مهدی منتظرقائم عضو هیات علمی دانشگاه تهران در همایش بررسی ابعاد قتل ستایش، با اشاره به بازنمایی حادثه قتل ستایش در رسانهها گفت: به دلیل غلبه فضای گفتگوهای ایدئولوژیک در ایران، باید بین موضوع، مسئله، آسیب و بحران تمایز قائل شویم.
رئیس گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران افزود: در ایران وقتی وارد فضای آسیبهای اجتماعی میشویم یک مبنای قدرت اخلاق گرایانه وارد میشود و آسیب را تعریف میکند و بعد از آن معیارهای مقابله و برابری با آن تحت تاثیر این فضا از گفتگوهای متوازن دموکراتیک بین گروههای مختلف خارج میشود و یک حالت رمانتیک و اخلاق گرایانه در فضا حاکم میشود و به همین خاطر تنها واکنش عقلانی که رسانهها میتوانند نسبت به آسیبهای اجتماعی در این شرایط ارائه بدهند سکوت و فرصت طلبی برای مقابله است.
وی ادامه داد: به نظر من هم سکوت رسانهها در این حادثه محل بحث است و هم اینکه ورودشان در این مسائل به دلیل اینکه سرمایه دانشی و تکنیکی وارد شدن به این فضاها را ندارند، غیر علمی است و یک وقتهایی آسیبشان از سکوتشان بیشتر است.
منتظرقائم در ادامه چاره حل این مسائل را مشارکت عمومی دانست و بیان کرد: این مسائل باید در فضای مشارکت اجتماعی و با حضور تمام نخبگان، روحانیت، دانشگاهیان، جامعه شناسان، متخصصان مسائل فرهنگی و نمایندگان گروههای مختلف اجتماعی به نقد و بررسی گذاشته شود.
منتظرقائم در بیان موانع بررسی علمی آسیبهای اجتماعی گفت: مشکل دیگری که ما در ایران داریم این است که فضای گفتگو و عقلانیت ما درگیر این ملاحظات است و در عرصه واقعیت اجتماعی، سنت با مدرنیته و حتی با تجلیات خیلی پست مدرنیته نیز مخلوط شده است.
باید هزینه عبور از آسیب های اجتماعی ناشی از شبکه های مجازی را بپردازیم
وی تاکید کرد: باید آسیبهای به وجود آمده در شبکههای اجتماعی که نادرست است را بپذیریم. برای اینکه از این آسیبها عبور کنیم لاجرم باید هزینه چالش را بدهیم. این حادثه آسیب نیست؛ یک جنایت است! حادثه خاصی اتفاق افتاده و ما باید این حادثهی خاص را به شیوه خاص بررسی کنیم.
منتظرقائم در بررسی نقش رسانه ها بیان کرد: رسانهها میتوانند هم کارکرد پیشگیرانه داشته باشند، هم کارکرد درمان.
به اعتقاد وی ما در حوزه رسانههای عمومی ضعف تخصص و دانش داریم اولین کاری که از نظر وی باید صورت بگیرد این است که رسانهها وضع موجود و وضع مطلوب را بشناسند. خبرنگارانی هستند که بیشتر اقناع ایدئولوژیک شدهاند و خیلی راحت کسی را مجرم تلقی می کنند و به وی اتهام می زنند.
انتقاد از ضعف نگاه تحلیلی به حوادث
استاد دانشکده علوم اجتماعی زبان روزنامهها و رسانههای جمعی را زبانی اقناعی خطاب کرد و آن را در جهت ترساندن و وحشت به جای آگاهی بخشی نسبت به جرم و جنایت معرفی کرد. وی همچنین از ضعف نگاه تحلیلی به حوادث و زبان تحت نظارت نیروی انتظامی انتقاد کرد.
در ادامه سهیلا صادقی، استاد گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی گفت: رسانهها دنبال جذابیت هستند.
نباید تنها ته خط زندگی قاتل را دید
صادقی با اشاره به تحقیق خود در رابطه با مطالعه جامعه شناسی قتل در ایران که در سال 90 انجام شده است، گفت: این خیلی انتزاعی است که تنها ته خط قاتل را که جنایت است ببینیم بلکه باید از آغاز زندگی این افراد شروع کنیم.
صادقی همچنین در ادامه با یک سوال به صحبت خود ادامه داد و افزود: چرا با وجود اینکه تعداد این جرم جزو کمترین جرائم ایران است و چیزی در حدود سه در هزار است، این میزان از پرداخت وجود دارد؟ علت این امر جدی بودن این جرم است. زمانی که قتل اتفاق میافتد نه تنها مجرم، به قربانی و حتی جامعه آن قتل یک شوک وارد میکند.
استاد دانشگاه تهران با انتقاد از رسانهها تاکید کرد: رسانهها یک دانش اشتباه و پیش پا افتاده را برای ما به تصویر میکشند. طوری نشان میدهند که گویا همواره هیچ رابطهای بین قاتل و مقتول وجود ندارد.
او از چند ریسک فاکتور از جمله مذکر بودن و مجرد بودن در مسئله قتل ستایش نام برد و این گونه شرح داد: قتل معمولا جرم افراد نوجوانان نیست. علت آن هم این است که نوجوانان بیشتر تحت نظارت بزرگسالانشان هستند. بیشتر قاتلان مجرد هستند و تعداد قاتلان متاهل بسیار کم است.
مرگ ستایش ربطی به قومیت او ندارد
وی همچنین با اشاره به سابقهدار بودن اکثر قاتلان تصریح کرد: باید از سیستم قضایی پرسید که چرا یک مجرم بعد از سه ماه از زندان بیرون میآید، بدون هیچ گونه کلاس آموزش کنترل خشم ندیده است؟
صادقی گفت: ستایش میتوانست هر دختر دیگری باشد. به قومیت او هیچ ربطی ندارد. همچنان که نمونههای بسیاری از قتل در این سالها بی هیچ رابطهای با مسئله قومیت، در وضعیتی مشابه رخ داده است
.