«در دعا میخوانیم: «افضل زاد الرّاحل الیک عزم ارادة»؛ برترین توشه‏ى رهروان این راه، عزم و اراده است. اگر این اراده و عزم وجود داشته باشد، نیروها در وجود انسان به‏کار می‏افتند؛ استعدادها شکوفا مى‏شوند و فکر و جسم - هر دو - کار میکنند. ... کار کسانى که در عالم خبر و گزارش و کارهاى ذهنى و فکرى در ارتباط با مردم هستند، از این جهت بسیار اهمیت پیدا میکند.» مقام معظم رهبری

امروز 18مین سالروز شهادت "محمود صارمی" خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی به دست طالبان است، روزی که در تقویم ایران به نام خبرنگار ثبت شده است.

خبرنگاران سالکان دیار حقیقت و عدالت

خبرنگاری که به قولی « حرکت بر خط باریک میان مزدوری و حقیقت جویی» است در رده دهم پراسترس ترین شغل های جهان با 80/46 - نمره استرس- قرار دارد و خبرنگاران در ایران اسلامی با متوسط درآمد سالیانه 21 میلیون تومان در جرگه صاحبان آروزهای بزرگ با حداقل حقوق کارگری قرار می گیرند. 

17 مرداد روزی است که خورشیدش با نام 28 هزار خبرنگار طلوع و غروب می کند، کسانی که نبضِ شریان  آگاهی و بیداری جامعه هستند اما بنابر اعلام رئیس بسیج رسانه کشور، 20 هزار نفرشان در خواب زدگی مسئولین با وجود کار حرفه ای شناسنامه و کارت خبری ندارند! «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل» که چه حق هایی ضایع و چه حقوق هایی پایمال می شود.!

اگر چه بنابر فرمایش مقام معظم رهبری «خبرنگاری که در دشوارترین مناطق وارد عرصه خبررسانی می شود و خود را به آب و آتش می زند، نمی شود فرض کرد او صرفاً در صدد فرونشاندن آتش کنجکاوی شخصی است و یا برای به دست آوردن یک ما به ازای مالی تلاش می کند.» که اگر اینچنین بود مشاغل پُر در آمد دیگری نیز وجود داشت تا به آن بپردازد اما با توجه به شرایط اقتصادی جامعه و میزان درآمد حداقلی قشر زحمت کش خبرنگار که معمولا در این عرصه زوج های خبری بسیاری را  در کنار هم می توان دید، باید برای رفع مشکلات بسیاری که این قشر با آن دست و پنجه نرم می کنند، تلاش مؤثر کرد.

وجود خلاء قانونی برای احقاق «حقوق خبرنگار» را می توان مهم ترین چالش پیش روی خبرنگاری دانست، به طوری که اگر به قانون مطبوعات خود نگاهی بیندازیم، می بینیم که یک فصل آن افتاده و آن «حقوق خبرنگاران» است!

انقلابی اسلام ، آغاز تحولی عظیم در عرصه خبرنگاری 

در کشور ما عرصه خبرنگاری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به سرعت رو به رشد و وسعت نهاده است اما متأسفانه هیچ گونه تضمینی برای آینده شغلی فعالان این عرصه به ویژه بانوان خبرنگار وجود ندارد؛ از سوی دیگر خبرنگاران شاید جزء معدود اقشاری باشند که در جهت استیفاء حق و حقوق خود از داشتن یک صنف منسجم محروم هستند! خبرنگارانی که از جان برای احقاق حقوق دیگران حتی در خارج مرزهای کشور خود از جان مایه می گذارند در کشور خودمان با خلاء حمایتی رو به رو بوده و همین مسئله کوهی از مشکلات دیده شده لاجرم حل نشده را برای آنها به وجود آورده است.

و این مهم نشان می دهد که خبرنگاران در زمین خودی گل می خورند، یعنی نه قانون گذار مطبوعاتی به فکر احقاق حقوق آنهاست و نه پیشکسوتان این عرصه!

رئیس بسیج رسانه کشور که خبرنگاران بدون شناسنامه را عامل ولنگاری فرهنگی می داند و می گوید: « ولنگاری فرهنگی‌ای که امروزه فضای فرهنگی کشور را درگیر و بیمار کرده است، به‌واسطه خبرنگاران بی شناسنامه به بخش رسانه و قسمت‌های خبری هم تسرّی پیداکرده است و ماحصل آن، وجود روزنامه‌ها و مجموعه‌های خبری‌ای است که به‌دوراز اخلاق حرفه‌ای رسانه‌ای، اقدام به نشر اکاذیب می‌کنند و باروی پا گذاشتن آزاد منشی‌های لازم، وابستگی‌های مالی به منابع مشکوک، بیگانه و یا حزبی دارند. » به درستی دم از عدم منشور اخلاقی می زند که جای خالی آن نه تنها در عالم رسانه بلکه در تمام عرصه های مختلف فرهنگی کشور به چشم می خورد.

