سقوط اخلاق پزشکی در سایه سوگند بقراط

"استقلال حرفه پزشکی و ادعای کار بدون نظارت ،آسیب های فراوانی را به نظام اجتماعی وارد کرده است سازمانهای نظام پزشکی که به دلیل خود مختاری پزشکان، توسط خود آنان اداره می شود اغلب نتوانسته اند از تخطی و سوء استفاده های پزشکی  جلوگیری کنند". اینها بخشی از سخنان مصطفی آب روشن، جامعه شناس است که اخلاق در جامعه پزشکی را مورد انتقاد قرار می دهد.

صحبت از دریافت حقوق های میلیونی یا اختلاس های میلیاردی نیست. این بار صحبت از اخلاق است. اخلاق در جامعه ای که به اعتقاد برخی مدتی است به فراموشی سپرده شده. از دریافت زیرمیزی ها تا رها کردن بیماری بدون سرپناه آن هم با لباس بیمارستان در خیابان های شهر و بعد هم تهدید جامعه به کنار کشیدن از طبابت. یک جامعه شناس این پیامدها را حاصل انحراف از الگوها و اخلاق پزشکی در جامعه پزشکان می داند که بشدت در حال گسترش است.

مصطفی آب روشن در این باره می گوید: « بررسی پرونده قضایی تخلفات پزشکان نشاندهنده بی احتیاطی در بین طبیبان جوان و بی مبالاتی در میان پزشکان مسن بیشترین علت قصور پزشکی در کشوراست. از لحاظ اجتماعی انحرافات پیچیده در حرفه پزشکی غالبا با اصطلاحات زیست شناختی تبیین می گردد و بعلت اینکه نمود رفتاری ندارد، عموما بعد قضاوت ِ اجتماعی ِ آن پنهان می ماند. بنابراین به نظر می رسد که اعطای امتیازات ویژه  و تمایز بخشی به پزشکان نسبت به دیگر مشاغل تخصصی ، موجب گردیده که رفتارهای غیر حرفه ای برخی از پزشکان با ادعای  حفظ مصالح عالیه بیمار، از دست رفتن اعتماد بیمار به پزشک یا  اصل استقلال پزشکی پنهان بماند».

به باور او این اتفاقات سبب شده تا در سایه این توجیه ها پزشکان از هر گونه انتقاد جدی مصون بمانند؛ اما واقعیت این است که استقلال نامحدود و اعتماد زیادی به پزشکان نه تنها به نفع جامعه نبوده ،  بلکه به  ایجاد و فربه شدن  طبقه ای منجر گردیده که برخی از آنها با القاء برخورداری از دانشی حیات بخش و اسرار آمیز ، بیماران درمانده و مستاصل را نه بعنوان یک انسان، بلکه به عنوان منبع در آمدی برای خود تبدیل کرده اند. این دسته از افراد پزشک نما نه تنها از دریافت زیر میزی از بیماران هراسی ندارند بلکه در شکل رسمی و  رسانه ای نظام اجتماعی را تهدید می کنند که اگر به اقتدار مالی شان خدشه ای وارد شود به دریافت زیر میزی ادامه خواهند داد.

بیانه ای به نشانه مرگ اخلاق در جامعه پزشکی

آب روشن این بیانه رسمی و رسانه ای جامعه پزشکی را به معنای مرگ اخلاق پزشکی در جامعه تلقی و تاکید می کند که پر خطر  جلوه دادن بیماریهای بی اهمیت، وادار کردن افراد به جراحی های غیر ضروری ، تبانی با آزمایشگاههای تشخیص طبی خاص و ارجاع  بیماران به آزمایشگاه مورد نظر با هدف دریافت پورسانت ،ضرورت انگاری آزمایشات و عکسبرداری های پر هزینه  ،الزام بیمار به ویزیت های دوره ای غیر متعارف،دریافت زیر میزی برای جراحی و دیگر رفتارهای غیر اخلاقی از انحرافاتی است که تک تک افراد جامعه با این مفاهیم و واقعیت های جامعه پزشکی آشنا هستند و به طور جد نه تنها جامعه پزشکان بلکه مردم را نیز تهدید می کند.

این استاد دانشگاه معتقد است که بد خط نوشتن نسخه های دارویی که حتی در موارد زیادی داروخانه ها هم از فهم آن عاجزند با هدف مهم و اسرار امیز جلوه دادن دستورات پزشکی در نزد عوام نیز از شاخصه های دیگر بی اخلاقی در قشر پزشکان است که بایستی به آن پرداخته شود؛ زیرا پزشکان  به این واقعیت تلخ آگاهند که  این سبک نوشتاری خطاهای پزشکی را افزایش داده و می تواند منجر به فوت و آسیب های شدید تری در بیماران شود.

