یک متخصص زنان، زایمان و نازایی گفت: شرایط تهران خیلی پیچیده است. زنان اکثراً تحصیلکرده هستند اما کارهایی برای بچه خود انجام میدهند که عوارض زیادی دارد. مثلاً یک مادر بچه دو ساله خود را پیش روانپزشک برده بود و روانپزشک هم به این بچه دارو داده بود. در تهران مادران به راحتی به خودشان و بچهشان انگ میزنند و دائم میگویند حتماً مشکلی وجود دارد اما هرچه میگویی مشکلی نیست قبول نمیکنند.
نشست «مادری و مسایل مادران» عصر روز گذشته به همت گروه جامعهشناسی زنان و جنسیت (مطالعات زنان) انجمن جامعهشناسی ایران در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. در این نشست، دکتر شهلا اعزازی؛ جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران و دکتر غزاله پرنیان؛ جراح و متخصص زنان، زایمان و نازایی به بیان سخنانی در خصوص مادری و مسایل مرتبط با آن در نقاط مختلف کشور پرداختند.
در ابتدای این نشست، شهلا اعزازی سخنرانی خود را با عنوان «مادری و مسایل مادران» ایراد کرد و اظهار داشت: بحث مادری همیشه مدنظر من بوده اما در سالهای اخیر تبلیغات زیادی در رابطه با باروری و زایمان انجام میشود و از آنجایی که اطرافیان جوان من هم در همین سالها مادر شدند، توجه من به مقوله مادری جلب شد. مادری بیشتر با مقوله باروری مطرح میشود و در روزنامهها وقتی صحبت از مادر شدن زنان میشود، میگویند زنان با مادر شدن از محیط کار رانده میشوند که البته این مسأله درست است اما من قصد دارم جنبه دیگری از مادری را مطرح کنم. با قبول اینکه مادری باعث دوری زنان از بسیاری از فعالیتهای اجتماعی میشود اما باید ببینیم اساساً مادر چه کاری انجام میدهد.
متفاوت بودن نهاد مادری در دورههای اجتماعی مختلف و فرهنگهای متفاوت
او با اشاره به اینکه دو نوع مادری وجود دارد خاطرنشان کرد: در نوع اول، مادری پدیدهای بیولوژیک است و هر زنی میتواند مادر شود و فرزند داشته باشد اما در نوع دوم، «نهاد مادری» مطرح میشود که در اینجا صحبت از بارداری، زایمان، فرزندپروری و... وجود دارد و دستوراتی در رابطه با این موارد داده میشود. نهاد مادری در همه جوامع وجود دارد و از جامعهای به جامعه دیگر تغییر شکل میدهد و در دورههای اجتماعی مختلف و فرهنگهای متفاوت این پدیده مختلف است.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران با بیان اینکه در ایران نهاد مادری معمولاً بر طبق سنت عمل میکرده، اظهار داشت: در قرون گذشته وقتی کودک به دنیا میآمد، معمولاً از او مراقبت خاصی نمیکردند اما از قرن نوزدهم با رشد علوم بهخصوص علومی مانند پزشکی و روانشناسی بهتدریج رشتههایی نظیر طب کودکان و روانشناسی کودک بهوجود آمد و بچهها در مرکز توجه قرار گرفتند. فوکو پزشکی و روانشناسی را دارای قدرت میبیند و روی فرزندپروری تأکید میکند. این علوم به نهاد مادری شکل میدهند و برای این نهاد مشخص میکنند که با بچه چگونه باید رفتار شود، تغذیه او چگونه باشد، وضعیت خود مادر چگونه است و ... .
دگرگونی رابطه میان زن و شوهر و وابستگی مالی زنان در اثر مادر شدن
اعزازی با اشاره به اینکه در سخنان خود فقط راجعبه قشر متوسط تحصیلکرده شهری صحبت میکند، عنوان داشت: نوع بیانی که در جامعه وجود دارد این است که معمولاً مادر را در حد تقدس بالا میبرند و از عشق و محبت مادری صحبت میکنند. همچنین، اسطورهای وجود دارد که مادری رابطهای دلپذیر است. البته باید توجه داشت که مادری بسیار سخت و خستهکننده است و روی سلامت و هویت فردی و اجتماعی زن اثر میگذارد. مادری باعث دگرگونی رابطه میان زن و شوهر میشود؛ البته این دگرگونی الزاماً بد نیست. همچنین، مادری کاهش درآمد زنان و وابستگی مالی به همسر را در پی دارد زیرا مادری فعال تا 6 سالگی فرزند است که تا این زمان فرزند به مراقبتهای ویژه مادر نیاز دارد و در این زمان تمام روابط فردی و اجتماعی مادر تغییر میکند و برای او وابستگی مالی ایجاد میشود.
