پشت پرده واقعیت تلخ خودکشی در مترو

پس از این اتفاق مسئولان مربوطه برق ایستگاه مترو را قطع کرده تا بتوانند جسد بی جان مرد جوان را از ریل هاخارج کنند، این حادثه و حادثه هایی مانند آن ساعت ها در مسیر تردد قطار ها اختلال ایجاد می کند و در 80 درصد مواقع فرد مجروح قبل از رسیدن اورژانس به علت شدت جراحات جان خود را از دست می دهد.

تعداد خودکشی ها در ایستگاه های مترو کم نیست، خیال اینکه یک مرگ راحت در پیش خواهد بود بسیاری از این افراد را به سمت ایستگاه های مترو می کشاند. مرگی که ده ها مسافر شاهد آن خواهند بود و راهبر قطاری که جیغ ترمزهای قطار را به صدا در می آورد اما باز هم نمی تواند مانع از مرگ شود شاید اصلی‌ترین شاهدی است که همه چیز را می‌بیند؛ از لحظه پریدن تا بیرون آوردن جنازه‌ای آشفته از زیر قطار و تمیز کردن رد خون روی ریل‌ها. فردی که خودکشی می کند هرچند به خیالی باطل خودش را از زندگی فعلی رهایی می بخشد اما آینده افراد دیگری را تحت شعاع این حرکت قرار می دهد. به گفته کارشناسان تاثیرات منفی و روانی که افراد حاضر در صحنه خودکشی و همچنین راهبران وظیفه شناس خطوط قطار شهری با آن مواجه می شوند بسیار خطرناک، استرس آور و بعضا غیر قابل جبران است؛ تا جایی صحنه خودکشی هیچگاه از ذهنشان خارج نمی شود و در مراحل بعدی زندگی چه در جامعه و چه در خانواده و زندگی زناشویی دچار مشکلات اساسی می شوند.

 

مرخصی 2 تا 4 هفته‌ای و سفر خانوادگی با دیدن خودکشی!

احمد دنیامالی، عضو شورای اسلامی شهر تهران، آمار رسمی خودکشی در ایستگاه های مترو تهران در سال گذشته را بیش از 17 مورد عنوان کرده بود. با استناد بر همین آمار و در نظر گرفتن عدد 20 در یک سال، ماهانه 1.6 خودکشی صورت می گیرد. این آمار می گوید که هر ماه حداقل 1 راهبر سانحه زیر گرفتن مسافر را تجربه می کند. تجربه ای تلخ و باور نکردنی که به گفته خود راهبران بسیار دردآور است. یکی از راهبران قطار شهری(مترو) تهران در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی روزنامه «ابتکار» می گوید: روزی که خبر خودکشی در یکی از ایستگاه ها به گوشم رسید، ناخودآگاه وقتی آن روز به آن ایستگاه رسیدم سرعت خود را بیشتر از حد معمول کاهش دادم. تقریبا تا دو هفته گذشته از روز حادثه، لحظه ورود به آن ایستگاه ترسی در وجودم بود که نکند کسی خودش را جلو قطار بیاندازد. با اینکه در حال حاضر حدود 4 ماه از آن اتفاق گذشته است و این اتفاق برای خودم نیز پیش نیامده بود، اما هنوز هنگام ورود به سکوی آن ایستگاه می ترسم.

این راهبر در ارتباط با اختلال‌های روانی ایجاد شده برای راهبران پس از دیدن صحنه خودکشی گفت: هنگام ورود به سکو طبق قانون باید سرعت را به زیر 50 کیلومتر بر ساعت برسانیم و بوق زدن فقط در زمانی که احساس خطر می کنیم توصیه شده است. راهبری که خودکشی را از نزدیک ببیند براساس آیین نامه به پزشک روانشناس مراجعه می کند و به طور معمول دو هفته مرخصی استعلاجی برایش منظور می گردد. پس از آن دوباره به روانپزشک رفته و بسته به روحیه ای که دارد ممکن است این مرخصی به 4 هفته افزایش یابد. در ضمن یک هفته برای شخص راهبر و خانواده اش، مسافرت به مشهد با هواپیما درنظر گرفته می شود چرا که مسافرت با قطار ممکن است خاطرات بدی را دوباره برای راهبر زنده کند.

وی می گوید: من خودم خودکشی ای را تجربه نکردم اما یکی از دوستانم که از نزدیک این اتفاق را دید، بعد از آن سانحه دچار اختلال ژنتیکی شده و دیگر ریش روی صورتش نرویید. به جرات می توانم بگویم این اتفاق می تواند یک شوک اساسی به راهبر دهد و استرس و رعب و وحشت را در زندگی اش افزایش دهد. برخی راهبر ها هم وقتی این اتفاق برایشان رخ می دهد نمی توانند تحمل کنند و درخواست انتقال به بخش های دیگر شرکت مترو را می دهند. به گفته کارشناسان از پیامدهای اختلال‌های روانی می توان به گوشه گیری از اجتماع و انزواطلبی، کاهش یا افزایش شدید وزن، پرخاشگری و حالت های تهاجمی به دیگران، دشواری و ناتوانی در تمرکز، افسردگی، اضطراب و کاهش تحرکت پذیری اشاره کرد؛ و بعضا این موارد در برخی راهبران مترو که با پدیده خودکشی روبرو بوده اند دیده شده است. به سراغ دو کاور پوش سبز رنگ که خود را مراقب و حفاظت ایستگاه می نامند، رفتم. روی صندلی های ایستگاه نشسته بودند و منتظر ورود قطار. در ارتباط با میزان درآمدشان پرسیدم و علاقه خودم را به کار در مترو نشان دادم. یک از آن ها گفت: چهار روز کار، دو روز آزاد، همین روال تکرار می شود.