جای خالی" حقوق خبرنگار" و "منشور اخلاقی" در قانون مطبوعات

امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات دانشگاه سوره، در این زمینه معتقد است: « بحثی که در مطبوعات ما کمتر مورد توجه قرار گرفته، "منشور اخلاقی" است که اگر آن را در "شورای عالی مطبوعات" ایجاد کنند، یکی از دغدغه های بزرگ خبرنگاران ما که رعایت اصول اخلاقی اسلامی بوده، سر و سامان پیدا می کند.  تعدادی از خبرنگاران به دلیل تأثیری که تغییر دولت ها و سیاست ها بر ادامه حیات نشریات می گذارند، همواره این احساس را دارند که شغل آنان ناپایدار است؛ از همین رو به این نتیجه می رسند که اگر در دو روزنامه با جناح های مقابل، مشغول به فعالیت باشند بهتر از یک روزنامه است.»

یکی دیگر از مسائل خبرنگاری که بسیاری از فعالان این رشته به آن اذعان دارند را می توان سانسورهایی دانست که بنابر مصالحی در عرصه رسانه صورت می گیرد، یکی از آفت های رسانه حزبی شدن آن است، وقتی رسانه ها جای احزاب را می گیرند، بداخلاقی های سیاسی و .. به وفور پیش می آید و همین امر باعث رخنه پیدا کردن مصالح حزبی و جناحی بر مصالح عمومی خواهد شد به نحوی که برخی از حقایق و مو ضوعات اصلی جامعه که باید روشنگری کرد سانسور خواهد شد.

دنیای پرشور خبری و مشکلات زنان خبرنگار

در کانال تلگرامی یکی از روزنامه نگاران جوان آمده است که « .... حالا موهای خبرها را می بافم و با تیتر تزئینشان می کنم.یک نشریه دانشجویی به مراتب صادق تر از مطبوعات ماست.» !

اینگونه می شود که تقابلی نابرابر دولت ها به عنوان صاحبان اصلی سیاستگذاری ها کشور  به تقابل با رسانه و رسانه ای ها برخاسته و به حق و ناحق دست به توقیف مطبوعات و رسانه ها می زنند.  سانسور یک مواقعیت یک خبر یک حقیقت و .. سانسور اندیشه های آزاد و تفکر است و این با اصل آزادی بیان مغایرت دارد چه رسد به سانسوری بزرگ تحت عنوان "توقیف"..

به طور کلی عدم احساس امنیت شغلی، میزان در آمد حداقلی نسبت به سختی کار، عدم عدالت جنسیتی در شغل خبرنگاری، خلاء حمایتی از جانب قانون مطبوعات، نداشتن صنف فعال و منسجم، ورود بدون بدون ضابطه افراد به عرصه خبر،  عدم منشور اخلاقی و .. از جمله مهم ترین دغدغه های خبرنگاران زن و مرد حرفه ای و صاحب مهارت و قلم است.

مرگ صبح ها در تاکسی

کنارم می نشیند

به دفتر روزنامه می آید

پشت کامپیوتر

خبرهایی از چیزهایی که

هر روز از دنیا کم می شود

تایپ می کند

مرگ از تنهایی

به من پناه آورده

در ازدحام خبرهای ناخوشی دنیا  (گالیا توانگر)

اما اگر با نگاه جنسیتی به این عرصه توجه کنیم، شاهد عدم عدالت جنسیتی هستیم، اگر بخشی از خواسته های خبرنگاران زن با توجه به عرف جامعه اسلامی ما و رعایت شونات زن مسلمان خواسته هایی محقانه نیست اما بخشی از این خواسته ها قطعا معقولانه و منصفانه است.

از  سال های دهه ۱٩٧٠ به این سو، زنان در سراسر جهان چه به عنوان روزنامه نگار و چه اخیراً به عنوان مدیر عاملان شرکت های رسانه ای، نقش روز افزون مهمی را در ارائه و پخش اخبار ایفا کرده اند و حتی در راه آزادی مطبوعات جان باخته اند اما در برخی از کشورها به ویژه در ایران به اندازه توان و تأثیرگذاری خود دیده نشده و یا حق حقوق جایگاهی و شأن کاری شان حفظ  نمی شود.

زنان خبرنگار و روزنامه نگار که در تعداد با مردان شاغل در این رشته نه تنها معدودتر نبوده بلکه شاید در اکثریت نیز قرار دارند در عرصه های مدیریتی و حتی مأموریتی منصفانه و بر اساس توانمندی هایشان جایگاه نگرفته و به کار گرفته نشده اند.

