هنوز بیش از دو دهه از ورود اینترنت به زندگی مردم نگذشته که ضریب نفوذ آن با رشد فزاینده ای رو به رو شده است و با وجود شبکه های اجتماعی موبایلی حتی کودکان و نوجوانان نیز وارد این فضا شده اند و تصور اینکه فضای مجازی دنیایی متفاوت از فضای حقیقی است و تاثیری بر فضای حقیقی جامعه ندارد دیگر چندان واقعی به نظر نمیرسد.
این تاثیر از همان اولین سالهای آغاز وبلاگ نویسی در ایران یعنی سال 1383 اتفاق افتاد که وبلاگ نویسان ایرانی در واکنش به تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی «بمب گوگلی» به راه انداختند به طوری که با جستجوی خلیج عربی در گوگل، اولین نتیجه صفحهای بود که در آن این جمله نوشته شده بود: «خلیجی با این نام در دنیا وجود ندارد.»
این تاثیرگذاری در سالهای بعد رنگ و بوی جدی تری به خود گرفت و وبلاگنویسی به عنوان ابزار کم هزینه ای برای به اشتراک گذاشتن نظرات و واکنش به رویدادها و اتفاقات به کار گرفته شد و بر طبق آمار در سال 1386، تنها در یک سرویس بلاگ(بلاگفا) تعداد وبلاگ ها به بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار رسید.
در کنار شکل گیری این نوع انتشار دیدگاه ها در خصوص موضوعات مختلف در فضای مجازی بخشی به نام ارسال پیام و یا ثبت نظر در وبلاگها در نظر گرفته شد که در آن خوانندگان پستهای وبلاگ میتوانستند در نظرات خود را در خصوص محتوای منتشر شده بیان کنند و شاید بتوان گفت اولین راه ارتباط با جنس مخالف در فضای مجازی از این مسیر امکان پذیر شد.
هرچند که تا پیش از وبلاگ نویسی کاربران می توانستند با ساختن اکانت (کاربری) در یاهو و نصب سیستم یاهو مسنجر، با تمام افراد جهان ارتباط برقرار کنند اما وبلاگ نویسی به عنوان نمونه مورد قبول اکثر افراد مخصوصا دانشجویانی که در صدد انتشار نظراتشان بودند مورد استفاده قرار گرفت.
در بخش نظرات این وبلاگ ها، معمولا زمینه دوست یابی از هر دو جنس امکان پذیر بود، هم اطلاعات نویسنده تا حدی در بخش «درباره من» وجود داشت و هم کاربر میتوانست با گذاشتن آی دی یاهومسنجر مسیر ارتباطی خود را با نویسنده وبلاگ هموار کند.
اما به جهت اشتراک گذاری نظرات به صورت عمومی اکثر افراد از این روش کمتر استفاده میشد ولی در همان زمان بود که واژه «خواهر برادری» شکل گرفت و در این پوشش رابطه های مختلف دوستی ایجاد شد.
با ظهور و قدرت گرفتن شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توئیتر، فرندفید و ... حضور در فضای وبلاگ کمتر شد و اغلب کاربران به منظور ارتباط سریعتر با دیگر افراد حاضر در فضای مجازی به این شبکه ها روی آوردند و در سال 1388 و با نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری در ایران این استقبال بیش از پیش اتفاق افتاد.
هرچند که اساس ایجاد این شبکه ها و حمایت آنها توسط کشورهای غربی به منظور مدیریت بر فضای انتخاباتی ایران اعلام شد اما ارتباط میان زن و مرد را راحت تر کرد.
اکثر کاربران به عنوان قشر درگیر در این فضا که تا پیش از این شاید در وبلاگ ها با الفاظ سخت و سنگین سعی در کنترل ارتباط با نامحرم بودند در این فضا که نه تصویری از آنها وجود داشت و نه صدایی، می توانستند با هویتی مستعار و ساختگی به هر نوع ارتباطی دست بزنند.
این نام مستعار و «آواتار» یعنی عکسی که به برای هر کاربر وجود داشت میتوانست معرف شخصیت فرد باشد.
در این فضا کم کم الفاظ جمع به فرد تبدیل میشد و چون فضای گفتگو عمومی بود، احتمال وجود گناه مانند «تنها بودن دختر و پسر و شیطان به عنوان فرد سوم حاضر در جمع» کمتر متصور میشد و گاهی گروهی از دختران با جمعی از پسران به رد و بدل مباحث علمی و جدی و در کنار آن موضوعات مختلف اجتماعی و حتی خانوادگی پرداختند.
