ساعت 03:30 هشتم مردادماه فوت یکی از بیماران داخل کمپ ترک اعتیاد منطقه خاور شهر – جاده محمودآباد به کلانتری 177 خاورشهر اعلام شد .
*پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ :
با حضور مأمورین کلانتری در محل و تأیید خبر اولیه ، موضوع به اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد .
با حضور کارآگاهان اداره دهم و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی در محل و انجام بررسی های اولیه ، آثار متعدد جراحت ناشی از درگیری در قسمت هایی از سر و صورت متوفی شناسایی ، پرونده مقدماتی با موضوع "فوت مشکوک" تشکیل و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب دادسرای شهرری در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
*شناسایی متهم پرونده :
تحقیقات اولیه حکایت از آن داشت که متوفی " علی . ق" ( 37 ساله ) در ساعت 23:00 مورخه ششم مردادماه جهت انجام اقدامات درمانی به کمپ ترک اعتیاد مراجعه کردده که پس از گذشت دو روز با مسئول اتاق سم زدایی بنام "پیمان . و" ( 45 ساله ) درگیر و توسط این شخص مورد ضرب و جرح قرار گرفته و به حالت بیهوش روی زمین افتاده است .
*اظهارات شاهدان :
تعدادی از بیماران داخل کمپ ترک اعتیاد که شاهد صحنه درگیری متوفی و"پیمان . و" بودند ، در اظهارات خود عنوان داشتند که پس از بیهوش شدن متوفی ، "پیمان . و" بهمراه چند نفر از همکارانش اقدام به انتقال متوفی به داخل اتاق سم زدایی کرده و در آنجا ضمن شستشوی سر و صورت خون آلود متوفی سعی در به هوش آوردن وی با استفاده از آب را داشته است که موفق به این کار نشده و پس از اطلاع از مرگ متوفی از محل کمپ متواری شده است .
*دستگیری متهم :
در ادامه رسیدگی به پرونده ، کارآگاهان با شناسایی مخفیگاه "پیمان . و" در شرق تهران – خیابان استخر ، به این محل مراجعه و پس از اطمینان از حضور متهم ، وی را دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند .
متهم پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی ، در خصوص شب حادثه به کارآگاهان گفت : "بنده در داخل کمپ ، مسئول فیزیکی و [سم زدایی ] هستم ؛ ساعت 23:00 مورخه 07/05/1395 بود که مقتول احساس بی قراری کرد ؛ از من درخواست یک لیوان چای نمود که چای و سیگار در اختیارش گذاشتم اما با این وجود شروع به ایجاد سر و صدا کرد که با صحبت آرام شد ؛ مجددا ساعت 02:00 بامداد مورخه 08/05/1395 بود که متوفی شروع به سر و صدا کرد ؛ یکی از بیماران قصد داشت تا با صحبت کردن او را آرام نماید که اینبار متوفی شروع به فحاشی کرد . قصد آرام نمودن شرایط را داشتم که ناگهان مقتول حمله ور شد و چند ضربه مشت به سمت من پرتاب کرد ؛ در همین زمان سر متوفی را بگونه ای گرفتم که مابین سینه و داخل دستانم قرار گرفت و با همان وضعیت روی زمین نشستم که پس از چند لحظه متوجه شدم متوفی هیچ حرکتی ندارد .
زمانیکه متوفی را رها کردم ، او روی زمین افتاد ؛ با کمک تعدادی از بچه های کمپ او را داخل اتاق سم زدایی برده و سعی نمودم تا با ریختن آب بر روی سر ، وی را به هوش بیاورم اما متوفی دیگر نفس نمی کشید " .
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعتراف صریح متهم ، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.