سپیده 26 ساله مادر این کودک وقتی تحت تحقیق قرار گرفت، اعتراف کرد که پسر دو ماهه‌اش را به زمین کوبیده است.
با این اعتراف، مادر سنگدل بازداشت شد و کارآگاهان پلیس جنایی در ادامه تحقیقات پی بردند که سپیده سال 91 در گرگان پسر یک ساله دیگر خود را نیز به قتل رسانده است.
پرونده این مادر سنگدل با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
این در حالی بود که همسر این زن با اعلام رضایت از خونخواهی بدون هیچ چشمداشتی گذشت کرد. صبح دیروز این مادر سنگدل در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی و دوقاضی مستشار تحت محاکمه قرار گرفت.
قاضی: براساس کیفرخواست صادره شما قاتل دو فرزند خود هستید، چه می‌گویید؟
وقتی برای ادامه زندگی به تهران آمدم، مادر و دختری در همسایگی ما زندگی می‌کردند و به من گفتند که همسرت مشکل اخلاقی دارد. من نیز عصبانی شدم و پسرم را به زمین کوبیدم! باور کنید بچه‌هایم را دوست داشتم و عاشق زندگی‌ام بودم. از طرفی هم خودم مریض بوده و از درد دست، پا و کمر رنج می‌بردم وقتی این مادر و دختر متوجه مریضی من شدند به من شیشه دادند تا مصرف کنم و دردم تسکین پیدا کند. با آنان شیشه مصرف می‌کردم. در توهم شیشه نفهمیدم که دارم چه کار می‌کنم. حالا بشدت پشیمانم!
سوالات قاضی و پاسخهای مادر
قاضی: فرزند اول را چرا کشتی؟
پتو انداختم روی صورتش تا بخوابد، نمی‌دانم چطور شد که خفه شد. گاهی اوقات عصبانی می‌شدم. روزی که پسر اولم را در گرگان خواباندم بالشت روی دهانش گذاشتم و او را خفه کردم.
قاضی: بالشت را چند ثانیه روی دهانش گذاشتی؟
20 یا 30 ثانیه بود.
قاضی: به همسرت گفتی که بچه را کشتی؟
نه! آن روز وقتی همسرم به خانه آمد پرسید ابوالفضل خوابیده؟ گفتم بله رفتم توی آشپزخانه. همسرم آمد و گفت می‌خواهم با ابوالفضل بازی کنم. همان لحظه دچار عذاب وجدان شدم رفتم قرص‌های اعصاب شوهرم را برداشتم و نزدیک به 20 تا قرص خوردم!
حالم خیلی بد شد. همان لحظه شوهرم مرا به بیمارستان رساند. وقتی به خانه رفته بود، تصور می‌کرد که پسرمان در خواب خفه شده است. آن زمان بازپرس گرگان نیز پرونده را با قرار منع تعقیب بست!
قاضی: انگیزه‌ات از این جنایات چه بود؟
هیچ‌انگیزه‌ای نداشتم. فقط مصرف شیشه باعث شد که من دچار توهم شوم و مرگ فرزندانم را رقم بزنم!
قاضی: جنایت دوم را چگونه انجام دادی؟
ابتدا پسرم را به حمام بردم، وقتی از حمام بیرون آمدیم، تلویزیون را روشن کردم این در حالی بود که ابوالفضل نیز در آغوشم بود. ناگهان یک آن عصبی شدم و او را به روی سرامیک کوبیدم.
قاضی: وقتی پسرت را به زمین کوبیدی آیا ایستاده یا نشسته بودی؟
ایستاده بودم.
آخرین دفاعت چیست؟
مادر سنگدل، گریه‌کنان: بشدت از کشتن فرزندانم پشیمانم و تقاضای عفو و بخشش دارم.
در پایان سه قاضی عالیرتبه با هم وارد شور شدند و مادر سنگدل را از لحاظ جنبه عمومی جرم به 10 سال زندان
محکوم کردند.
