نشست علمی «بحران آب در ایران؛ چالشها و راهکارها» با حضور سه صاحبنظر دانشگاهی با هدف بررسی ریشه های بحران آب در ایران، راهکارهای اساسی برای برون رفت از این چالش و بکارگیری توانایی های علمی متخصصان و محققان این حوزه در حل این بحران،برگزار شد.
در این نشست کاوه مدنی، دانشیار مدیریت آب و محیط زیست امپریال کالج لندن و جزء ۴ دانشمند برجسته جوان منتخب اتحادیه علوم زمین اروپا، فرهاد یزدان دوست، دانشیار مهندسی آب دانشگاه خواجه نصیر و علیرضا مساح، دانشیار تغییر اقلیم و منابع آب پردیس ابوریحان دانشگاه تهران حضور داشتند.
بخش اول نشست به موضوع دریاچه ارومیه اختصاص داشت و در بخش دوم طرح انتقال آب مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
با توجه به اینکه طرح انتقال آب این روزها به عنوان یکی از موثرترین راههای نجات از بحران آب و تامین آب مصرفی کشور از سوی مسئولان عنوان می شود و شاهد اعلام و اجرای طرح های مختلفی از جمله انتقال آب از سواحل خلیج فارس به فلات مرکزی، انتقال آب بهشت آباد (از چهار محال و بختیاری به اصفهان) ، انتقال آب دریای خزر به سمنان و مواردی از این قبیل هستیم، یکی از سرفصلهای این نشست علمی به موضوع انتقال آب و استفاده از فناوری آب شیرین کن اختصاص یافت.
* طرح انتقال آب یکی از راهکارهایی است که از سوی مسئولان برای برون رفت از مشکل فعلی بحران آب در کشور مطرح می شود. تا چه حد با این طرح موافق و چه کاربردهای علمی برای آن متصور هستید؟ به طور کلی طرحهای انتقال آب چه میزان قابلیت اجرا دارند؟
*فرهاد یزدان دوست دانشیار مهندسی آب دانشگاه خواجه نصیر: در این زمینه بحث اصلی مدیریت تقاضا است. اما به نظر می رسد مسئولان ما همچنان فکر می کنند که باید به دنبال مدیریت تامین باشند و به همین دلیل است که وقتی آب در یک جایی کم می شود می خواهند از جای دیگری به ما آب برسانند. طبیعتا یکی از بزرگترین موضوعاتی که در روش انتقال آب باید به آن پاسخ داد این است که چقدر این روش، با محیط زیست سازگاری خواهد داشت و از لحاظ اقتصادی نیز، قیمت تمام شده آن چقدر خواهد بود؟ همچنین این سوال پیش میآید که آیا راهکارهای دیگری نیز در کنار این طرح سنجیده شده است یا خیر.
باید بگویم طبیعتا روش انتقال آب به عنوان اقدامی که زودتر پاسخ خواهد داد، توجیه دارد اما باید بهجا و به مورد استفاده شود. اینجا لازم است موضوع سدسازی اشاره کنم. من معتقدم که عملا و اساسا سدسازی اقدام بدی نیست اما اگر بهجا و درست، انجام نشود ممکن است آنطور که باید، جواب ندهد. برای مثال ما و ترکیه اقدام برای سدسازی را باهم آغاز کردیم و الان این کشور با داشتن ۶۰۰ سد، تلاش در ساماندهی وضعیت آبی خود کرده است و به نظر میرسد در سدسازی، برنامه مشخص داشته است. اما ما هم همزمان با ترکیه شروع به سدسازی کردیم و به همان اندازه نیز سد ساختیم و هزینه کردیم. اما به دلیل اینکه مانند ترکیه به دقت و با برنامه عمل نکردیم، موفق نبودیم. من نگرانم این موضوع انتقال آب هم شبیه همان طرح سدسازی شود. یعنی با عجله داریم دنبال کاری می رویم که کارشناسی و مطالعه دقیقی روی آن صورت نگرفته است.
