رسیدگی به این پرونده از یکم اردیبهشت سال گذشته در پی کشف جسد مردی در یک خودروی پراید در محدوده کهریزک در دستور کار پلیس قرار گرفت. تیم جنایی پس از حضور در محل متوجه شدند، مرد جوان با شلیک دو گلوله به قتل رسیده است.
با بررسی پلاک خودرو هویت مقتول به نام سهیل شناسایی شد و پس از بررسی تماس های تلفن مقتول، ماموران به دختر خاله او به نام سلما رسیدند. زن جوان آخرین بار با مقتول تماس گرفته بود. با کشف این سرنخ زن جوان دستگیر شد که در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و مدعی شد مدتی قبل به دلیل اختلافاتی که با شوهرم داشتم از او جدا شدم. روز حادثه سهیل وقتی متوجه شد تنها هستم، با زور مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد از این کار با من تماس گرفت و مدعی شد به خاطر توهم موادمخدر دست به این کار زده و درخواست بخشش کرد. تصور میکردم او پشیمان شده، اما بار دیگر هم قصد آزارم را داشت که موفق نشد. بعد از این اتفاق تصمیم به انتقام گرفتم. از همسر سابقم خواستم سلاحی تهیه کند. او هم یک قبضه کلت به من داد. روز حادثه با سهیل تماس گرفته و از او خواستم مرا به خانه پدرم برساند. در میان راه متوجه خندههای مرموز او شده و تصمیمم برای کشتن او جدی شد. ابتدا گلولهای شلیک و او را زخمی کردم. بعد هم با شلیک گلولهای دیگر سهیل را کشتم.
با این اعترافات، همسر سابق سلما به نام کریم دستگیر و دربازجوییها منکر اتهام معاونت در قتل شد.
با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان در شعبه دهم پای میز محاکمه قرار گرفتند.
در این جلسه اولیای دم مقتول برای قاتل پسرشان تقاضای قصاص کردند و ادعاهای او را درباره تعرض مقتول به زن جوان را دروغ دانستند.
در ادامه سلما در جایگاه قرار گرفت و گفت: در 17سالگی با وجود مخالفتهای خانوادهام با کریم ازدواج کردم. اما یکسال بعد به خاطر خانوادهام از او جدا شدم. کریم زن و یک دختر و پسر خردسال داشت و خانواده ام به این خاطر مخالف ازدواج ما بودند. بعد از چند ماه دوباره به عقد موقت او درآمدم. یک روز که در خانه تنها بودم مقتول به خانهام در پرند آمد و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. از آن روز به بعد کینه او را به دل گرفتم و به فکر انتقام افتادم. به شوهر صیغهایام گفتم یک سلاح میخواهم تا پسرخالهام را بترسانم او هم یک کلت کمری در اختیارم قرار داد، اما از نقشه من برای قتل بیخبر بود. من با پسرخالهام تماس گرفتم و از او خواستم دنبالم بیاید. در جاده کهریزک وقتی سوار ماشین او شدم از چشمانش خواندم میخواهد مرا آزار بدهد. همان موقع کلت را از کیفم بیرون آوردم و به سر و سینهاش شلیک کردم.
در ادامه کریم نیز در دفاع از خود گفت: من از ماجرای قتل بیخبر بودم و فقط برای سلما سلاح تهیه کردم. معاونتی هم در قتل نداشتم.
پس از دفاعیات متهمان، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند و سلما را به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم کردند. همسرش هم به اتهام معاونت در قتل و نگهداری اسلحه به 10 سال و نیم حبس محکوم شد. با اعتراض متهمان به رای دادگاه، پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد و قضات شعبه 28 دیوان عالی کشور مجازات عاملان جنایت را تائید کردند.