وقتی مادر، مسئول همه مشکلات کودک شناخته میشود
او تصریح کرد: گفته میشود مادری رابطهای دلپذیر است، همه زنان دوست دارند مادر شوند. بهگونهای که در دهه 1950 یکی از روانشناسان مطرح عنوان کرد عشق مادر مثل ویتامین برای بچه است و اگر نباشد، مشکلات روحی و روانی برای بچه ایجاد میشود. یکی دیگر از مسایلی که روی آن تأکید میشود این است که مادرها ایدهآل هستند و نتیجه همه این اسطورهها این است که مادر مسئول همه رفتارهای ناهنجار کودک است. مادر از طرفی، ایدهآل است و عشق میورزد اما اگر فرزندش معتاد و پرخاشگر باشد یا ناهنجاریهای دیگر داشته باشد، مادر سرزنش میشود که به اندازه کافی به او رسیدگی نکرده است. حتی من شنیدهام بسیاری از اوقات وقتی کودک پرخاشگر را نزد مشاور میبرند، مشاور به مادر میگوید باید تو را مشاوره کنم و کاری به کودک ندارد.
انواع مادران
این جامعهشناس با اشاره به اینکه انواع مادری وجود دارد، بیان داشت: زنانی داریم که مادر هستند و خودشان میخواستند مادر شوند؛ زنانی داریم که خودشان نمیخواستند اما به اجبار یا اتفاقی مادر شدند؛ زنانی داریم که میخواهند مادر شوند اما نمیتوانند؛ زنانی داریم که نمیخواهند مادر شوند و نمیشوند؛ مادرانی داریم که تنها با فرزندانشان زندگی میکنند؛ مادرانی داریم که طلاق گرفتهاند اما حضانت بچه با پدر اوست؛ مادرانی داریم که فرزندخوانده دارند. همچنین، زنانی وجود دارند که نامادری هستند و با فرزند همسرشان زندگی میکنند. ما نمیتوانیم بگوییم همه مادران مشابه هم هستند زیرا تفاوتهای قومی، مذهبی و طبقاتی در نوع مادری اثرگذار هستند.
اعزازی در خصوص انواع رابطه مادر و کودک گفت: گروهی از مادران مانند زنان خانهدار، همیشه با بچه هستند. برخی از مادران به اجبار مشکلات مالی سرکار میروند و بچه را به مهد میسپارند. برخی از مادران مشکل مالی دارند اما به خاطر بچه سرکار نمیروند. عدهای به دلیل عدم مساعدتهای اجتماعی، کار را کنار میگذارند. عدهای که وضعیت مالی بهتری دارند، کار را کنار نمیگذارند و برای بچه پرستار میگیرند. عدهای هم برای رسیدگی به بچه، کمکهای خانوادگی دریافت میکنند.
نظریههای متفاوت در خصوص مادری
او در رابطه با نظریههایی که در خصوص مادری وجود دارد اظهار داشت: اولین بار فمینیستها راجع به مادری نظریهپردازی کردند اما قبل از آن، نظریهای در این خصوص مطرح نبود. نظریههای مادری متفاوت هستند؛ عدهای مادر شدن را علت اصلی سلطه مردان بر زنان میدانند و میگویند اگر مادری را از زنان جدا کنیم، این سلطه از بین میرود. در مقابل، عدهای عقیده دارند مادری عامل قدرت زنان و تنها عاملی است که در مقابل مردان به زنان قدرت میدهد. این تفاوت دیدگاه هم وجود دارد که مادری، ذاتی هر زن است یا اینکه امری اجتماعی است. گروهی هم با تأکید بر نظریه مارکسیستی، مادری را عامل ازخودبیگانگی زنان میدانند و معتقدند زنان در تولید فرزند، در تربیت او و در تصمیمگیریهای کودک حق انتخاب ندارند.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به مطالعهای که در خصوص مادری انجام داده است، بیان داشت: من در یکی از سایتهای فضای مجازی که حدود 20 هزار زن عضو آن هستند، جستوجو و مطالعه کردم. در این سایت زنان مشکلات و شادیهای خود را به اشتراک میگذارند و در مورد مسایل مختلفی مانند آدرس پزشک، نوع تغذیه بچه، پیدا کردن شیرخشک، لباس کودکان و بسیاری از مسایل دیگر به هم اطلاعات میدهند. در این سایت زنانی از تهران، شهرستانها، کشورهای اروپایی و عربی با هم ارتباط دارند. روی این مسأله هم تأکید میکنم که این مطالعه شاخصی برای کل جمعیت ایران نیست و نمیتوان آن را به همه جمعیت تعمیم داد، بلکه بیشتر مربوط به مادران طبقه متوسط شهری است.