در اینکه کاربرد تکنولوژی های جدید در مصرف آب کشاورزی و خانگی و توسعه الگوی کشت، در کوتاه مدت پاسخگو خواهند بود شکی نیست، اما برای یک اقدام درازمدت باید شرایط بیشتری را سنجید. اینکه منبع آب شیرین را به آب شوری منتقل کنیم و برای شیرین کردن و انتقال آن هزینه پرداخت کنیم، راهکار مناسبی به نظر نمی آید. متاسفانه در کشور ما در شرایط اضطرار یک اتفاق به یکباره رونق می گیرد و ما با پدیده «سیکل هیدرو- ایلاجیک» یا به تعبیر دقیق تر «سیستم هیدرولوژیکی غیرمنطقی» مواجه هستیم. زمانی که مقدار آب کم می شود و یا خشکی رخ می دهد، اقدامات اضطراری و اضطرابی را آغاز می کنیم و دست به مطالعه می زنیم. اما زمانی که اولین قطره باران شروع می شود همه این اقدامات به فراموشی سپرده می شود و دیگر کسی به این موضوع توجه نمی کند. این سیکل همچنان به دور خود می چرخد و ادامه دار است.
در مورد موضوع انتقال آب هم داستان همین است. ما در این فاز به سرعت می خواهیم با انتقال آب مشکل را حل کنیم غافل از اینکه این یک سیکل است و باید به تمامی شرایط توجه کنیم. نگرانی که در مورد روش انتقال آب وجود دارد همین قضیه است. اینکه باز دوباره «اضافه کاری» کنیم.
*از نظر شما در شرایط فعلی، اجرای راهکار انتقال آب بیشتر جنبه علمی دارد و یا شعاری و سیاسی کاری می تواند باشد؟
یزدان دوست: شکل سیاسی آن اینطور مطرح شده است که یک روز در این کشور، اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه می خواهیم از دریای مازندران به شهرهای حاشیه کویر، آب منتقل کنیم. ۴ سال از آن داستان گذشت اکنون تب آن خوابیده و غیرعملی بودن آن نیز مشخص شده است. اما هنوز شهرهای حاشیه کویر ما مانند نطنز و نایین و کاشان منتظرند که از یک جایی برایشان آب بیاید. این خیلی تاسف بار است. عوام فریبی است. این از سیاسی کاری هم یک گام آنطرف تر رفته است و به نوعی افکار را به بازی گرفتن است. متاسفانه عده ای هستند که برنامه شان این است. می خواهند با این مدل روشها به منافع اقتصادی برسند. البته در این زمینه انتقادی وارد نیست چرا که مثلا عده ای در کار لوله و تصفیه هستند و این روشها برایشان مارکت (بازار) خوبی محسوب می شود. حقانیت داستان از جنبه آنها محفوظ است و نمی توان کار آنها را محکوم کرد. اما سوال این است که مسئولی که می خواهد لوله انتقال بگذارد، در کنار این موضوع به موضوعات دیگر هم توجه کرده است؟ جواب این سوال خیر است و به همین دلیل است که در روش انتقال هم چیزی خارج از وضعی که هم اکنون برای بحران آب وجود دارد نمی شود متصور شد. به طور کل اگر روش انتقال آب به عنوان راهکار اصلی دیده شود اشتباه است.
حتی اگر نخواهیم انگ سیاسی و حرکت آلوده به منافع، به این طرح بزنیم و علمی به این فضیه نگاه کنیم، می توانم بگویم که در هیچ زمینه ای تک محوری حرکت کردن جواب نداده است. چه در ایران و چه در خارج از کشور. سابقه تاریخی نیز نشان می دهد که این مدل جواب نمی دهد و حتما باید بیشتر در مورد آن فکر شود.
*پس اینطور استنباط می شود که شما روش انتقال آب را رد نمی کنید اما لازمه آن را پرداختن به شروطی می دانید ؟
یزدان دوست: روش انتقال آب به عنوان یک تکنیک برای جاهای محدود قطعا می تواند کاربرد داشته باشد.
