پرویز کرمی در یادداشتی به پیشرفتهای کشور در 37 سال اخیر، پیشرفتهای علمی از جمله پیشرفت هستهای، نانو، بیو، سلولهای بنیادی و ادوات نظامی اشاره کرده و نوشته است: ایرانی که قبل از انقلاب، در اواخر دهه پنجاه بزرگترین وارد کننده ادوات نظامی از امریکا بود، امروز خود تبدیل به تولیدکنندهای شده که امریکا را نگران کرده است.
در ادامه مشروح این یادداشت دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانشبنیان آمده است:
آدمیزاد کمحافظه است و یادش میرود قبلاً کجا بوده، چه مسیری را طی کرده و به کمک چه چیزهایی به اینجایی که الان هست رسیده؛ اینجایی که الان هستیم، چه جای خوبی باشد و چه جای بد، لازم است که هر از چندگاه به گذشته رجوع کنیم و راه طیشده را بازنگری کنیم. مراقبت نه تنها در سیر و سلوک شخصی اهمیت فوقالعاده دارد، در سیر و سلوک جمعی نیز کمک میکند که به خودآگاهی برسیم و بر ضعفها و قوتهای جمعی خود واقف شویم.
37 سال پیش که انقلاب اسلامی پیروز شد و دور جدیدی از مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران با جهان آغاز شد، بنیههای اقتصادیمان ضعیف بود و حتی در تأمین نیازهای اولیه گرفتار بحران بودیم. البته به لحاظ اعتقادی و وحدت کلمه و شور و حال انقلابی در موقعیتی بودیم که هیچکدام از ضعفهای جدی به چشممان نمیآمدند و هیچ مانعی نمیتوانست در برابرمان قد علم کند. تنها بنیه اقتصادی ما در آن ایام نفت بود که به مبلغی ناچیز میفروختیم و برای گذران زندگی هزینه میکردیم.
پایههای رشد و توسعه کشور هم یا هنوز بنیان گذلشته نشده بودند یا تازه مقدماتش در حال فراهم آمدن بود؛ یادتان باشد، حتی در پایتخت هم پزشک به اندازه کافی وجود نداشت و مجبور بودیم برای حداقل بهداشت از هند و پاکستان پزشک وارد کنیم. کافی است عکسهای اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت را بازبینی کنید تا ببینید مردم در چه وضعیتی زندگی میکردند. بهخصوص با شروع جنگ، امکانات کشور هزینه قوای دفاعی شد و فرصتی فراهم نیامد تا توسعه واقعی کشور کلید بخورد؛ یادتان باشد، داریم درباره زمانی حرف میزنیم که اطراف شهرها حلبیآبادها بودند، کپرنشینی در حاشیه شهرهای بزرگ تبدیل به امر عادی شده بود و مدارس هم باید بیش از دو نوبت کار میکردند تا جواب تقاضای تحصیلی دانشآموزان را بدهند.
عین ناشکری است اگر قدردان نعمتهایی که نصیبمان شده نباشیم. وارد کردن پزشک از هندوستان امروز تبدیل شده به اینکه ما صاحب یکی از بهترین وضعیتهای پزشکی ــ نه فقط در منطقه ــ که در جهان شدهایم. تعارف و اغراق نیست؛ امروز در جراحی قلب، در پیوندهای کلیه و ریه، درمان بیماریهای چشمی و سلولهای بنیادی و بیماریهای نادر و خاص و غیره جزو بهترینها هستیم و موقعیتمان طوری است که از کشورهای منطقه میآیند و اینجا دوره درمانیشان را میگذرانند.
به لحاظ مهندسی هم پیشرفت چشمگیری کردهایم و در راه و ساختمان جلودار خیلی از کشورهای منطقهایم. از همان سی و چند سال پیش خیلیها بودند که آیه یأس میخواندند و در اراده ملت خلل وارد میکردند اما به حکم «ان تنصرالله ینصرکم»، ملت ایران موفق شدند که در طی سی و شش، هفت سال به جایی برسند که دنیا به پیشرفتشان اذعان کند. نه در سی و شش سال پیش، بلکه تا همین ده، پانزده سال گذشته هم خیلیها حرف از نا امیدی میزدند و پیشرفتهای هستهای را تبلیغاتی عنوان میکردند؛ حتی در شبکههای ماهوارهای برنامه میساختند که ایران تظاهر به پیشرفت میکند و محال است که در علوم هستهای به موقعیت کشورهای پیشرفته رسیده باشد اما ما نه فقط در هستهای که در نانو و بیو و سلولهای بنیادی و هوافضا نیز پیشرفتی فوقالعاده کردهایم و به جایگاه خوبی رسیدهایم.