پدران جوان خیلی بیشتر از پدران قدیمی به فرزندان خود رسیدگی میکنند
اعزازی با اشاره به مقولههایی که در مطالعه خود استخراج کرده است، عنوان داشت: یکی از مسایلی که مادران در مورد آن خیلی صحبت میکنند، خستگی و کمخوابی است و معمولاً به هم دلداری میدهند که مثلاً سال اول سخت است و بعد راحت میشود. اما متأسفانه هیچ امکان اجتماعی وجود ندارد که کمککننده به مادر باشد. حتی اگر پدر هم بخواهد کمک کند، وظیفه او محسوب نمیشود و فقط کمک است اما روی همین کمک پدر هم خیلی کم تأکید میشود. البته، این نکته هم وجود دارد که پدران جوان خیلی بیشتر از پدران قدیمی به فرزندان خود رسیدگی میکنند.
وابستگی زیاد مادر به کودک
او در ادامه گفت: نکته دیگر این است که مادر یک فرد بزرگسال است که نیاز به تعامل با بزرگسالان دیگر دارد اما اکثر وقت خود را با کودک سپری میکند و مجبور است به همه درخواستهای کودک بهصورت فوری پاسخ دهد و نمیتواند بگوید من الان خسته هستم. پس در اینجا رابطهای نابرابر وجود دارد و اگر مادر نتواند با بزرگسالان دیگر معاشرت داشته باشد، این رابطه در طولانیمدت موجب وابستگی زیاد مادر به کودک خود میشود. این وابستگی شدید باعث حسادت به هر کس دیگری میشود که کودک به او هم علاقه دارد. درواقع، علاقه کودک به دیگری، باعث آزردگی مادر میشود.
مادران میترسند مادر ایدهآلی نباشند
عضو انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به تأکید کاربران این سایت برای مادری ایدهآل بودن بیان داشت: به قدری روی کامل بودن مادر تأکید کردهاند که مادر فکر میکند باید کاملاً ایدهآل باشد و دلنگران است که نکند مادر ایدهآل نباشد. این مادران هر اتفاقی که برای بچه میافتد، حتی یک بیماری مانند بیماری چشم که در بین بچهها زیاد است را تقصیر خودشان میدانند، خود را شماتت میکنند و میگویند ما مادر خوبی نیستیم. این زنان علاوه بر اینکه مشکلات خود را با هم مطرح میکنند، پیشنهاداتی هم به یکدیگر میدهند تا حال بهتری داشته باشند.
کمکرسانیهای اجتماعی برای مادران کجاست؟
اعزازی در پایان اظهار داشت: اگر کارکرد خانواده را تربیت انسان مناسب اجتماعی بدانیم، والدین دختری که مادر شده هم در زمان کودکی سعی کردند این کار را برای او انجام دهند. برخی از زنان به محض مادر شدن از همه روابط اجتماعی کنار میکشند و تمام هویت اجتماعی خود را از دست میدهند و هویت مادری پیدا میکنند؛ یعنی کسب هویت از طریق فرزند. سؤال من این است که اگر کودکانمان را برای تبدیل شدن به یک فرد مناسب اجتماعی پرورش میدهیم، چرا همه وظیفه باید برعهده مادر باشد؟ کمکرسانیهای اجتماعی برای اینکه این زنان مادری را به شکل خوب و درستی انجام دهند، کجا و چقدر است؟
به گزارش مهرخانه، در ادامه این نشست، غزاله پرنیان؛ جراح و متخصص زنان، زایمان و نازایی با اشاره به تجربیاتی که بهعنوان یک پزشک از مناطق سیستان و بلوچستان و تهران در زمینه نوع متفاوت مادری کسب کرده است، بیان داشت: سیستان و بلوچستان بالاترین سرانه زایمان را در کشور دارد و تقریباً به ازای هر زن، 6 زایمان در آنجا انجام میشود. من سالها در این استان کار کردم و تجربیات خودم را بیان میکنم.
