این نوزادان دوقلو قربانی افیون شدید پدر و مادرشان شدند و راز این تراژدی تلخ 10 ماه در هاله‌ای از ابهام بود.

مرد 42 ساله‌ای به نام محمد و همسر 40 ساله‌اش مهناز، از چند سال پیش اعتیاد شدیدی به مواد مخدر پیدا کردند.حاصل زندگی آنها دو پسر 14 و 17 ساله بود. مواد مخدر امان زندگی زوج جوان را برید و آنها در وضعیتی قرار گرفتند که نمی‌توانستند از کودکان خود نگهداری کنند.این زوج افیونی دو فرزند خود را به اقوام سپردند و در وضعیتی اسفبار روزگار گذراندند. مادر خانواده سال پیش و در ماه هشتم بارداری دو فرزند دوقلوی پسر به دنیا آورد. دوقلوها که حال‌شان خوب نبود 12 روز در بیمارستان تحت مراقبت‌های ویژه درمانی قرار گرفتند تا اینکه ترخیص شدند و به خانه افیونی پدر و مادر انتقال یافتند.48 ساعت پس از ترخیص دوقلوها از بیمارستان پیکرهای بی‌جان آنها به بیمارستان 22 بهمن خواف انتقال یافت. پزشکان این مرکز درمانی با انجام معاینات ابتدایی مرگ این دو نوزاد را اعلام کردند.در این مرحله پدر و مادر افیونی اظهار داشتند دوقلوها به صورت ناگهانی حال‌شان وخیم شده و تا رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داده‌اند.سرهنگ یزدانی، رئیس پلیس خواف در این‌باره گفت: با توجه به مرگ مرموز دوقلوها دستور قضایی برای کالبدشکافی صادر شد و اجساد به پزشکی قانونی انتقال یافت.

 

10 ماه بعد

با بررسی کارشناسی در پزشکی قانونی، نظریه علمی پرده از تراژدی تلخی برداشت و مشخص شد دو قلوها به خاطر مسمومیت ناشی از ترکیبات مخدر متادون و عوارض آن به کام مرگ فرورفته‌اند.

در پی روشن شدن علت مرگ دو نوزاد، تحقیقات از پدر و مادر آنها ادامه یافت. محمد روز دوشنبه گذشته در اعترافاتی صریح گفت: پس از ترخیص دوقلوها از بیمارستان ابتدا به خانه دایی‌ام در روستای تیزاب رفته و از آنجا به خانه خودمان در نشتیفان برگشتیم و شب چون حال همسرم خوب نبود متادون مصرف کرد و خوابید. بچه‌ها بی‌قراری و مدام گریه و زاری می‌کردند و چون خودم متادون مصرف می‌کردم و آرام می‌شدم فکر کردم اگر به بچه‌ها متادون بدهم آنها نیز آرام خواهند شد به همین خاطر سرانگشت خود را آغشته به متادون کردم و به بچه‌ها دادم و خودم نیز متادون مصرف کردم و خوابیدم. صبح که بیدار شدم دیدم بچه‌ها حالشان خوب نیست که آنها را به بیمارستان بردیم و گفتند مرده‌اند. من نمی‌دانستم اگر متادون به آنها بدهم باعث مسمومیت آنها و مرگ‌شان می‌شوم و گمان می‌کردم که چون خودم بعد از مصرف آرام می‌شوم آنها نیز آرام خواهند گرفت.پدر افیونی درخصوص تهیه متادون نیز اظهار داشته چون تحت درمان بودم شربت متادون را از کلینیک تهیه می‌کردم. همسرم نیز از موضوع بی‌اطلاع بوده و دلیل اینکه تاکنون چیزی نگفتم می‌ترسیدم که زندگی‌ام به هم بخورد.

مادر دوقلوها چه گفت؟

مهناز مادر دوقلوها با چشمانی گریان گفت: پس از ترخیص کودکان از بیمارستان به روستای تیزاب و از آنجا به خانه خودمان در نشتیفان رفتیم. من چون حالم خوب نبود و اعتیاد داشتم و تحت درمان بودم متادون مصرف کرده و خوابیدم و چیزی متوجه نشدم. صبح که از خواب بیدار شدم دیدم حال کودکانم خوب نیست و به بیمارستان مراجعه کردیم، گفتند بچه‌ها جان باخته‌اند.