روابط انسانی بسیار پیچیده و عمیق است که موانع زیادی را هم سر راه خود می‌بیند. از این رو یکی از سوالات رایج این است که آیا پس از اشتباه شخصی، آیا باید باز هم به او فرصت داد؟ پژوهشی علمی به پاسخ این سوال پرداخته است.
گرچه به ما یاد داده شده که حتی در صورت اشتباه اطرافیانمان، آن‌ها را ببخشیم و فرصتی برای جبران به آن‎ها بدهیم، اما هر کسی قادر به انجام این کار نیست.

کاتیا هانکه، روانشناس دانشگاه برمن آلمان در ژوئیه 2016 با همکاری کریستین-ملانی وائوکلار، پژوهشگر دانشگاه لیسبون پرتغال تصمیم گرفتند تا پژوهشی در ابعاد بسیار بزرگ با بیش از 42000 شرکت کننده از 30 کشور جهان بر روی تفاوت‌های بین فرهنگی بر روی مسئله شخصیتی "بخشندگی" را انجام دهند. قاعدتا در کشورهایی که بر روی ارزش بخشندگی تاکید می‌شود، این ویژگی بیشتر با شخصیت افراد آن جامعه گره خورده است.

 

بر اساس پژوهش هانکه و وائوکلار، ما بخشندگی یا گذشت را به عنوان یک ویژگی میان فردی می‌پنداریم. شخصی به اشتباه پایش را روی کفش شما می‌گذارد و شما هم به شدت دردتان می‌گیرد؛ اما می‌دانید که هیچ تعمدی در کار نبوده است. وقتی آن شخص معذرت خواهی می‌کند، شما هم با جان و دل می‌پذیرید و هیچگونه کینه یا نفرتی از او به دل نمی‌گیرید.

 

گذشت کردن در یک بافت بین گروهی نیز معنا پیدا می‌کند. بر اساس تعریف این گروه بین‌المللی «بخشندگی عنصری حیاتی در گسستن چرخه‌های ضد خشونت در جوامع پسا درگیر تلقی می‌شود. به عبارت دیگر، این بخشندگی و گذشت است که می‌تواند روابط بین ملل مختلف را درمان و زمینه آشتی را مهیا کند.»

 

ویژگی بخشندگی از سطح فردی گرفته تا سطح اجتماعی در یک هارمونی ماندگار حائز اهمیت می‌شود. هانکه و وائوکلار پس از تحلیل داده‌های 168 مطالعه جداگانه، رتبه‌بندیِ نسبی ویژگی بخشندگی را از بین یک فهرست 18 موردی بررسی کردند. این ویژگی در نیمه بالایی جدول (مورد 8 از  18 مورد) قرار گرفت. موارد برتر در رتبه بندی عبارتند از صداقت (شماره یک)، مسئولیت (شماره دو)، عشق (شماره سه) و از جمله ویژگی‌های پایین‌تر می‌توان به تخیل (شماره 17) و حرف شنوی (شماره 18) اشاره کرد. ویژگی بخشندگی در ایالات متحده رتبه 4 و در مصر رتبه یک را به عنوان یک ارزش کسب کرد. لهستان، چین، هند و اسرائیل همگی در انتهای فهرست از این حیث قرار گرفتند.

 

گذشت، خوشحالی و پسامادی‌گرایی

هانکه و وائوکلار معتقدند که عوامل کشور-محور که بر ویژگی بخشندگی یا گذشت تاثیر می‌گذارند، به ویژگی‌های آبراهام مَزلو [روانشناس انسان‌گرای آمریکایی که امروزه برای نظریه «سلسله مراتب نیازهای انسانی» شناخته می‌شود] مانند احساس ثبات و امنیت مرتبط بودند. این ویژگی‌های "پسا مادی گرایی" توسط احساس ناشی از دوری از درگیری تحریک می‌شوند. در کشورهایی که سطح نگرانی به دلیل وجود درگیری و نا آرامی بالا است (مانند کشورهای جنگ زده)، صفت بخشندگی ممکن است به خاطر نیاز به حفاظت از خود به رده‌های پایین‌تری سقوط کند.

