تولید لوازم خانگی مدرن در ایران بیش از نیم قرن سابقه دارد. صنعتی که دارای ارزش افزوده بالایی است و موفق شده است که رفاه زیادی را برای جامعه ایرانی به وجود آورد. در سالهای گذشته چندین برند مطرح ایرانی در این صنعت فعالیت داشتند که به دلیل عدم سرمایهگذاری جدید، قدیمیشدن خطوط تولید و ساختار نامناسب کارخانجات موجود، تعطیل شدند و جای خود را به دیگر برندها دادند.
صنعت لوازم خانگی اگرچه دیگر دارای آن برندها نیست اما دانش و تجربههایی را که کسب کرده، در اختیار برندهای خارجی قرار داده تا ایران به قطب تولید لوازم خانگی با برندهای معروف دنیا تبدیل شود. این موضوع از نظر محمد طحانپور، رئیس انجمن لوازم خانگی ایران، یکی از پدیدههای نوظهور در بازار کسب و کار است و در دنیای کنونی تولید انواع لوازم خانگی با برندهای مطرح جهانی در داخل کشور نوعی اقتصاد مقاومتی است. او بر این باور است که اگر برندهای خارجی با فکر، سرمایه و کار ایرانی لوازم خانگی خود را در ایران به تولید برسانند ما را به بازارهای صادراتی وصل کرده و سبب خواهند شد تا تولید آن برند در ایران رشد کرده و باعث افزایش تولید ناخالص داخلی شود.
مواردی که در قسمت فوق ذکر شد، قسمتی از مصاحبه با رئیس انجمن لوازم خانگی ایران بود؛ در ادامه مشروح مصاحبه نشریه «دانشبنیان» معاونت علمی ریاستجمهوری با محمد طحانپور آمده است:
در بازار لوازم خانگی کشور که قدم بزنیم، انواع و اقسام این بازار از کالاهای خارجی اشباع شده است. در این میان تولیدکنندگان ایرانی چه سهمی از بازار دارند؟
سؤال بسیار مهم و کلیدی پرسیدید. کسانی که در فضای تولیدی نیستند، فکر میکنند واردکنندگان به صف شدهاند و تمامی لوازم خانگی کشور از طریق واردات تأمین میشود، در حالیکه چنین نیست. براساس آمار، حدود هفتاد و پنج درصد از لوازم خانگی مورد نیاز در کشور توسط تولیدکنندگان خارجی، پانزده درصد از محل واردات و حدود ده درصد از طریق قاچاق تأمین میشود. بنابراین آنچه شما به عنوان کالای خارجی در بازارها مشاهده میکنید، تنها بیست و پنج درصد نیاز کشور را تأمین کرده و هفتاد و پنج درصد لوازم خانگی کشور از سوی برندهای ایرانی یا مشارکتی به تولید میرسند. صنعت لوازم خانگی با توجه به امکاناتی که دارد، یکی از صنایع پیشرو در حوزه اقتصاد مقاومتی است که توانسته علاوه بر تولید داخلی به بازارهای صادراتی دیگر نیز محصولات خود را صادر کند.
این صنعت هماکنون در چه وضعی قرار دارد و با توجه به رکود موجود چگونه به تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی پرداخته است؟
در حال حاضر تولیدکنندگانی به فعالیت مشغول هستند که یک ریال بدهی بانکی نداشته و بدون رانت و تنها به اتکای دانش و سرمایه خود مشغول تولید انواع لوازم خانگی هستند. چنین تولیدکنندگانی در ایران کم نیستند و بدون هیچگونه مشکلی در بازار حضور دارند و به میزانی تولید میکنند که هم بازار داخلی را پوشش دهند وهم در بازارهای صادراتی به نقش آفرینی بپردازند. اگر در گوشه و کنار صدای اعتراض برخی تولیدکنندگانی را میشنوید که وضعیت موجود را مورد انتقاد قرار میدهند، به این خاطر است که این افراد نتوانستهاند در فضای رقابتی موجود دوام بیاورند و محصولی را به تولید برسانند که بتواند در این بازار از نظر کیفیت و قیمت قابل رقابت باشد. تولیدکنندگان واقعی با شادابی تمام مشغول تولید انواع لوازم خانگی هستند و بازار مناسبی هم در داخل و هم در خارج از کشور دارند و توانستهاند افعال اقتصاد مقاومتی را صرف کرده و در خط مقدم این نگاه به اقتصاد قرار گیرند؛ طبیعی است در این میان کارخانههایی که تکنولوژی قدیمی دارند و برای ارتقای فعالیتهای خود سرمایهگذاری جدیدی نکردهاند، دچار مشکل خواهند شد.