به گفته او امروزه در جامعه ما احساس بیمار بودن در افراد رو به افزایش است و منشاء آن نیز پزشکان هستند. معضلی که روز به روز در حال گسترش است و به همین روی دیده می شود افراد گاها برای درمان یک بیماری جزئی که از سوی پزشک بزرگنمایی شده درمانها و معاینه های پر خرج پزشکی را به جان می خرند تا مسئله ای وخیم تر از بیماری اولیه را از سر دور کنند. در واقع افزایش بیماریهای پزشک ساخته، برای کارکنان بیمارستانها و کادر پزشکی رخداد  جدیدی نیست .

با این وجود این آسیب شناس اجتماعی یادآور می شود که بیماران  از دارو و درمان بیش از خود بیماری که به گونه ای مهار شده است رنج می برند و این مصداقی از بیماری هایی است که ساخته دست برخی از پزشکان است. مشاهدات نشان می دهد که این دسته از پزشکان افراد را متقاعد می کنند تا تندرستی با مصرف مستمر برخی از داروها  ارتباط مستقیمی دارد و افراد برای زیبایی و سلامتی پایدار بایستی هر چه بیشتر به جراحی ها، ازمایشات و عکسبرداری پزشکی تن دهند.

اختصاص درآمدهای ایرانی به پزشکان ایرانی

آب روشن با بیان اینکه چنین بنظر می رسد که پزشکان در القای این تاکتیک های سرمایه ای موفق عمل کرده اند، اذعان می دارد که اکنون بیشتر خانواده های ایرانی بخش بزرگی از در آمد خود را به خدمات سلامت یا مکمل درمان اختصاص داده اند که این هزینه های کلانی که برای نظام سلامت اختصاص داده می شود خود یک نگرانی تازه ای  را در رابطه با سلامت افراد جامعه  ایجاد کرده است؛ بعبارتی روند درمان تاثیرات بیماری زا را گسترش داده و نظام درمان کنونی تبدیل به تهدیدی برای سلامت افراد شده است.

 اینچنین که این جامعه شناس می گوید در حال حاضر رفتارهای دور از اخلاق برخی از پزشکان علارغم اینکه آثار و پیامدهای اعتیاد آور برخی از داروهای تجویزی به شکل آشکار و پنهان را در جامعه ایجاد کرده اما دیده می شود که افراد همچنان با ذهنیت دفع خطر احتمالی متقاعد می شوند که آرام بخش ها،مسکن ها یا داروهای محرک را در کوششی بیهوده برای سلامت و دور ماندن از بیماری های احتمالی مصرف کنند؛ پیامد این روند درمانی نیز وابستگی غیر متعارف افراد به پزشک و افزایش بیماری های پزشک ساخته است. در واقع برخی از پزشکان از متقاعد کردن افراد برای مصرف خدمات سلامت راضی و خوشحال بنظر می رسند .جامعه ی پزشکی کوشیده تا افراد را متقاعد کند که در صورت دارا بودن سلامتی، همچنان در معرض خطرند؛ بطوریکه آزمایشات مکرر و  متعدد  جهت تشخیص بیماری های احتمالی برای افراد سالم جامعه الزام اور تلقی می شود که اگر این ترفندهای اغراق آمیز برخی از پزشکان، منافعی را برای افراد جامعه در بر داشته باشد نسبت به وابستگی و آلوده کردن افراد به پزشک و هزینه های سر سام آور دارو و درمان بسیار ناچیز خواهد بود.

پزشکان در کشورهای توسعه یافته

 این جامعه شناس می گوید: « اگر مقایسه ایی بین میانگین زمان معاینه پزشکان در ایران و کشورهای توسعه یافته بیاندازیم تمامیت خواهی و نگاه منفعت طلبانه برخی از پزشکان ایرانی که حتی به قیمت جان و مال  بیماران تمام می شود، بیشتر خود را نمایان می کند. بعبارتی  زمانی را که یک پزشک در کشورهای توسعه یافته صرف تشخیص بیماری یک فرد می کند بطور میانگین بیست و پنج  دقیقه می باشد؛ اما این زمان در بین پزشکان ایرانی به سه الی چهار دقیقه می رسد. در واقع  زمانی را که یک پزشک متعهد غیر ایرانی به معاینه ی  دقیق یک بیمار می پردازد یک پزشک ایرانی بطور میانگین چهار الی پنج بیمار را مورد معاینه قرار می دهد. بنابراین بدیهی است که پزشکانی که زمان کافی برای معاینه بیمارانشان صرف نمی کنند تشخیص بیماری غیر دقیق و گاها اشتباه خواهد بود.»