*در این زمینه برخی طرح ها همچون انتقال آب از دریاچه وان ترکیه به دریای خزر و یا مباحثی در مورد واردات آب هم مطرح شده است، آیا اساسا چنین ایده هایی امکان اجرا دارند؟
یزدان دوست: در مقطعی گفتند ما از ارس به دریاچه ارومیه آب انتقال خواهیم داد. من آن زمان از این طرح انتقاد کردم. چرا که آب شیرین با آب شور فرق دارد. این درحالی است که ما آب زرینه رود در تبریز را داریم و اگر واقعا قصد انجام حل مشکل را داریم، به جای انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه، می توانیم زرینه رود را آزاد کنیم تا طبیعت خودش به داد خودش برسد. این برنامه ریزی سختی نمی خواهد. در مورد دریاچه وان هم همینطور است. همه اینها برای کسی که دغدغه اش مدیریت تامین آب است ممکن است در دستور کار باشد. اما آنجایی مشکل پیدا می شود که این مسئول بگوید من وظیفه ام را انجام دادم و از اینحا به بعد، کار دیگری نمی توانم بکنم و مسئول دیگری باید این کار را بکند. به بیان دیگر، در این زمینه نیازمند مدیریت کامل هستیم. ما از جمله معدود کشورهایی هستیم که شورای عالی آب داریم و رئیس آن، رئیس جمهور است اما این شورا در سالهای گذشته کلا برگزار نمی شده و خوشبختانه در دوره اخیر، چندین جلسه برگزار کرده است. شکی نیست که شورای عالی آب میتواند تعامل میان دستگاهها و وزارتخانهها را برقرار کند و ارباب جمعی این وزارتخانهها را وادارد که روی دستورات کار کنند. اگر این شورا، ارتقای مرتبه پیدا کند و روی سیاستگذاری های کلان کشور، تمرکز کند، قطعا به نفع موضوع بحران آب خواهد بود چرا که همه مسئولان در زمینه اهمیت آب اتفاق نظر دارند اما این موضوع نیازمند انسجام است.
بنابراین طرح روش انتقال آب به این شکل، این فکر را برای مدیران ایجاد می کند که به دلیل کمبود آب در شرایط فعلی روش خوبی است و به همین دلیل این نسخه آماده را برای کل کشور می پیچند. این تصمیم گیری به نفع کسانی است که پیشنهادات وسوسه انگیزی را در شرایط فعلی می دهند و می گویند طرح انتقال آب و یا آب شیرین کن را با هزینه هایی برای لوله گذاری انجام می دهند.
*آقای دکتر مساح نظر شما در این رابطه چیست؟ آیا از نظر علمی روش انتقال آب پاسخگو است؟
*علیرضا مساح، دانشیار تغییر اقلیم و منابع آب پردیس ابوریحان دانشگاه تهران: من در بعضی موارد با دکتر یزدان دوست موافق و در برخی موارد مخالفم. در واقع روشهای مختلفی برای مدیریت تقاضا و آورد آب وجود دارد و در سطح دنیا نیز روشهای مختلفی در حال اجرا است که آورد آب را افزایش دهد. برای مثال بحث بارورسازی ابرها یکی از این روشها است. بحث انتقال آب بین حوضه ای با آب شیرین کن ها و از دریا هم یکی دیگر از روشها است. من می گویم در مدیریت تقاضای آب، اولویت را در افزایش سطح آگاهی مردم بدانیم و پس از آن اگر یک طرح چندین معیار را با هم داشته باشد چرا که نه! البته معیارها باید از نظر سود و هزینه، موضوع زیست محیطی و تکنولوژی برای مصرف کننده نهایی قابل قبول باشند. برای مثال من با طرح انتقال آب از خلیج فارس به کرمان و یزد موافقم. چرا که بررسی ها نشان می دهد هزینه ای که برای انتقال هر متر مکعب آب در این طرح، مصرف می شود بسیار کمتر از سرمایه گذاری های صورت گرفته از سوی کارخانه ها در این مناطق است و حتی کارخانه هایی که در یزد و کرمان هستند حاضرند بابت این انتقال هزینه زیادی بپردازند. در اصل به خاطر سرمایه گذاری این کارخانه ها بوده که آب شیرینکن ها در خلیج فارس نصب شده و بحث انتقال خطوط آن مطرح شده است. به این ترتیب انتقال آب با ارزش افزوده بالا باعث اشتغال زایی و سایر ارزشهای اقتصادی می شود. این مدل خوب است چرا که تمام معیارها را رعایت کرده است.
