مرجان در شبکههای اجتماعی تلفن همراه با مردی آشنا شد. او و آن مرد مدتی از طریق مجازی با هم در ارتباط بودند. اعتیاد نگران کننده زن 29 ساله به تلفن همراهش نگرانی همسرش را در پی داشت.
مرد جوان که احساس خطر می کرد همسرش را زیر نظر گرفت و متوجه شد شریک زندگی اش گام در مسیری گذاشته که به خیانتی شوم ختم خواهد شد.
او در اولین قرار ملاقات همسرش با شیاد مجازی، به تعقیب آنها پرداخت و مچ مرجان را در حالی که کنار مرد غریبه در پارک قدم میزد، گرفت.
همسر مرجان با برخورد منطقی خود همسرش را به خانه بازگرداند و در مورد تهدیدها و خطراتی که این ارتباط مجازی برای سرنوشت شان با وجود یک دختر 5 ساله که میوه زندگی آنها است در پی خواهد داشت آگاهی لازم را به او ارائه کرد.
پس از این ماجرا مرجان تعهد داد که اشتباههای گذشته اش را جبران کند. او که در برابر همسرش احساس خجالت و سرشکستگی میکرد نمی توانست خودش را ببخشد و یک روز که همسر و فرزندش بیرون از خانه بودند تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد. زن جوان نفسهای آخر را میکشید که شوهرش وارد خانه شد و پیکر نیمه جان او بلافاصله به یکی از بیمارستانهای مشهد انتقال یافت. مرجان با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت. او در بیمارستان به خبرنگار شوک گفت: خوشحالم از این که فرصتی دوباره برای زندگی یافتهام و بچهام بیمادر نشده است.
مرجان پس از اقدامهای لازم درمانی ترخیص شد و به خانه برگشت.
اما با وجود گذشت حدود دو ماه و نیم او همچنان نسبت به خود احساس تنفر و بدبینی دارد و عذاب وجدان راحتش نمی گذارد.
زن 29 ساله دچار افسردگی شدید روحی و روانی شده است. همسر مرجان میگوید فکر می کنم سرکوفت مادر و خواهر همسرم پس از آن که مطلع شدند او چه اشتباهی کرده باعث تشدید آسیبهای روحی و روانی اش شده است. زن جوان تحت مراقبتهای ویژه روانپزشکی قرار گرفته است.