در سیستان و بلوچستان زنان بلافاصله بعد از ازدواج توقع دارند باردار شوند
او افزود: مادری شامل 4 مرحله تصمیمگیری برای بارداری، بارداری، روند زایمان و پس از زایمان است که ما در همه مراحل مداخله داریم. در شهرهای بزرگ، سیستم باروری یک زن به مؤلفههای متعددی مانند وضعیت زندگی او با همسرش، وضعیت اقتصادی آنها و... بستگی دارد و سعی میشود باروری برنامهریزیشده باشد. اما در سیستان و بلوچستان که اکثر جمعیت، توسعهیافتگی کمتری دارند، وضعیت غالب به این صورت است که برای باروری برنامهریزی نمیشود و بلافاصله بعد از ازدواج این توقع وجود دارد که زن باردار شود. من افراد زیادی را دیدم که یک ماه یا دو هفته بعد از ازدواج خود به من مراجعه میکردند و با نگرانی به خود انگ نازایی میزدند.
دلایل ترجیح فرزند پسر بر دختر
پرنیان خاطرنشان کرد: در استان سیستان و بلوچستان چندهمسری رواج دارد و جمعیت قابل توجهی از مردان آنجا 3 یا 4 زن دارند که این زنان برای تثبیت جایگاه خود باید حتماً بچه و حتماً هم پسر بیاورند. بسیاری از آنها دخترها را اصلاً جزو بچههای خود حساب نمیکنند؛ چون از یک طرف پسرها برایشان نیروی کار محسوب میشوند و از طرف دیگر، طبق فرهنگی که در آنجا وجود دارد، فرزند پسر نسبت به آنها وظیفه دارد و منبع مالی تضمینشدهای برای مادر در سالمندی است. براساس این فرهنگ، اگر زنی نتواند فرزند پسر داشته باشد، ناکامل است. در آنجا مادری انتخاب نیست و هر دختری که به دنیا میآید، از همان کودکی میداند باید این پروسه را طی کند و چارهای جز آن ندارد.
وقتی اعتقادی به متخصص زنان و زایمان وجود ندارد
این متخصص زنان و زایمان با اشاره به موضوع جلوگیری از بارداری عنوان داشت: در سیستان و بلوچستان اکثر بارداریها کنترلنشده است و جلوگیری از بارداری هم اصلاً مطرح نیست اما در تهران وضعیت کاملاً متفاوت است. در سیستان و بلوچستان اکثر مادران باردار را همکاران بهورز ما پیدا میکردند و نزد متخصص زنان میآورند چون آنها ضرورتی نمیدیدند و مشاورانی مانند مادرشوهر و هووی بزرگتر از خود داشتند که میگفتند ما 20 بچه را در خانه به دنیا آوردیم و نیازی به متخصص نیست. البته، در سالهای اخیر بهتر شده و خودشان هم تاحدودی مراجعه میکنند اما همکاران قدیمیتر من تعریف میکردند که در گذشته بسیاری از این زنان را به زور سوار وانت میکردند و پیش متخصص میآوردند.
وقتی سزارین نقص به حساب میآید و مخفی میشود
او با بیان این مطلب که در تهران وقتی زن بارداری به ما مراجعه میکنند، جزئیات بارداری و مسایل خود را در بارداری قبلی میداند، اظهار داشت: در سیستان و بلوچستان زنان چندان راجع به جزئیات بارداری خود اطلاع ندارند و چیزی هم به متخصص نمیگویند. حتی خیلی وقتها اتفاق میافتاد که تعداد دقیق زایمانهای خود را نمیدانستند و با هم بچههای آنها را میشمردیم. آنها حتی روند زایمان خود را هم از متخصص مخفی میکنند. در سیستان و بلوچستان فکر سزارین در مخیله زنان نمیگنجد و سزارین در حداقل وجود دارد. برخی از زنان هم که به دلایل مختلف مجبور شدهاند سزارین کنند، در زایمانهای بعد این موضوع را مخفی میکنند؛ چون سزارین شدن در آنجا بهعنوان یک نقص محسوب میشود و افتخار یک زن این است که 12 بچه را در خانه به دنیا آورده است. آنها میدانند سزارین محدودیت به همراه دارد و اگر تعداد زیادی سزارین اتفاق بیفتد، برایشان خطر دارد؛ چون میخواهند تعداد بیشتری بچه داشته باشند.