اما یکسری طرح ها هم هستند که انتقال آب در آنها مشکل دارد و در این زمینه با نظرات دکتر یزدان دوست موافقم. مثلا انتقال آب از بهشت آباد به اصفهان اشتباه است و این روش در مسیرهای انتقال با مشکل برخورد خواهد کرد. از سوی دیگر بررسی ها نشان می دهد که انتقال آب از یک منطقه و ریختن آن به رودخانه و رها کردن آن، باعث بحران فراوانی می شود. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که مردم برای به وجود آمدن فراوانی آب، سطح زیرکشت را چند برابر می کنند. به خاطر آب زیاد شده مصرفشان هم بیشتر می شود اما از آنجایی که این فراوانی آب، همیشگی نیست و مقطعی بوده، بعدها خطرات خود را با بحران بیشتری نشان می دهد . من به طور 100 در صد مخالف طرح انتقال آب نیستم. اگر توجیه داشته باشد چرا که نه. برای مثال با طرح انتقال آب دریای خزر که به لحاظ زیست محیطی مشکل ساز است موافق نیستم.
یزدان دوست خطاب به مساح : پس مخالفت شما با من در چه رابطه ای بود؟ چون من هم معتقدم که اگر این طرح در جای خودش انجام شود و موردی باشد معمولا توجیه پذیر بوده و جای دفاع دارد. البته در این مورد هم باید اثرات زیست محیطی آن را بررسی کرد. اینکه این اقدام منطقی است و یا خیر. جالب است بدانید که به خاطر آلودگی دریای خزر طی سالهای پیاپی، در ایام نوروز، ماهی در محمود آباد صید می شود که به ماهی تالاسمی معروف شده است و برخی از بومی ها به این دلیل، ماهی آنجا را نمی خورند. سکنه بندر انزلی می گویند ما تابستانها در آب دریای خرز شنا نمی کنیم چون ممکن است به دلیل این آلودگی دچار بیماریهای پوستی شوند. این را گفتم که بگویم ما فقط بحث آب شور را نداریم. اینها می خواهند ۳۰۰ کیلومتر آب را انتقال دهند و لوله بزنند. این غیرمنطقی است.
*آقای دکتر مدنی، آیا روش انتقال برای حل بحران آب، در سایر کشورها نیز استفاده می شود و روش موفقی بوده؟
کاوه مدنی، دانشیار مدیریت آب و محیط زیست امپریال کالج لندن: انتقال آب در کنار کندن چاه، تکنولوژی پمپ، سدسازی و آب شیرین کن ها، تکنولوژی و راه حل های مهندسی و سازه ای هستند که بیشتر در قسمت تامین آب به کار گرفته می شوند و چنانچه درست از آنها استفاده شود به توسعه کمک می کنند. در ایران محدودیتهای آبی از لحاظ زمانی و مکانی وجود دارد و به همین دلیل نیازمند یک سری امکانات برای تامین آب هستیم که می توانند تبعات زیست محیطی داشته باشند. نمی توان گفت که باید به خاطر محیط زیست توسعه را متوقف کرد ولی می توان گفت که حفظ محیط زیست باید یکی از اهداف توسعه باشد و اثرات محیط زیستی پروژه های مهندسی باید در کنار اثرات اقتصادی و اجتماعی این پروژه ها لحاظ گردند. ما در ایران با کندن چاه و از بین بردن قناتها شروع کردیم، بعد رو به سدسازی آوردیم که کمکهایی نیز کرد اما در مورد آن زیاده روی کردیم. اکنون نیز موضوع انتقال آب مطرح شده. مطالعات ما در حوضه زاینده رود نشان داده که آوردن آب مشوق توسعه شده و باعث شده مشکلات در کوتاه مدت حل و در دراز مدت زیاد شوند. باید توجه داشت اگر نتوانیم آن بخش از داستان را که تقاضا است، حل کنیم و دائم به فکر تامین آب باشیم، مشکلاتی به وجود می آید. همانطور که آنتی بیوتیک خوب است اما ما ایرانیها ۲ برابر متوسط جهانی از آن استفاده و به تعبیر بهتر سوء استفاده می کنیم. انتقال آب هم همین است، این روش می تواند در جایی با مسئولیت استفاده شود و کاربردی باشد و می تواند برعکس آن نیز اتفاق بیافتد.