 

 

آیا به هر کسی باید

آیا هرکسی لیاقت "فرصت مجدد" را دارد؟

 

 

یکی دیگر از یافته‌های پژوهش این بود که بخشنده و اهل گذشت بودن افراد با احساس خوشحالی در ارتباط است. البته نمی‌توان به سادگی گفت که آیا افراد خوشحال بیشتر اهل گذشت هستند (آن‌ها خوشحال هستند زیرا کشورشان آرام است) یا اینکه بخشندگی به خوشحالی و ثبات منجر می‌شود! مهم این است که زنجیره به هر شکلی که باشد، خوشحالی و بخشندگی با هم در ارتباط هستند.

 

فرصت مجدد

حالا می‌توانیم سراغ عواملی برویم که نشان می‌دهند گذشت کردن و دادن فرصت مجدد به افراد دیگر می‌تواند بسیار مفید واقع شود. خوشبختانه ما در فرهنگی زندگی می‌کنیم که بخشندگی و گذشت را به عنوان یک ارزش والا محسوب می‌کند. اگر شما به طور کاملا تصادفی پا روی کفش شخصی دیگر بگذارید، شاهد توهین یا درگیری فیزیکی نخواهید بود. این اتفاق برای همه خوب است، زیرا می‌توان انسانیت را در آن دید.

 

اما اعطای فرصت مجدد به دوستمان یا اشخاص مهم دیگر در زندگی‌مان چه تاثیرات دیگری می‌تواند داشته باشد؟ این چهار دلیل که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت، شما را متقاعد خواهند کرد که در صورت لغزش اشخاص به آن‌ها فرصتی مجدد باید داد.

 

1. عامل رفاه ذهنی: هر زمان که شما شخص دیگری را می‌بخشید، احساس بسیار خوشایندی را تجره خواهید کرد. مطالعات بین‌المللی بر روی اشخاص نیز این مسئله را تایید می‌کند. بنابراین گذشت کردن می‌تواند فواید عاطفی شگرفی بر روی خودمان داشته باشد.

 

2. افراد قابل تغییرند: یکی دیگر از دلایلی که به ما می‌گویند باید گذشت کنیم، این است که شخصیت افراد اساسا چیز ثابت و بدون تغییری نیست. افراد از اشتباهاتشان درس گرفته و اگر شما فرصتی دوباره به آن‌ها بدهید، آن‌ها می‌تواند این مسئله را به شما اثبات کنند.

 

3. ذخیره انرژی عاطفی: ایجاد رابطه جدید با افراد دیگر ممکن است شما را به سمت همین نقطه‌ای که امروز بر روی آن قرار دارید، هدایت کند. بنابراین گاهی اوقات ایجاد روابط جدید صرفا اتلاف انرژی است. فرض کنید که خودروی خودتان را برای تعمیر به شخصی سپرده‌اید و پس از مدتی همان قطعه قبلی دوباره خراب شده است. شما می‌توانید از یک شخص دیگر برای تعمیر استفاده کنید اما مسلما آن شخص شناخت کافی به آن خودرو ندارد.

 

این مسئله در مسائل انتزاعی پررنگ‌تر نیز می‌شود. به همین منوال، ممکن است که شریک عاطفی شما کاری را مرتکب شده که باعث برهم خوردن روابطتان گشته است اما اگر شما رابطه را با شخصی جدید شروع کنید، دوباره از خانه اول باید شروع کنید. بهتر است پس از خاموش شدن عصبانیت، دکمه "ریسِت" را زده و به بینش و نگاهی بهتر سراغ رابطه‌تان بازگردید.

 

4. مایلید دیگران به همان شکل با شما رفتار کنند: خب ما معادله را به شکلی دیگر می‌چینیم؛ به شکلی که شما مرتکب کار اشتباهی شده‌اید و نیاز به فرصتی برای جبران کردن دارید. اگر کسی به شما آن فرصت را بدهد، آیا خوشحال نمی‌شوید؟ فرقی نمی‌کند که آن خودرو باشد یا رابطه‌تان، مهم این است که به شما برای جبران اشتباهاتتان فرصتی داده شود.

 

هر یک از ما هنگامی که می‌توانیم فرصتی به اشخاص دیگر بدهیم و این کار را انجام می‌دهیم، دید بسیار بهتری به جهان و خودمان پیدا خواهیم کرد. اعطای فرصت دوم برای جبران به ما این امکان را می‌دهد یکی از ابتدایی‌ترین ارزش‌های انسانی را پاسخ دهیم.