مادر حق تصمیمگیری در مورد بارداری و روند زایمان خود را ندارد
پرنیان در ادامه گفت: در تهران یک زن در مورد حاملگی و روند زایمان خود تصمیم میگیرد اما در سیستان و بلوچستان زن در این زمینه هیچ نقشی ندارد و تصمیمگیری با اطرافیان اوست و ما اگر مجبور به سزارین شویم، باید تلاشهای زیادی کنیم تا از همسر و خانواده همسرش اجازه بگیریم. در خصوص غربالگری هم تعداد غربالگری در تهران زیاد است؛ بهطوریکه گاهی میگویند با این تعدد غربالگریها، چه باید بکنیم. در سیستان و بلوچستان هزینههای غربالگری را بیمه سلامت و بیمه روستایی پوشش نمیدهد و برای یک غربالگری باید هزینههای هنگفتی بپردازند و به همین دلیل، خواه ناخواه این موضوع حذف میشود. اگر هم در موارد نادری این اتفاق بیفتد و بفهمیم که بچه مشکل خاصی دارد، به هیچ عنوان به ختم بارداری رضایت نمیدهند و میگویند بچه حتماً باید به دنیا بیاید تا ببینیم خدا چه میخواهد. در آنجا ماجرایی بهعنوان تصمیمگیری مادر وجود ندارد؛ یعنی اصلاً با مادر کاری ندارند و متخصص باید با شوهر و مادرشوهر او صحبت کند.
تفاوت مادران تهرانی و سیستان و بلوچستانی پس از زایمان
این متخصص زنان در رابطه با مراحل پس از زایمان اظهار داشت: در تهران بعد از زایمان مادر را در زایشگاه تحت نظر میگیریم و چند نفر مواظب مادر هستند تا بتواند راه برود، شیر بدهد و... اما همین کارها را هم نمیتواند انجام دهد و هم خود مادر هم اطرافیان او دستپاچه هستند و نگرانی دارند. اکثر این زنان تحصیلات آکادمیک دارند و قبل از بارداری و زایمان، مطالعات زیادی در این رابطه انجام میدهند اما باز هم پس از زایمان همه چیز برایشان استرسزاست. درحالیکه در سیستان و بلوچستان زن بلافاصله پس از زایمان میخواهد بلند شود و وظایف خود را در خانه انجام دهد. یکی از این زنان به من میگفت من زودتر باید زایمان کنم و بروم چون از چابهار مهمان دارم و باید به آنها رسیدگی کنم.
زنان تهرانی در اطلاعات زیاد گم شدهاند
او خاطرنشان کرد: آنها اعتماد به نفس زیادی در مورد نگهداری از بچه دارند و هیچ سؤالی هم از متخصص نمیکنند چون از زمان کودکی حداقل 10 بچه کوچکتر از خودشان را بزرگ کردهاند و کاملاً اطلاعات دارند. اما در تهران خانمی با دکترای ادبیات بچه تبکرده خود را به اورژانس بیمارستان میآورد چون نمیداند باید چه کاری انجام دهد و فقط گریه میکند. در تهران حجم اطلاعات زنان زیاد است و گمگشتگی داخل این اطلاعات زیاد، برای آنها بهوجود آمده است. در سیستان و بلوچستان در مورد رشد و تکامل بچه چیزی نمیدانند و فقط از خورد و خوراک و خواب او خبر دارند؛ چون همه بچهها با هم بزرگ میشوند و توجهی روی جزئیات رفتاری بچه نمیشود.
زنان سیستان و بلوچستانی کاملاً از زندگی خود رضایت دارند
پرنیان بیان داشت: در آنجا تمام تصمیمگیریها برای بچه با پدر است اما مردان کوچکترین مشارکتی در بزرگ شدن بچه ندارند. این در حالی است که هر اتفاقی برای بچه بیفتد، حتماً مادر سرزنش میشود. در سبک مادری آنها افرادی مانند مادر، بچهها و هووهای آنها هستند که به مادران کمک میکنند و همین موضوع باعث میشود اعتماد به نفس بالایی در زمینه باروری داشته باشند. این زنان کاملاً از زندگی خود رضایت دارند و مشکلاتی مانند کمخوابی و بیخوابی را پذیرفتهاند و میگویند همین است دیگر.
بارداری و بچهدار شدن برای بسیاری از زنان تهرانی استرسزاست
این متخصص زنان در پایان گفت: من چون خودم تجربه دارم سبک مادری آنها را بیشتر ترجیح میدهم چون وقتی آموزشهایی هم به آنها میدهی تا حدودی عمل میکنند و راحتتر و بیاسترستر هستند اما در تهران زنانی که باردار و بچهدار میشود، مستأصل هستند و استرس دارند. شرایط تهران خیلی پیچیده است. زنان اکثراً تحصیلکرده هستند اما کارهایی برای بچه خود انجام میدهند که عوارض زیادی دارد. مثلاً یک مادر بچه 2 ساله خود را پیش روانپزشک برده بود و روانپزشک هم به آن بچه دارو داده بود. در تهران مادران به راحتی به خودشان و بچهشان انگ میزنند و دائم میگویند حتماً مشکلی وجود دارد اما هرچه میگویی مشکلی نیست قبول نمیکنند.