او سر گردانی شهروندانی که بابت درمان نشدن  یک بیماری ساده در میان تجویزهای متفاوت و اغلب متضاد پزشکان گرفتار شده اند یا وجود 12 هزار پرونده تخلفات پزشکی را گویای رفتارهای غیر اخلاقی برخی از پزشکان ایرانی می داند و اضافه می کند که این دسته از پزشکان نه تنها به پیشینه روانی یا خانوادگی بیماران خود توجه نمی کنند بلکه با شیوه های آزمون و خطا و تحمیل هزینه های فراوان دارو تجویز می کنند و فقط به افزایش تعداد ویزیت روزانه که رابطه معنا داری با منافع شخصی شان دارد توجه می کنند. البته در این بین چنین روندی سبب شده تا بسیاری از بیماران در کشور از مراجعه به پزشک پرهیز کنند؛ چرا که معتقدند برخی از پزشکان از بابت رنج شان با آنها همدردی نخواهند کرد. بسیار دیده شده که بیماران مشکلات جدی خود را از پزشک پوشیده نگه می دارند به این دلیل که این دسته از  پزشکان نه تنها گوش شنوایی برای پذیرش مشکلات بیماران خود ندارند بلکه  آنقدر خود را مشغول و بی اعتناء جلوه می دهند که فرصت هر گونه ارتباط کلامی از سوی بیمار غیر ممکن بنظر می رسد.در حالیکه  طبابت و درمان، حرفه ای است که بدون بهره مندی از احساس انسانی ، همدلی و اعتقاد نمی توان آنها را به درستی انجام داد و بر اساس همین اصل است  که پزشکان باید از لحاظ اخلاقی از سلامت کامل برخوردار باشند.

آب روشن تاکید می کند که به عنوان مثال گاه یک پزشک متخصص در جامعه ایران چندین برابر یک متخصص در جامعه امریکا در آمد دارد. اما این در حالی است که با توجه به گفته های رئیس سازمان امور مالیاتی پزشک ایرانی حتی یک چهارم مالیات های مقرر را هم  پرداخت نمی کند. در حالی که درآمد یکسال اقشار حقوق بگیر در جامعه ایران، از جمله کارمندان، کارگران و معلمان که هر کدام در تخصصی مشغول به خدمت رسانی به جامعه هستند از دستمزد یک عمل جراحی کمتر است. که این رفتارهای دو گانه  و سکوت در برابر شکاف عظیم طبقاتی معیارهای عدالت اجتماعی را در نزد افکار عمومی  بشدت خدشه دار کرده است.

 

تنها راه نجات جامعه پزشکی از سقوط اخلاق

آب روشن تنها راه پیشگیری از تاثیرات و پیامدهای زیانبار خدمات سلامت در جامعه را به نقد کشیدن باورهایی می داند که برخی از پزشکان تحت این عنوان  خود را برتر و ممتاز تر از همه متخصصان جامعه تلقی کرده و هر گونه سوء استفاده از بیمار را حق مسلم خود تلقی می کنند  . او می گوید: « اگر بخواهیم با این فرض غیر اخلاقی که چون جان بیمار در دستان من است پس می توانم  دارایی چندین ساله یک انسان نیازمند به خدمات پزشکی را در قالب اشکار و پنهان از او دریافت کنم ، نه تنها غیر انسانی بنظر می رسد بلکه  جامعه دچار هرج و مرج و بی نظمی خواهد شد ؛ زیرا با  این تبیین غلط  یک راننده اتوبوس که جان چهل نفر در دستان اوست می تواند ادعای دهها میلیون دستمزد نماید و اگر راننده دقت و تمرکز لازم را نداشته باشد، اتوبوس با مسافرانش به دره سقوط خواهد کرد یا یک مهندس عمران بابت طراحی یک سازه ی پل یا ساخت یک مجتمع مسکونی می تواند با چنین استدلال عوام فریبانه، ادعای حقوقی نجومی داشته باشد».

این آسیب شناس یادآور می شود:« البته باید گفت که منفعت طلبی و رفتارهای غیر انسانی تعدادی از پزشکان  نفی خدماتِ دیگر پزشکان شریف جامعه نبوده و بیان این واقعیت ها  نباید به عنوان توهین به خیل عظیم پزشکان پاک دست تلقی شود. با این وجود متاسفانه بعلت فراوانی رفتارهای غیر اخلاقی برخی از پزشکان مشاهده می کنیم که این ناهنجاری تبدیل به مسئله ای اجتماعی شده است که وجدان جامعه را بشدت جریحه دار کرده و بر این اساس آسیب شناسی و پرداختن به ان ضروری بنظر می رسد».