ساعت 9 صبح دوشنبه 19 مرداد ماه سال گذشته پدر نگرانی با مراجعه به کلانتری 161 ابوذر از ماجرای ناپدید شدن دختر 14 سالهاش به نام سهیلا خبر داد. روز 27 مرداد ماه مأموران کلانتری ولنجک در حال گشتزنی بودند که با دختر نوجوانی روبهرو شدند و وی با دیدن مأموران ادعا کرد که چند روز پیش از خانه فرار کرده است.
این دختر که سهیلا نام دارد در رازگشاییاش گفت: روز جمعه با پدربزرگ و مادربزرگم به پارک رفته بودیم که پسر جوانی به نام آرش با من طرح دوستی ریخت و شماره موبایلم را گرفت و زنگ زد اما من هیچ تماسی با او نگرفتم اما فردای آن روز پسر جوان با من تماس گرفت و خواست تا در محل قرار حاضرشوم.
آرش وقتی مرا دید به زور و تهدید من را سوار بر خودرویش کرد و با سرعت به سمت کارگاهی رفت و در حالی که چشمانم بسته بود شب مرا در آن کارگاه زندانی کردند تا اینکه فردای آن شب رضا، احسان، آرش و 2 جوان دیگر مرا سوار بر خودرویی کردند و به باغی بردند که در آنجا مرد افغانستانی نیز حضور داشت. 5 جوان دستانم را بسته بودند و احسان و 2 جوان دیگر مرا هدف نیت شومشان قرار دادند و برای اینکه پا به فرار نگذارم سگ بزرگی را پیش رویم آوردند و او را در یک قدمی من بستند که از ترس همه بدنم شروع به لرزیدن کرد. وی افزود: نیمه شب بود که مرد افغانستانی به سراغم آمد و گفت اگر 5 جوان بخوابند مرا نجات خواهد داد که نزدیک صبح بود مرد افغانستانی با گرفتن آژانس مرا به تهران فرستاد و در ولنجک پیاده شدم. همین اعترافات تلخ کافی بود تا کارآگاهان برای ردیابی این باند شیطانی وارد عمل شدند که در این مرحله مخفیگاه یکی از آنها را که رضا نام دارد ردزنی کردند اما پی بردند وی مدتی است که از مخفیگاهش فرار کرده و هیچ کس اطلاعی از سرنوشت او ندارد.بنا بر این گزارش، بازپرس ایلخانی از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی با توجه به فراری بودن متهمان دستورات ویژهای را برای دستگیری اعضای این باند شیطانی صادر کرد و تحقیقات برای بازداشت آنها ادامه دارد.