ما باید برگردیم و از گذشته درس بگیریم و ببینیم در کجاها راه درست رفتهایم و در کجاها لغزیدهایم اما از آن مهمتر این است که در هر سطحی «ناامیدی» را از خود دور کنیم و خیالاتمان را به سوی سیاهی و افسردگی نبریم. یک دلیل اینکه «سیاهنمایی» کار زشت و ناپسندیدهای است، این است که چراغ امید را در دل جوانان میکشد و انگیزه کار و تلاش را از آنها میگیرد. امروزه بیش از هر وقت دیگری نیازمندیم که با وحدت کلمه کار کنیم و برای آبادی و رونق همهجانبه این سرزمین بکوشیم. قطعاً رشد علمی باید همه جانبه باشد و از هستهای و نانو و... به حوزههای دیگر سرایت کند.
این کار رها کردن تیر در تاریکی نیست. ما تجربه کردهایم و به جایگاه و موقعیت خوبی رسیدهایم. اتفاقاً این پیشرفت در سایه ایستادن بر سر مواضع سیاسی، اعتقادی و انقلابی بوده است. همه قدرتها دست به دست هم دادند تا جمهوری اسلامی را زمین بزنند. اصلاً آنها به این دلیل و البته به ناحق ما را تحریم کردند که شاهد شکست ما باشند. برعکس ما کاری کردیم که در عرصههای مختلف رقیب آنها شدهایم. ایرانی که قبل از انقلاب، در اواخر دهه پنجاه بزرگترین وارد کننده ادوات نظامی از امریکا بود، امروز خود تبدیل به تولیدکنندهای شده که امریکا را نگران کرده. اتفاقاً نگرانیشان هم بیجا نیست. آنها به هیچکدام از اهدافشان نرسیدند، در عوض ما روز به روز مستحکمتر و قدرتمندتر شدیم ... آیا این خود حجت موجهی نیست که به آینده نیز خوشبین باشیم؟
خوشبینی «الکی» و بیهزینه البته گمراهکننده است؛ باید ببینم در این سه دهه رمز اصلی موفقیتمان چه بوده، من بعد هم همان راه را پیش بگیریم. اگر همچنان بر سر مواضع حقه و دینی خود بمانیم، اگر همچنان یار مظلومان باشیم و بر ظالمان بستیزیم، اگر همچنان آرمانهای انقلابی و اسلامی خود را پی بگیریم، اگر همچنان با هم متحد باشیم و اسیر مادیات نشویم و بندهای شهوت دست و بالمان را نبندند، اگر همچنان از حق بگوییم و از حق دفاع کنیم، اگر همچنان با یکدیگر به مؤاسات و برادری رفتار کنیم، اگر همچنان از تنبلی و نا امیدی بگریزیم، تردید نکنیم که آیندهای بس روشنتر و پرافتخارتر در انتظارمان خواهد بود؛ این وعده حق است و حق هیچگاه خلف وعده نخواهد کرد.
از طرفی، خوب است که نگران باشیم. دشمنان که بیکار نیستند. آنها هم مترصدند تا تفرقه و خلل در صفوف ملت وارد کنند و نیروهای کشور را روبهروی هم قرار دهند. خوشبینی زمانی سازنده است که دائم از خود مراقبت کنیم و جلوی خطرها را بگیریم. در قسمتهایی که دارای ضعف هستیم باید بیشتر بکوشیم و ضعفهایمان را جبران کنیم، قسمتهایی هم که قوت داریم باید این قوتها را به دیگر بخشها سرایت دهیم...
36 سال پیش سخت بود که چنین روزهایی را پیشبینی کنیم. وجود بیش از 2 هزار و 700 شرکت دانشبنیان به حرف آسان است. باید در مجامع علمی و فناوری و گروههای شتابدهنده باشید تا ببیند جوانان کشور چه شور و حالی دارند و چگونه آجر به آجر آینده روشن این کشور را میسازند.
اتفاقاً اگر این شرکتهای دانشبنیان با اصول و مبانی اقتصاد مقاومتی پیوند بخورند، آن وقت از اسراف و تبذیر و مخارج بیهوده و تشریفات و تعارفات بیهوده هم در امان میمانیم. شاید بتوانیم بگوییم که در این پیچ تاریخی درباره مسائل اقتصادی یک شیفت پارادایم دارد اتفاق میافتد. این اتفاق، اتفاق میمون و مبارکی است. روز به روز نقش دولت کمرنگ میشود ( یعنی از تصدیگری دولت کاسته میشود) و کار به دست مردم و بخش خصوصی ( بهویژه جوانان باهوش و زیرک و با انگیزه و مؤمن ) میفتد.
پس چرا نباید امیدوار باشیم و چرا نباید در ساخت فردای روشن مشارکت کنیم. حسن ختام این یادداشت قول ارجمند رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با رئیسجمهور و اعضای دولت را نقل میکنم تا به خودم و خوانندگان نشریه یادآوری کنم که آینده از آنِ ما و فرزندان ماست: «خداوند متعال همه شما را موفق بدارد و انشاءالله فردای شما از امروز شما بسیار بهتر باشد و همین هم خواهد بود به توفیق الهی و فردای این کشور از امروز این کشور به مراتب بهتر و پیشرفتهتر خواهد بود.»