اشاره کردید که 75 درصد لوازم خانگی کشور تولید ایران هستند؛ آیا این تولیدات با برندهای خارجی هم عرضه میشوند؟
بله، بسیاری از برندهای کرهای و ژاپنی که در بازار میبینید، ساخت ایران هستند. افرادی توانستهاند با سرمایهگذاریهای خود، نظر برندهای معتبر کرهای را جلب کنند تا تکنولوژی تولیدشان را در اختیار ما قرار دهند و در قالب یک سرمایهگذاری مشترک به تولید انواع لوازم خانگی بپردازند. در حقیقت تکنولوژی خارجی با سرمایه و کار ایرانی پیوند خورده و محصولاتی متولد شده که میتوان نام ساخت داخل را روی آنها گذاشت. البته برخی برندهای داخلی را هم میتوان نام برد که در این عرصه موفق بوده و توانستهاند نام و نشانی در این بازار برای خود بیابند. از نظر ما هم تولیدات مشترک و هم تولیدات منفرد، تولید ایران محسوب میشوند و در اشتغالزایی و ایجاد رشد اقتصادی موثر هستند. اگر شما امروز به برندهای ژاپنی توجه کنید، متوجه میشوید که این برندها در ژاپن تقریباً تولید کمی دارند و در کشورهایی نظیر ویتنام، چین و مالزی به تولید محصولات خود مشغول هستند.
به نظر شما چطور میشود صنعت لوازم خانگی را تقویت کرد؟
به نظر من بهتر است دولت مجوز تولید به افراد فاقد صالحیت را صادر نکند؛ همچنین مجوزهایی را که صادر کرده و بلااستفاده مانده را نیز باطل کند. ما به جای صد برند، بهتر است چند برند معروف داشته باشیم و با ادغام واحدهای کوچک در یکدیگر، هلدینگهای بزرگ لوازم خانگی را ایجاد کنیم تا از سرمایه موجود در کشور استفاده کنیم. به طور طبیعی در چنین شرایطی هم فضا برای رقابت و تولید بهتر باز میشود و هم اینکه منابع در اختیار چند واحد بزرگ تولیدی قرار میگیرد و تولید نیز نظاممند خواهد شد. اقتصاد مقاومتی سندی است که به ما میآموزد حداکثر توان خود را به کار بگیریم و محصولی به تولید برسانیم که قابل استفاده در کشورهای دیگر باشد. بنابراین نیاز است در بخشهایی از تولید جسارت الزم را به کار بگیریم و به تعطیلی واحدهای ناکارآمد بپردازیم و از نیروهای متخصص و تکنسینهای کاربلد آنها در دیگر کارخانهها استفاده کنیم. بازار لوازم خانگی ایران اکنون در اختیار چند برند مطرح است و اگر برندهای دیگر بخواهند وارد این عرصه شوند یا باید با سرمایهگذاریهای عظیم خود، تکنولوژیهای جدید وارد کشور کنند یا اینکه به تولید حداقلی بپردازند که در این صورت نمیتوانند در این بازار دوام داشته باشند.
بنابراین توصیه ما به سیاستگذاران این است که در نگاه خود تغییراتی را به وجود آورده و سرمایهگذاری مشترک و کار مشترک با طرفهای خارجی را به رسمیت بشناسند. از سوی دیگر بنگاههایی که کارآمدی الزم را ندارند، شجاعانه تعطیل کنند. این موضوع در تمام کشورهای دنیا رعایت میشود. هر کس در عرصه رقابت نتواند خود را نشان دهد و به رقابت بپردازد، محکوم به فناست. اگر امروز ارج و آزمایش مردهاند، نباید برای آنها مجالس عزاداری برپا کرد، بلکه بهتر است تا آسیبشناسی شود که چرا این دو شرکت به ال جی و سامسونگ تبدیل نشدند و نتوانستهاند خود را همپای بزرگان دنیا به پیش ببرند.
رابطه اقتصاد مقاومتی با نظام تعرفهگذاری چیست؟
ما معتقدیم که همپای تولیدکنندگان خارجی قادر به تولید هستیم اما این را در نظر داشته باشید که برخی از سیاستگذاریهای صورتگرفته در نهایت به نفع تولید نبوده و نمیتواند ما را به سر منزل مقصود برساند. توقع ما این است که سیاستگذاران و قانونگذاران تا زمانی که وارد WTO نشدهاند، از تعرفهها به نفع تولید داخلی استفاده کنند و اجازه ندهند کالاهای وارداتی در حالیکه تولید داخل آن موجود است، وارد کشور شوند و بازار داخلی را به خود اختصاص دهند.
از سوی دیگر نیاز است در برخی از سیاستهای صادراتی بازنگری شود تا تولیدکنندگان ما با قدرت بیشتری به صادرات محصولات خود بپردازند. امروز جامعه تولیدی ما به این باور رسیده که اقتصاد مقاومتی سند توسعهگرا در حوزه اقتصاد است و میتواند بخش تولید ما را به بازارهای جهانی روانه کند؛ به شرطی که از این سند برداشتهای حزبی و سیاسی نشود و تولیدکنندگان براساس توان داخلی به فکر تولید برای بزرگان دنیا باشند.