مظلوم ترین و آسیب پذیرترین قشر در عرصه خبر

میرقاسم سیدین‌زاده نیز در یادداشتی، زنان خبرنگار را آسیب‌پذیرترین و مظلوم‌ترین قشر جامعه دانسته و با بررسی مشکلات حوزه کار در ایران، مشکلات مربوط به حضور زنان در جامعه و محیط کار وجایگاه و مشکلات خبرنگاری مشکلات سه‌گانه زنان خبرنگار را چنین معرفی کرده است: 1- مشکلات عمومی حوزه کسب‌وکار در ایران، 2- مشکلات مربوط به حضور زنان در جامعه و محیط کار و 3- مشکلات ناشی از کار سخت خبرنگاری. وی تأکیده کرده: جمع شدن این سه گروه از مشکل بر روی هم باعث می‌شود که ما زنان خبرنگار را جزء مظلوم‌ترین و آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه بدانیم.

یک بانوی جوان خبرنگار که به تازگی مادر شده است در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس می گوید: در کارم بیش از 10 سال سابقه کاری در خبرگزاری های مطرحی را دارم اما این 10 سال سابقه خبری که برای من آنقدر تضمین و امنیت شغلی نداشت که با شروع دوران بارداری و شیردهی بتوانم امیدوار به برگشتن سر کارم باشم!

وی با تأکید بر اینکه زنان خبرنگار هم شرایط حاکم بر زندگانی زن شاغل را تحمل می کنند و هم  مشکلاتی را به  لحاظ جنسیت خود متحمل می‌شوند، گفت:  نابرابری در برخورداری از فرصت‌های برابر شغلی، حقوق و مزایا، امکان ارتقای شغلی، نابرابری در کسب تجربه‌های کاری و ... از مهم ترین آنهاست .

یکی دیگر از بانوان خبرنگار که تمایل نداشت اسمش در این گزارش آورده شود نیز معتقد است که آسیب هایی که زنان خبرنگار در طول عمر کاری خود با آن مواجه هستند به مراتب بیشتر از مردان است، چرا که اگر زن خبرنگار متأهل باشد هم همسر است و وظیفه شوهرداری دارد، هم مادر است و وظیفه مادری را باید به نحو احسن انجام دهد و هم بانوی خانه است باید به کارهای منزل رسیدگی کند و هم خبرنگار...

این بانوی خبرنگار که خود هنوز ازدواج نکرده است، تجربه سخت همکاران متأهل خود را یکی از دلایل مشکل پسندی اش برای ازدواج می داند و می گوید: عموما مردانی که به خواستگاری ما می آیند هیچ تعریف و شناخت درستی از شغل خبرنگاری و سختی های آن ندارند بر اساس همین نگرش با اشتغال زنان خود در عرصه خبر مخالفت نمی کنند اما وای به روزی که مرد درک درستی از وظیفه شغلی همسرش نداشته باشند اما بعد از مدتی با پی‌بردن به مشکلات خاص این شغل و شاید ایجاد مشکلاتی در هماهنگ سازی وظایف خانه‌داری، همسرداری و اشتغال سرناسازگاری با آنها گذاشته که این مسئله تاثیر بسیاری بر روحیه و انگیزه این افراد خواهد گذاشت.

به هر حال توران ولی مراد که از فعالان امور زنان است در گفت وگویی با خبرنگار ایسنا با موضوع " سهم زنان خبرنگار چیست؟" می گوید:  متأسفانه زنان مجبورند در فضایی کار بکنند که فرمول آن را مردان طراحی کرده‌اند. من اطلاع زیادی در مورد قوانین کار یا تأمین اجتماعی و حمایت‌هایی که آن‌ها از زنان شاغل در مشاغل سخت همچون خبرنگاری دارند، ندارم. اما می دانم چون مراکز قدرتی که در رأس هستند تماما شاکله مردانه دارند، بنابراین اگر کسی بخواهد آنان را به چالش بکشد، فاتحه آن‌ها و رسانه مربوطه خوانده خواهد شد.

این فعال امور زنان  ادامه می دهد: در بحث رسانه مشکلات اساسی داریم از جمله آنکه رسانه‌ها به شدت با قدرت‌ها متصل‌اند و قدرت در جامعه ما، ملوک‌الطوایفی است و احزاب را قدرت‌ها ساخته‌اند یعنی اول مراکز قدرت توسط افراد احاطه شده و بعد از دل آن‌ها احزاب شکل گرفته و قدرت‌ها پدید آمده‌اند. در چنین حالتی پاسخ خواستن از مسؤولان تعطیل است و رسانه‌ها که به شدت به بودجه مراکز قدرت وابسته هستند و بودجه خود را از آن‌ها می‌گیرند نمی‌توانند در عمل، قدرت‌ها را به چالش بکشند. وقتی خوب که نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در رأس این قدرت‌ها، مردان قرار دارند و سیاست‌گذار اصلی آن هستند و آنها هم به شدت با همه اختلافاتشان، اهل زد و بندند. در حالی که زنان عمدتا وارد زد و بندهای این چنینی نمی‌شوند و حریم خود را پیوسته محفوظ نگه می‌دارند. خانم‌هایی که در مراکز قدرت مثل مجلس و دولت هستند هم در چنین جامعه‌ای در چارچوبی حرکت می‌کنند که پیشتر مردان برایشان تعریف کرده‌اند