اگر چه نزدیکان این بازیکن میگویند او در دام این پسر دخترنما افتاده بود و پس از اینکه فهمید شخصی که در فضای مجازی با او آشنا شده و طرح رفاقت ریخته، پسر است، رابطهاش را با او قطع کرده اما برخی شهروندان مدعی هستند این بازیکن را حتی در خانه این شخص دیدهاند!
این اولین باری نیست که از انحراف اخلاقی برخی اهالی فوتبال خبر میشنویم. پیش از این اواخر دهه ۷۰ برخی بازیکنان جوان آن دوره از انحراف اخلاقی مردی حرف میزدند که در رده پایهای مربیگری میکرد و دنبال بچههای مردم بود. بعدها شایعه شد یکی از سرمربیان جوان لیگ برتری هم گرفتار همین مشکل اخلاقی است؛ اتهامی که هیچگاه تأیید نشد و فقط چند بازیکن که با این مربی به مشکل خوردند، ادعا کردند نمیتوانند دلیل واقعی جداییشان را بگویند، فقط میدانند مشکلشان فنی نبوده و نتوانستند خواستههای سرمربی را برآورده کنند!
کنار این خبرها، شایعاتی هم درباره مشکلات مشابه یک بازیکن مطرح دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ وجود داشت که در اردوهای تیم ملی انگشتنما بود و برای جلوگیری از برخی حواشی، عدهای از ملیپوشان حاضر نبودند با او هماتاق شوند. همان دوره یک کمکمربی جوان هم که بعدها سرمربی مطرحی شد، فیلمی گرفت از تعرض به یک پدیده جوان و بعدها هر بار که این فوتبالیست با او به مشکل خورد، این مربی نسخهای از آن فیلم را برایش فرستاد و گفت نگذار بگویم آن سالها چه اتفاقی افتاد و ستاره را به سکوت وا داشت.
حالا تازهترین برگ از این دفتر بیاخلاقی، همین شایعه رابطه بازیکن جنجالی با پسر دخترنما است؛ هر چند میگویند این بازیکن از همه چیز بیخبر بوده و در دام طرف افتاده اما به هر حال همین که ستارهای در سطح اول فوتبال ما دنبال دوستیهای اینترنتی و ارتباطگیری از طریق فضای مجازی است جای حرف دارد!
شاید باز هم عدهای بگویند وارد حریم خصوصی افراد نشوید و با مسائل فنی فوتبالیستها کار داشته باشید اما باور کنید در مورد این افراد که شهرت دارند و الگوی نسل جوان هستند، تعریف حریم خصوصی فرق میکند.
شاید بهترین راه حل همان تشکیل دادسرای ویژه ورزش باشد، مرجعی که بتواند به تخلفات اینچنینی ورود کند و یا لااقل وجودش باعث شود این افراد مراقب رفتارهای اجتماعی خود باشند.