زنی میانسال چندیقبل به پلیس آگاهی استان فارس رفت و از ناپدیدشدن شوهرش به نام محمود ابراز نگرانی کرد. او گفت: «محمود برای انجام کاری از خانه خارج شد. من چند ساعت مرتب به صورت تلفنی با او در تماس بودم اما بعد از چند ساعت، دیگر به تلفنش جواب نداد و از خودش هم خبری نیست؛ به همین دلیل احتمال میدهم حادثهای برای وی رخ داده باشد».مأموران اطلاعات مربوط به محمود را ثبت و همزمان با تلاش برای یافتن او، تحقیقات خود را روی کشف خودروی این مرد که سوار بر آن منزل را ترک کرده بود متمرکز کردند اما ردی در این خصوص به دست نیامد و پرونده به حالت راکد باقی ماند. این در حالی بود که گذشت زمان احتمال مرگ محمود را قوت میبخشید. سرانجام بعد از چند روز خبر رسید جنازه مردی ناشناس درحالیکه سرش بریده شده، پیدا شده است. مأموران بعد از حضور در صحنه جرم با توجه به مشخصات ظاهری مقتول، احتمال دادند او محمود باشد؛ به همین دلیل همسر این مرد به پزشکی قانونی فراخوانده شد. زن میانسال بعد از رؤیت جسد درحالیکه بهشدت شوکه شده بود، هویت او را تأیید کرد. پس از افشای سرنوشت مرد میانسال، تحقیقات در این پرونده وارد مرحلهای تازه شد. با توجه به اینکه اثری از خودروی مقتول نبود، فرضیه قتل با انگیزه سرقت قوت گرفت. از سویی همسر محمود در بازجوییها گفت شوهرش با فردی خاص اختلاف نداشت و بعید به نظر میرسد او قربانی کینهجویی شده باشد. مجموع این اطلاعات و سرنخها پلیس را واداشت تمام توان خود را معطوف به یافتن خودروی قربانی کند؛ این تلاشها بعد از چند ماه نتیجه داد. مشخصات اتومبیل مسروقه به تمامی واحدهای انتظامی اعلام شده بود و یکی از تیمهای گشت پلیس حین انجام وظیفه این خودرو را مشاهده و ضمن متوقفکردن آن، رانندهاش را نیز بازداشت کرد. مظنون بعد از انتقال به پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت. او ابتدا سعی کرد وانمود کند از مسروقهبودن خودرو اطلاعی نداشته است اما تلاشهای وی برای کتمان واقعیت بیفایده بود و او سرانجام مجبور شد اتهام قتل محمود را بپذیرد. این مرد در اعترافاتش گفت: «من و یکی از دوستانم به نام حسن چندیقبل با محمود آشنا شدیم و با او مراوده کاری داشتیم تا اینکه پس از مدتی با اطلاع از وضع مالی خوب این مرد، مصمم شدیم از او سرقت کنیم. برای این کار نقشهای کشیدیم و روز حادثه با وی برای انجام کاری قرار گذاشتیم. ما سوار خودروی محمود شدیم و بعد از اینکه به محلی خلوت رسیدیم، با چاقو او را به قتل رساندیم. سپس خودرو و کارت عابربانکش را که ١١ میلیون تومان موجودی داشت، سرقت و فرار کردیم. چون ردی از خودمان به جا نگذاشته بودیم، بعید میدانستم دستگیر شوم و تصورم این بود که بعد از گذشت مدتی، دیگر کسی دنبال خودروی مسروقه نخواهد بود».مأموران پس از شنیدن اظهارات این مرد دوست او را نیز بازداشت کردند. حسن در بازجوییها اعترافات همدستش را تأیید کرد و پذیرفت در این جنایت نقش داشته است. بهاینترتیب پرونده در اختیار بازپرس جنایی قرار گرفت و درحالحاضر تحقیقات دراینباره ادامه دارد.
شناسه خبر:
۴۷۵۷۴۹
اعتراف به سرقت مرگبار
پرونده دو مرد که متهم هستند فردی را با انگیزه سرقت به قتل رساندهاند، روی میز بازپرس جنایی قرار گرفت.
۰
منبع :
شرق