در کنار کم شدن عفاف در این زمان شوخی با باورهای دینی هم کم کم پای خود را به فضای مجازی باز کرد، از جمله میتوان به استفاده از برخی کلمات معروف و منسوب به پیامبران و ائمه اطهار(ع) به شکل طنز مانند «تا من در بین شما هستم از وجودم بهره ببرید، هر سوالی دارید بگویید تا من هستم» (کنایه از فرمایش حضرت علی(ع) ) و استفاده از برخی الفاظ مانند «یا امامزاده بیژن»! و یا استفاده از بخش هایی از اصطلاحات مذهبی مانند (خطبه) برای نشان دادن بخش بندی صحبت ها که در ظاهر مشکل خاصی نداشت و به سرعت فراگیر شد اما در ریشه آن، سست شدن عقاید را به دنبال داشت.
با این اتفاقات رابطه بین دو جنس شکل صمیمی تری به خود گرفت و کسانی که در این فضا بودند و برای حفظ حریم ها از الفاظ جمع استفاده میکردند مورد تمسخر قرار می گرفتند و سریع برچسب امل و خشک مذهب را دریافت کرده و ترد میشدند.
طی چند سال اخیر وجود شبکه های اجتماعی موبایلی مانند تلگرام، واتساپ، لاین و .... ارتباط را بسیار ساده تر کرده است و اگر برای حضور در شبکه های اجتماعی سابق باید از رایانه شخصی استفاده میشد در حال حاضر تصمیم تا عملی کردن آن برای حضور در شبکه های اجتماعی موبایلی چند لحظه بیشتر طول نمیکشد و در این فضاست که آواتارهایی که در حال تغییر روند از حالت سنگین و جدی به صمیمی بودند و تا حدی حساسیت زدایی از انتشار عکس بانوان در فضای مجازی برطرف شده بود، زمینه برداشتن حجاب در این فضا شکل گرفت.
این اقدامات در حالی صورت میگیرد که در سال 1390 رهبر معظم انقلاب به جهت شناسایی تاثیر فضای مجازی بر فضای حقیقی دستور تشکیل شورای عالی فضای مجازی را صادر کردند.
همراستا با این اتفاق، حرکت های مردمی نیز برای ایجاد و حفظ عفت و حجاب در فضای مجازی شکل گرفت که از جمله میتوان به مجموعه پوسترهای «بچه شیعه باس» اشاره کرد که در آن حفظ و تکریم خانواده، رعایت تقوا و همچنین حجاب مورد توجه قرار گرفته است.
که در آن مرد و زن مخاطب قرار می گیرند و در قالب کاراکترهای مرد و زن پیام ها را در قالب طنز و گاهی جدی انتقال میدهند.
این حرکت با استقبال بسیار خوبی در فضای مجازی مواجه شد بطوریکه در اینستاگرام با وجود 689 پست، 121هزار طرفدار یا دنبال کننده پیدا کرده است.
نمونه خود جوش دیگری در این خصوص «من حجاب را دوست دارم» است که ابتدا از انتشار این شعار بر روی اشیاء فانتزی و تزئینی سعی در جذب حداکثری داشت و بعد به فضای مجازی هم راه یافت و با استقبال خوبی مواجه شد.
کمپین «من خانواده ام را دوست دارم» (@afiffe) نیز در تلگرام و به مناسبت هفته جهانی عفاف و حجاب به راه افتاده است و هدف از آن گسترش این فریضه در فضای مجازی است که علاقمندان میتوانند با ارسال تصاویر و مطالب از این کمپین حمایت کنند.
اما این اقدامات خودجوش بار سنگین شورای عالی فضای مجازی را کم نمیکند زیرا پس از گذشت 3 سال از تشکیل این شورا، در 14 شهریور 1394 با پیامی از سوی رهبر انقلاب با تغییر ساختار آن، دستور انحلال شوراهای عالی مصوب در گذشته که موازی این شورا هستند صادر شد تا جایگاه فراقوهای و موقعیتمحوری و کانونی شورای عالی مشخص شود و به عنوان متولی کنترل و جهت دهی فعالیت ها در فضای مجازی شناخته شد.
بنابراین انتظار میرود که در این شورا با تشویق از اقدامات خودجوشی که در جهت گسترش حیا، عفاف و حجاب در فضای مجازی صورت میگیرد خود نیز به عنوان متولی این امر تمام قد وارد میدان شده و در این راستا اقدامات شایان توجهی انجام دهد.