ظاهر و سرووضع آدمها، ویترین فرهنگی یک جامعه است و افراد با پوشش خود شناخته میشوند. حالا وقتی این پوشش، خارج از عرف باشد، میتواند زنگ خطری برای این فرهنگ عمومی باشد.
کفش پاشنهبلند مردانه هم یکی از این قسم پوششهای خارج از عرفی است که نه تنها در ایران که در همه جای جهان یک اختلال فرهنگی به حساب میآید. اول از همه سری میزنیم به راسته کفشفروشیهای مردانه تا ببینیم این کفشها جایی برای خود در ویترین مغازهها باز کردهاند یا خیر؟
در بازار به دنبال کفشهای پاشنهبلند مردانه گشتیم تا ببینیم این کفشها در بین مدلهای رنگارنگ و متنوع کفشهای مردانه کجا قرار دارند؟ برای این کار هم به مراکز پخش عمده کفشهای مردانه سر زدیم. هرچند این جستوجوی ما نتیجهای نداشت و پاشنهبلندترین کفشی که پیدا کردیم بیشتر از ۴ سانتیمتر پاشنه نداشت، اما واکنش فروشندهها و تولیدکنندگان کفشها نسبت به سوال ما جالب بود. اکثر آنها ابتدا سراغ کفشهای پاشنه تخممرغی مغازههایشان میرفتند و میگفتند جوانها کمتر از اینها استقبال میکنند و این مدلها قدیمی شده است. یا کفشهای پاشنه مخفی را به ما معرفی میکردند که علاوه بر بلندقد کردن در ظاهر پاشنهبلند خود را نشان نمیدهند. اما وقتی به آنها گفتیم منظور ما دقیقا کفشهای پاشنهبلندی است زنانه است در سایز و اندازه پای مردان، جا خورند!
فروشندههای مغازهها مثل ما فقط عکسهای این کفشها را دیدهاند و معتقدند در هیچ مغازهای نمیتوانیم نمونه این کفشها را پیدا کنیم. یکی از فروشندهها که بیشتر از بقیه تعجب کرده بود تمام کفشهای پاشنهبلند مغازه را نشانمان داد و گفت: «اصلا الان بیشتر مشتریها طرفدار کفشهای کالج بدون پاشنه هستند و پاشنهبلندترین کفش مغازه من ۴ سانتیمتر بیشتر پاشنه ندارد.»
این فروشنده که خود تولیدکننده کفش هم بود به ما گفت که غیرممکن است در ایران تولیدکننده این کفشها باشد؛ چراکه نهتنها برای تولیدکنندگان داخلی سود ندارد که اصلا چنین قالبهای کفشی در ایران نیست و تولیدیهای اصیل هیچوقت چنین کارهایی تولید نمیکنند: «بهاحتمال زیاد این کفشها وارداتی هستند. البته زیر و کفه این کفشها کاملا دخترانه هستند و رویه آنها بزرگتر و مردانه. من گمان میکنم که این حاصل اشتباه تولیدکننده است و از اول هم قصد داشته که کفش زنانه تولید کند؛ اما در محاسبات خود دچار اشتباه شده است. ناچار تولیدش را به بازار عرضه کرده است؛ وگرنه نه در کشور و نه حتی خارج از کشور چنین کفشهایی بهصورت عمده تولید نمیشود.»
زنانه پوشی؛ اختلال هویت یا اختلال جنسی؟
رایج شدن پوشش زنانه برای مردان (و بالعکس) بحرانی است که روزبهروز بر وسعت آن افزوده میشود و شاید اگر روزی ابرو برداشتن برای مردان قبح داشت ،حالا کمکم مرزهای این قبح شکنی در حال جابهجا شدن است.
بیشتر روانشناسان این مشکل را فرهنگی و حاصل از جامعهپذیری نارس میدانند. دکتر بهمنی روانشناس و آسیبشناس درباره این مشکل میگوید: «بخشی از این مبدل پوشی نتیجه پیروی نابجا از مد است و بخشی هم به بحران هویت اجتماعی مربوط میشود.
عدهای از اینها هم دچار اختلال هویت فردی هستند یعنی نقش جنسیتی آنها خوب اتفاق نیفتاده است که البته این عده سهم کمتری را به خود اختصاص میدهند و اینگونه نیست که همه افراد بحران هویت جنسی داشته باشند یا بهاصطلاح ترنس باشند.
وقتی یک رفتار نامتجانسی در یک سن مشخصی بهویژه دوران بلوغ شیوع پیدا میکند، لزوما به معنای اختلال جنسی در همه این افراد نیست و بهتر است این مقوله را بیشتر یک بحران هویت جمعی ب و یک مد ناپخته و نارس بدانیم که بیشتر از هر چیزی یک مشکل فرهنگی است.»
باید نقشها را درست تعریف کنیم و نقشهای زن گونه را به دختران و نقشهای مرد گونه را به پسران بیاموزیم. قصهها و فیلمها در این زمینه نقش مستقیم دارند. متاسفانه خانوادهها هم کمکاری میکنند و امروز دیگر پدر و مادرها پسر را بهعنوان «مرد» بار نمیآورند.»