در ادوار گذشته هر زمان که سخن از «سواد» و «باسواد» به میان میآمد، ذهنمان ناخودآگاه بهسمت افرادی سوق پیدا میکرد که توانایی خواندن و نوشتن را دارا بودند یا در بهترین حالت به زبان دیگری غیر از زبان مادری خود تسلط داشتند؛ در دورانی که ارتباطات، محدود و محصور به مرزهای فیزیکی بود و سرعت انتقال اطلاعات بسیار پایینتر از عصر امروز بود، همین اندازه «سواد» هم، گره از مشکلات افراد میگشود.
اما شرایط امروز، بهکلی دگرگون شده و در قرنی زندگی میکنیم که به قرن ارتباطات معروف است؛ ارتباطات دیجیتال تسریع شده، روابط «رو در رو» جای خود را به روابط دیجیتال دادهاند و موبایلها و تبلتها بهجای ما صحبت میکنند، فرزندان، دنیادیدهتر از والدین شدهاند و هزاران هزار اتفاق عجیب دیگر؛ کسی چه میداند شاید اینها تبعات همان «کلبه دیجیتال» آلوین تافلر است.
خوب یا بد، اکنون در عصر کلبههای دیجیتال زندگی میکنیم و روابط ما بهشدت تحت تأثیر فضای پرسرعت و فریبنده سایبری است؛ با این شرایط اگر ندانیم در چه دورهای زندگی میکنیم و اقتضائات بهرهمندی از این دوره را ندانیم، بیشک در دام این تکنولوژی خواهیم افتاد و زمان ما را در گرداب خود خواهد کشاند و حاصلی بهجز خسارت برایمان نخواهد داشت.
یقیناً رسانهها و بهطور کلی فضای سایبری سردمدار این کلبه دیجیتالی هستند پس اگر بخواهیم در این زمانه دچار سردرگمی نشویم باید به سواد این حوزه یعنی «سواد رسانهای» مسلط شویم.
شاید جالب باشد که بدانیم فضای سایبری که امروزه در کشور ما از آن به فضای مجازی یاد میشود، برگردان واژه لاتین «cybernetic space» است که در اصل بهمعنای «فضای کنترلشده» است؛ این تعبیر شاید تلنگری برای ما باشد تا در مواجهه و استفاده از این فضا حسابشدهتر عمل کنیم.
همین مسئله و تأثیرات فراوان فضای سایبری بر روابط اجتماعی، سبب شد تا در قالب سلسله گزارشهایی تحت عنوان «گامبهگام تا کسب سواد رسانهای» به تبیین موارد مهم و نحوه کار با فضای سایبری خصوصاً با محوریت نوجوانان بپردازیم.
این گزارشها که تماماً بهصورت تصویری (پویانمایی و اینفوگرافیک) تهیه شدهاند، امیدواریم گامی کوچک و کاربردی در راستای ارتقای سواد رسانهای جامعه ایرانی باشد.
در دنیای همیشه متصل به اینترنت مغز ما مدام در دام لذتجویی میافتد و ما مدام سعی میکنیم به طریقی محرک خارجی برای فعال کردن مدارهای لذت مغز خودمان پیدا کنیم که متأسفانه این موضوع در کودکان بسیار شدیدتر است.
این محرکها که به یاری فضای مجازی بسیار راحتتر، سریعتر و آسانتر میشود به آنان رسید، شامل اخبار و محتوای هیجانآور، سرگرمیهای خاص، متون تلگرام و اینستاگرام، محتوای پورنوگرافی و تصاویر بازیگران مشهور با پوششهای نامتعارف است و همین موضوع در صورت تکرار شدن میتواند بر روی میزان تمرکز انسان در مسائل مختلف تاثیر بسیار بگذارد.
این کاربران دیگر نمیتوانند دقایق متمادی کتاب بخوانند یا روی یک کار دیگر تمرکز داشته باشندچون مغزشان برای پرش و از این سو به آن سو شدن پرورش پیدا کرده است.
با توجه به اینکه هیچ قانونی برای حفظت و صیانت از کودکان در فضای مجازی وجود ندارد باید والدین با توجه به آموزههای تربیت دینی بتوانند درباره این فضا ابتدا سواد فضای مجازی و سواد رسانهای خود را تقویت کنند، سپس درباره این فضا با فرزندشان صحبت کنند، وقتی آنلاین هستند در کنارشان بنشینند، قوانینی برای استفاده از فضای مجازی در منزل وضع کنند و ابتدا خود به آنها پایبند بوده و سپس از فرزندشان بخواهند به این قوانین پایبند باشد و آنرا امضا کند.
از جمله نکاتی که میتواند به والدین در صیانت از کودکان کمک کند استفاده از برنامهها و نرمافزارهایی است که بهصورت هوشمند اجازه دسترسی کودکان به رایانه, اینترنت و فضای سایبری را کنترل کرده و حتی جستوجوهای اینترنتی او را بررسی کند.
از جمله این نرمافزارها میتوان به «NORTON FAMILY», «DNS Angel», «Bit defender» و ... اشاره کرد .