ساعت کاری‌مان نیز 5 صبح تا 2 بعد از ظهر و از 2 بعد از ظهر تا 11 شب است. سختی زیادی دارد اما حقوق مناسبی دریافت می کنیم. از نفر دوم که انگشت وسط یکی از دستانش را آتل بسته بود، پرسیدم دستت چه شده؟ در جواب گفت: زمانی که خط شلوغ است، جمعیت داخل واگن جا نمی شوند و مجبور هستیم با دست درها را هدایت کنیم تا بسته شود، در همین حین انگشتم لای در گیر کرد و این اتفاق افتاد. در ارتباط با پرت شدن مسافر در ریل و خودکشی هایی که با چشم دیده است از او پرسیدم، نگاهی به ریل ها انداخته و گفت: بار ها شده که مسافری در اثر گیج رفتن سرش به داخل ریل ها افتاده است و وظیفه ماست که نجاتشان دهیم. این آلودگی هوا هم بی تاثیر نیست، مثلا ذرات معلق در خط سه مترو به خوبی دیده می شود. من خودم در ایستگاه های منیریه، ولیعصر، آزادگان و گلبرگ خودکشی را از نزدیک دیده ام. از او در ارتباط با آموزش هایی که دیده اند پرسیدم و گفت : کلاس های زیادی را گذرانده ایم. یادم می آید یک مسافر به ریل ها پرید و من با فشاردادن دکمه ویژه تعبیه شده در ایستگاه مانع حرکت قطار شدم و جان مسافر را نجات دادم. از او بیشتر راجع به خودکشی های صورت گرفته و تاثیراتش بر شخص او در زندگی پرسیدم که ابتدا به شوخی گفت: خورد و خوراک نداریم. میرویم یک گوشه می نشینیم و به سقف زل می زنیم. بعد کمی خندید و ادامه داد: من زمانی راهبر قطار بوده ام، وقتی شخصی درست جلوی قطار می پرد برای راهبری که قرار است 30 سال در این شغل فعالیت کند بسیار درد آور خواهد بود. هربار هنگام ورود به ایستگاه لحظه خودکشی در ذهنش شکل می گیرد. فردی که خودکشی می کند خود را یک بار می کشد، اما روح و روان آن راهبر را صدها بار می کشد. یکی از دلایلی که از بخش راهبری به حفاظت ایستگاه انتقال پیدا کرده ام ،آن هم به میل خودم همین موارد است.

پدیده غیر واقعی همان اثر را دارد که پدیده واقعی به جا می گذارد

پدیده خودکشی و یا از نگاه دیگر عدم ایمنی صحیح سکوهای مترو موجب پرت شدن افراد به خطوط ریلی و نهایتا به مرگ می انجامد. دلایل زیادی وجود دارد که اساسا چرا یک فکر خودکشی می کند. ولایت االله درویشی، روانشناس در ارتباط با دلایلی که یک شخص را به مرحله خودکشی می رساند به خبرنگار اجتماعی روزنامه «ابتکار» می گوید: خودکشی در تمام جوامع و به دلایل مختلف صورت می گیرد. از علل خودکشی می توان به مسائل ژنتیکی اشاره کرد، هر چند این مورد کمتر پیش می آید اما برخی افراد ذاتا میل به افسردگی و خودکشی دارند. عوامل درونی، عدم عزت نفس، اعتماد به نفس و همچنین شیوه مواجه شدن با مسائل زندگی و نداشتن مهارتهای کافی از اینکه در بدترین شرایط بتوان بهترین رفتار را انجام داد، نهایتا به یاس، افسردگی و نا امیدی تبدیل می شود. درویشی افزایش آلاینده ها و مواد شیمیایی موجود در غذا ها را نیز در کلافه شدن افراد موثر می داند و می افزاید: مواردی مانند آلودگی هوا و برخی موارد دیگر باعث کاهش آستانه تحمل افراد می شود و در کنار آن بحران های اجتماعی و اقتصادی باعث می شود یک انسان نتواند با مسائل و مشکلات جامعه سازگاری ایجاد کند.

مشکلات زناشویی، مشکلات کارکنان در نظام اداری و همچنین نابرابری های اجتماعی و فاصله طبقاتی در افزایش خودکشی در یک کشور موثر است. این مدرس کشوری آموزش و بهداشت خانواده با اشاره به اینکه فردی که خودکشی می کند تمام خانواده و افراد حاضر در محیط خودکشی را نیز درگیر یک مرگ می کند، می گوید: عضوی از خانواده خودکشی می کند، عزت نفس تمام خانواده کاهش می یابد. بیماری عاطفی از فردی به فرد دیگر منتقل می شود و ممکن است در همان خانواده یک خودکشی دیگر صورت گیرد. برادری خودکشی می کند در کار آن ممکن است پس از مدتی خواهر خانواده خودکشی کند و اگر مادری خودکشی کند ممکن است دخترش دست به خودکشی بزند. درویشی می افزاید: این فقط برای خانواده نیست. بلکه با افزایش خودکشی ها مدیران نیز در خود قصور حس خواهند کرد و خود را گناه کار می دانند و سوالی که از خود میپرسند: آیا کمبودی بوده که چنین اتفاقی افتاده است؟