اما در مورد اینکه این روش در سایر کشورها موفق بوده و یا خیر، باید بگویم که روش انتقال آب در مناطق خشک دنیا مورد استفاده قرار گرفته است. اما اینکه این طرح موفق بوده یا خیر، بستگی دارد که ملاک موفقیت را در چه ببینیم. اگر ملاک اقتصادی باشد در خیلی موارد بله، موفق بوده است مثلا در کالفرنیا دو سوم آب از یک نقطه تامین می شود و به همین خاطر حجم زیادی از آب با طی مسافت زیادی به نقاط مختلف منتقل می شود و نیاز های شرب و کشاورزی را تامین می کند. البته مشکلاتی هم وجود دارد اما برای آنکه نمی توان از مردم ساکن یک منطقه مثل لوس آنجلس خواست که از آنجا مهاجرت کنند، این روش و آوردن آب بیشتر، یک راه حل چسب زخمی محسوب می شود. به این معنی که در بدنتان به دلیل عفونت، سردرد دارید اما با مسکن درمانش می کنیم؛ در حالیکه بدن به آنتی بیوتیک نیاز دارد و بعد از مدتی درد با شدت بیشتر برمی گردد . در حال حاضر اثرات منفی دو تکنولوژی انتقال آب و آب شیرین کن برای ما هویدا نشده است. بنابراین هنوز جذاب هستند. اما چندسال دیگر اثرات آن معلوم می شود. در مورد سدسازی هم همین اتفاق افتاد و حالا همه مخالف آن شده اند.
از سوی دیگر اقتصاد آب چیزی است که درکشور ما فراموش شده است. جایی که طرح، توجیه اقتصادی دارد و اثرات زیست محیطی و اجتماعی زیادی ندارد، بله می شود طرح انتقال آب را انجام داد.
نظرتان درباره طرح انتقال آب از دریاچه وان به دریاچه ارومیه چیست؟
در مورد انتقال آب از وان به دریایچه ارومیه، از یک گروه سوئیسی هم برای مشاوره کمک گرفته شد. این تیم از من خواستند با آنها همکاری کنم. آنها بارها و بارها تاکید کردند که اگر انتقال آب از دریاچه وان یک راه حل کمکی برای دریاچه باشد و سطح آب را بالا ببرد، فقط یک پانسمان کوتاه مدت است. از این طریق فقط می توان برای مدتی کوتاه ارومیه را خیس و مرطوب نگه داشت و جلوی انتشار نمک را گرفت اما احتمالا آرتمیا از بین برود. این هیات کارشناسی معتقد بودند که با این اوصاف در صورت انتقال آب انجام کارهای دیگر ضروری است. انتقال آب از وان به ارومیه مانند این است که با تانکر آب به دریاچه ارومیه بریزیم که یک مدتی مرطوب بماند ودردش کم شود اما مشکلاتش حل نخواهد شد.
اما به هر صورت برای برون رفت از چالشهای آب و آینده کشور، ممکن است بتوان از این راه حلهای سازه ای هم بهره برد به شرطی که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی قابل توجیه باشند.
