگوهای موفق، بیتوجهی برخی مسئولان، حمایت حداقلی رسانههای جمعی، ترس از آسیبهای جسمی ناشی از ورزش، ضعف در حمایت مراکز آموزشی از مسائل ورزشی، حمایت اندک دوستان از همراهی و مشارکت در فعالیتهای ورزشی عوامل اجتماعی هستند. ترس از آسیب رسیدن به اعتقادات مذهبی، رعایت شئونات اسلامی و حفظ حجاب (زمانی که فدراسیونهای بینالمللی الزام به نداشتن حجاب در زمان ورزش است، تبدیل به چالش میشود.) وجود فرهنگ مردمحوری در جامعه ورزش، وجود تفکر مبتنی بر تاثیرات منفی ورزش بر ظاهر زنانه، وجود نگرش منفی و بیاساس به ورزش زنان، ضعف مشارکت نهادهای عمومی در ورزش زنان از عوامل فرهنگی هستند. مخالفت والدین یا همسر، بارداری و مراقبت از فرزند و وظایف خانهداری، وضعیت اقتصادی و معیشتی خانوادهها و ورزش نکردن خانوادهها از عوامل خانوادگی است. کمبود وقت، نبود علاقه و انگیزه، محدودیت در توانایی جسمی زنان برای پرداختن به برخی ورزشها، عدم مهارتهای لازم، کمبود اعتماد بهنفس و تنبلی و بیحوصلگی نیز از عوامل شخصی بهشمار میروند. نهایتاً میرسیم به بحث امکانات که بسیار مهم است زیرا زیرساختها را تشکیل میدهد. عدم دسترسی آسان، ارزان و صحیح به اماکن و فضاهای ورزشی، نداشتن اسپانسر، گرانی وسایل ورزشی، نامناسب بودن زمان فعالیت اماکن ورزشی، عدمسرمایهگذاری لازم پیرامون توسعه فضاهای ورزشی و گران بودن شرکت در فعالیتهای ورزشی عوامل مرتبط با امکانات است. این مجموعه چالشها باعث شده که مشارکت زنان در المپیک و پارالمپیک حداقلی باشد.
سهم ورزشی زنان ایران از رسانههای جمعی
او در رابطه با سهم ورزشی زنان ایران از رسانههای جمعی گفت: پیش از سال 1376 میزان پرداختی رسانهها به ورزش زنان صفر بوده است اما در این سال نشریات کمتر از یک درصد به ورزش زنان پرداختند که در سال 1395 به 4 درصد رسید. رادیو در سال 1381 یک درصد و در سال 1395، 7درصد پرداخت. تلویزیون در سال 1379 یک درصد و و در سال 1395، 5 درصد پرداخت. رسانههای مجازی در سال 90، 7 درصد و در سال 1395، 15درصد پرداختند. البته این آمار در زمان مسابقات تقریباً دو برابر میشد. در کشورهای دیگر هم تقریباً وضع به همین منوال است. پوشش رسانهای از ورزش زنان بریتانیا در سال 2014 به این شکل است که روزنامههای ملی 2 درصد، رادیو 5 درصد، تلویزیون 10 درصد، رسانههای نوین 4 درصد و کلیه رسانههای ورزشی در مجموع 7 درصد پرداختند. در ایران نیز کلیه رسانههای ورزشی تقریباً 7 درصد به ورزش زنان پرداختهاند.
تأثیر رسانهها بر نابرابری جنسیتی در ورزش
مرادی درباره تأثیر رسانهها بر نابرابری جنسیتی در ورزش اظهار کرد: مرد محور بودن ورزش، کمرنگ ساختن و بیاهمیت دانستن ورزشکاران زن و رخدادهای ورزشی زنان در رسانهها، توجه به زنانگی ورزشکار، ورزش تیمی در مقابل ورزش انفرادی، توجه به زن بودن ورزشکار در درجه اول و سپس ورزشکار بودن، اجتماعی شدن متفاوت مردان و زنان از کودکی بهطوریکه ورزش مترادف با مذکر بودن است، نمایانگر هنجار بودن مردان و نمایانگر غیر بودن زنان از شاخصههای این تأثیر است. در مطالعهای پوشش ورزشهای مشهور در یک دوره 34 ساله بررسی شده و یافتند که رسانهها کمتر از 5 درصد، ورزش زنان را پوشش میدهند. ورزشهای جمعی را مترادف مرد بودن میدانند و بهتبع آن تلویزیون معمولاً به ورزشهای انفرادی زنان بیشتر توجه میکند. ورزشکاران زن عموماً با نام کوچکشان یا تحت عنوان دختر و خانم جوان خطاب میشوند اما مردان با عناوینی چون دلاور و پهلوان. اکثر رسانههای ورزشی دنیا به زنانگی و ظاهر ورزشکار بیش از مهارتهای او توجه میکنند. بدون شک همچنان به ورزش بهعنوان دنیای مردان نگریسته میشود.
در ایران رسانهها به لحاظ کمی به ورزش زنان توجه داشتند
او با اشاره به رابطه دوطرفه بین رسانه و ورزشکاران گفت: عملکرد رسانههای ایران به لحاظ کمی خوب است. هرگاه رسانهها خروشی در بین زنان ورزشکار زن ایجاد کردهاند، آنها جهشی کردهاند و هرگاه ورزشکاران زن خوب ظاهر شدهاند، رسانهها سنگ تمام گذاشتهاند. پس از موفقیت کیمیا علیزاده، از 86 روزنامه انتشاریافته در حوزههای مختلف در روز 30 مرداد، 60 روزنامه در نیمصفحه اول تیتر و تصویر مربوط به کیمیا علیزاده را زده بودند. روزنامههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی 71 درصد، روزنامههای اقتصادی 50 درصد و روزنامه ورزشی 100 درصد در نیمصفحه اول تیتر زدند. 75 درصد روزنامههای ورزشی تیتر یک و 25 درصد تیتر دو و سه بوده است. از بین شش روزنامه انگلیسی زبان ایران، 86 درصد تیتر زده بودند. این آمار نشان میدهد در ایران رسانهها به لحاظ کمی به ورزش زنان توجه داشتند.