هر روز صبح که از مترو فردوسی بالا می‌آمدم صدای ویالون پسر جوان گوش هایم را نوازش می‌داد.

 

لباس مرتبی به تن و ظاهری آراسته دارد. صبح‌ها جعبه ویالون خود را باز می ‌کند و آرشه را دست می‌گیرد و درست جلوی در خروجی شروع می‌کند آهنگ های قدیمی و نوستالژی را می‌نوازد.

یکی دو ساعت که آرشه را روی سیم‌ها می‌کشد جعبه ویالونش که کنار دیوار گذاشته و درش باز است پر از اسکناس های ریز و درشت می‌شود.

خودش می گوید روزی 30 هزار تومان پول جمع می‌شود، اسمش احسان است و ماسک برصورت نهاده تا کسی چهره اش را نبیند. همکلام که می شویم می گوید که نمیخواهد کسی او را بشناسد و توی دوست و فامیل بگوید که فلانی جلوی مترو با سازش گدایی می کند.

نمیخواهد که چیزی از مکالتمان رسانه ای شود اما سرانجام راضی اش می کنم که با نام مستعار و تنها بخش هایی از صحبتهایمان را گزارش کنم.

24 ساله است و از 12 سالگی ویولون زدن را فرا گرفته و الان برای خودش استادی شده است. وضعیت معیشتی خانواده اش متوسط است و آنچنان نیاز مالی شدیدی ندارد اما می گوید که برای از جیب پدر خوردن گذشته است.

احسان می گوید: از سربازی که برگشتم خیلی دنبال کار گشتم اما فایده ای نداشت. مهندسی کشاورزی توی دانشگاه خوندم و بیکار هستم.

وی افزود: به هر دری زدم که کار پیدا کنم اما نشد. یکی دو جا رفتم اما از آدم بیگاری می کشیدند. نه اینکه اهل کار نباشم. که نبودم الان اینجا نبودم. حقوق خیلی کمی می دادند و کار زیاد میخواستند. خلاصه نشد دیگه.

احسان که حالا داشت وسایلش را جمع و جور می کرد گفت: روزی دیگه احساس کردم از جیب بابا خوردن برام بسه و باید روی پای خودم بایستم. برای همین خیلی فکر کردم ، دیدم از کاری که خیلی خوب بلدم پول دربیارم. چندتا آگهی چاپ کردم و زدم در و دیوار که آموزش ویالون با قیمت مناسب و ... اما هرچی نشستم خبری نشد.

گفت که یک روزی که از مترو به خانه برمیگشته فردی را دیده که جلوی در مترو سازدهنی می زده و پول در می آورده است.حالا این فکر هم به ذهن احسان رسیده بود که از این راه پول در بیاورد.

احسان توضیح داد: تصمیم را گرفتم اما ما خانواده آبرو داری هستیم. نه اینکه کار الانم بی آبروییه و ... نه! اما خب دهن مردم رو که نمیشه بست. یه ایستگاهی رو انتخاب کردم که دوست و آشنا کمتر مسیرشون باشه و ماسک هم زدم تا منو نشناسن.دوست ندارم شناخته بشم تا پدرم اذیت بشه.

احسان خیلی دنبال کار گشته بود اما از کار خبری نبود. مثال گشتیم نبود نگرد نیست رو بخوبی درک کرده است. مشکلی که امروز مطابق آمار گریبانگیر 23 درصد جوانان کشور است.

*شرمندگی من از بیکاری جوان کمتر از خودش نیست

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح یکشنبه در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس دهم به موضوع بیکاری جوانان اشاره کردند و حل موضوع رکود و اشتغال از طریق رونق تولید داخلی را از اولویت های اصلی و بسیار مهم در بخش اقتصاد برشمردند و خاطرنشان کردند: خجلت و شرمندگی نظام از بیکاری یک جوان، از خجلت و شرمندگی جوان بیکار در خانواده خود، بیشتر است، بنابراین باید برای حل این مشکل، اقدامات جدی انجام شود.

* نرخ بیکاری جوانان استان‌ها در مرز ۵۰درصد

امروز بیکاری تنها یک مشکل اقتصادی نیست، بلکه یک معضل اجتماعی، خانوادگی و معضل فرهنگی است. اکنون بعد از گذشت 2 سال و نیم از فعالیت دولت بیکاری روند بحرانی را سپری می‌کند.

طبق گزارش جدید مرکز آمار ایران از نتایج آمار نیروی کار در تابستان 94، بالاترین نرخ بیکاری جوانان زیر 30 سال هم اکنون به 48.7 درصد رسیده و این نرخ در مورد زنان 85.9 درصد شده است.

بیکاری در استان‌های مختلف حاکی از وضعیت بحرانی است به‌گونه‌ای که نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24ساله در استان کهگیلویه و بویراحمد در تابستان 94 به 48.7 درصد و در مورد جوانان 15 تا 29ساله در کرمانشاه به 47.4 درصد رسیده است.

نرخ بیکاری تابستان امسال با رشد 1.4درصدی در مقایسه با تابستان سال گذشته به 10.9 درصد رسید. نرخ بیکاری مردان به 8.9 درصد و در زنان به 19.9 درصد رسیده است.

همچنین نرخ بیکاری تابستان 94 در شهرها 12.2 درصد و روستاها 7.4 درصد شده است. بیشترین نرخ بیکاری در گروه سنی 24‌ــ20ساله با 27.8 درصد بوده است و در این گروه سنی نرخ بیکاری مردان 22.8 درصد و زنان 49.3 درصد گزارش شده است.