* آقای دکتر یزدان دوست، در مورد آب شیرین کنها نظرتان چیست؟ تا چه حد این فناوری کاربردی است و می تواند به مشکلات آبی کشور کمک کند؟ در حال حاضر آب شیرین کن های خورشیدی هم به این مبحث افزوده شده اند و با توجه به تازگی موضوع، دانشگاههای مختلف به آن پرداخته و آب شیرین کن خورشیدی تولید می کنند. این موضوع چقدر می تواند راهگشا باشد؟
یزدان دوست: به نظر من آب شیرینکنها می توانند در برخی جاها به کار گرفته شوند. مثلا در حاشیه کویر، کمربند جنوبی کشور دارای منبعی است به نام آب لب شور. این آب قابل استفاده مستقیم نیست و به خاطر کمبود آب و وضعیت آب چاههای زیرزمینی، نامرغوب شده و شوری آن بالا رفته است. اینها در یک فاز کوچکتری از فعالیت می تواند از آب شیرین کن ها استفاده کنند. یا اینکه در ابعاد بزرگتر، مثلا برای یک شهر مانند کاشان با ۳۵۰ هزار نفر جمعیت، می توان از این طریق مشکل کم آبی را حل کرد. در این منطقه آبی وجود ندارد و آبهای سدی ناچیز هستند. اما به دلیل اینکه این منطقه ۱۰ برابر جمعیت خودش را ظرف یک ماه به عنوان توریست می پذیرد و پتانسل توریسم و اکو توریسم دارد، نباید آن را به حال خود واگذاشت و با استفاده از آب شیرین کنها می توان آن را به صورت مقطعی حفظ کرد.
این مدل راهکارها قطعا در دستور کار است. اما بازهم تاکید دارم که نباید هیجانزده شویم و بگوییم که آب شیرین کن خورشیدی خوب است و برای کل ممکلت یک نسخه بپیچیم. از این فناوری باید به صورت موردی استفاده کرد که سود و هزینه آن کاملا جواب می دهد و توجیه پذیر باشد.
* آفای دکتر مدنی شما چطور؟ آیا با راه حل آب شیرین کن ها موافق هستید؟
مدنی: با ذاتش بله، اما به شرط اینکه اقتصاد آب و اثرات زیست محیطی در این روش دیده شود. باید بدانیم در چه منطقه ای و از چه روشی استفاده می کنیم. البته اگر قرار باشد از آب شیرین کن استفاده کنیم بهتر است از مدلی استفاده کنیم که از نیروی خورشیدی بهره می برد؛ اما این به این معنی نیست که استفاده از آب شیرین کن خورشیدی بهتر از کاهش و مصرف آب در شهر و یا در بخش کشاورزی است. مشکل ما این است که خیلی زود رفتیم سراغ این راه حلها. راه حلهایی مثل بازیافت و بازچرخانی آب را کاملا فراموش کردیم. از سوی دیگر علاوه بر اینکه در روشهای برون رفت از چالش آب، محیط زیست را فراموش کردیم و به موضوع اقتصاد آب هم توجهی نداریم.
* آقای مساح نظر شما برای استفاده از این روش چیست؟
مساح: درمورد آب شیرین کن هایی که در مناطق غیر ساحلی استفاده می شوند باید به این نکته هم توجه داشت که آب های رودخانه های ما انقدر شور نیست که از این روش برای شیرین کردن آب آنها استفاده شود. بنابراین این روش در جاهایی مورد استفاده قرار می گیرد که ما آبهای زیرزمینی شور داریم. استفاده از اینها یک خطری می تواند به دنبال داشته باشد و آن فشار بیشتر بر آبهای زیرزمینی است. یعنی مکش بیشتر آبهای زیرزمینی و نشستهای بیشتر که بحران آبهای زیرزمینی را در برخواهد داشت.
مدنی در پاسخ به اظهارات مساح: با برنامه ریزی و مدیریت درست می توان از آبهای لب شور هم به طور مناسب استفاده کرد. مثلا در تگزاس هم از چاه شور آب برمی دارند و آن را شیرین می کنند و به کشاورزی می سپرند و نمک آن را در یک آبخوان دیگر تزریق می کنند. یعنی یک آبخوان را حفظ کرده و یکی را از بین می برند که این موضوع از لحاظ اقتصادی کار خوبی است اما از نظر محیط زیستی نه. منظور این است که راه حل زیاد است و ما در حال پیشرفت تکنولوژیکی هستیم. مهم این است که عجله نکنیم و در استفاده از راه حل های اینچنینی از مبدعین این راه حل ها پیشی نگیریم و کاسه داغتر از آش نشویم.