خدا نکند یک روز در تهران، زلزله بیاید! خدا نکند! چرا؟ یک نگاه اگر به سبک سوار شدنمان به قطارهای مترو و ازدحام این روزهای این وسیله حملونقل عمومی بیندازیم همه دست به دعا بر میداریم که خدا نکند زلزله بیاید! اگر یک روز چنین حادثهای رخ دهد، بیشتر از آنکه زلزله تلفات بر جای بگذارد، طرز رفتار خود ما و خودخواهیمان و کمتوجهی به برخی اولویتهای حملونقل عمومی فاجعه میآفریند!
قصه بدهیهای دولتها به شهرداری، داستانی سریالی است و آنقدر تکرار شده که انگار دیگر شنیده نمیشود! شاید اگر دولت محترم، بدهیهایش را به شهرداری پرداخت میکرد و قطارهای بیشتری برای مترو خریداری شده بود، با پدیده تلاش برای تنازع بقا در مترو روبهرو نبودیم! موضوعات مرتبط با شلوغی و ازدحام در متروی تهران را این روزها میتوان به 2 دلیل اصلی تقسیم کرد: «یکی بدهیهای میلیاردی تلنبار شده دولت به مترو و دیگری نوع رفتار شهروندان و عدم احساس مسؤولیت مسافران در قبال یکدیگر.»
با فشارهای وارده در مترو به خاطر ازدحام جمعیت و حاکمیت اصل «هیچجا به نوبت» در کنار با بینظمیها و آشفتهبازار شیوه سوار شدن به قطارهای مترو، به احتمال زیاد شما هم روبهرو بودهاید. همه آنهایی که اهل آمد و شد با مترو هستند، بارها با هجوم جمعیت برای سوار شدن به قطارها دست و پنجه نرم کردهاند و مبالغه نیست اگر بگوییم سالمندان و افراد مسن در چنین وضعیتی، برای حفظ سلامت خود و صدالبته زنده ماندن تقلا میکنند! جمعیت، منتظر میایستند، ناگهان سر و کله قطار پیدا میشود. تب و تاب و جنب و جوش جمعیت بالا میگیرد، انگار که یک مسابقه یا یک نبرد تن به تن برای تنازع بقا در پیش است! قطار میایستد. نفسها به شماره میافتد و کاسه انتظار برای باز شدن درهای واگنها لبریز میشود.
ناگهان درها تا نیمه باز میشود. در همان حالت نیمهباز درها، جمعیت به سمت در واگنها هجوم میبرند! در چنین وضعیتی، هرکسی که زور بیشتری بزند و از قدرت بدنی بیشتری بهرهمند باشد، همایسعادت بر شانههایش مینشیند و به قیمت له و لورده کردن دیگران، میتواند خودش را به داخل واگن پرتاب کند!
اما نمیدانم چرا تا حالا تابلوهای هشدار برای چنین وضعیتی در ایستگاههای مترو نصب نشده است؟! تابلوهایی که روی آنها نوشته شده باشد: «خطر! خطر! افراد سالمند، بیماران قلبی و تنفسی، افراد مبادی آداب و اشخاص بیبهره از قوه بدنی بالا، مراقب زنده ماندن خود باشند!»
همین دیروز بود که پیرمرد متشخصی در مسیر این ازدحام و هجوم، لای جمعیت گرفتار شد و نزدیک بود قلبش بایستد! هرچه داد میزد که بیماری قلبی دارد، کسی گوشش بدهکار نبود!
البته فشارها پس از سوار شدن به قطار، تمام نمیشود! بلکه مرحله دوم از «بازی فشار» است! هم در مرحله اول و هم در مرحله دوم، بعضیها تنها با گفتن جمله «هول ندین» یا «چرا هول میدین؟» اعتراض خودشان را اعلام میکنند. بعضیهای دیگر هم با واژههای تند و تیز یا رکیک، اعتراض میکنند که کار را به نزاع و زد و خورد لفظی و فیزیکی میکشاند.
نمونه این رفتار را در وضعیتهای گوناگون دیگر هم میتوانیم شاهد باشیم. بسیاری از افراد چنین رفتاری را «زرنگی» میدانند! برخی دیگر هم اینطور اعلام میکنند: «وقتی تعداد قطارهای مترو پاسخگوی جمعیت متقاضی نیست و بعضی وقتها قطارها سروقت به ایستگاه نمیرسند و همین باعث ازدیاد جمعیت میشود، کاری جز این نمیتوان کرد!»
اما واقعیت این است که همه اینها توجیه و فرافکنی است. ما همان آدمهایی هستیم که سر میز ناهار یا شام، وقتی میخواهیم آب بنوشیم، به دیگران تعارف میکنیم! ما همان آدمهایی هستیم که در اداره یا میهمانی یا در تجمعات رسمی به یک «در» میرسیم، آنقدر تعارف تکهپاره میکنیم که بقیه را کلافه میکنیم! اما وقتی به «در واگنهای مترو» میرسیم، یک آدم دیگر میشویم و فراموش میکنیم که رعایت ادب، مکان و زمان نمیشناسد!
برای آنکه فقط نقد نکرده باشم چند پیشنهاد به عنوان راهکار کاهش این معضل رفتاری به ذهنم میرسد که امیدوارم مورد توجه قرار بگیرد:
1- معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، طرح «سفیران نظم» را در مترو به اجرا در بیاورد؛ در این طرح، جوانان علاقهمند و باانگیزه در قالبهای نمایشی، شفاهی، مکتوب و چهره به چهره با ادبیاتی مهربان و اثرگذار، آداب سوار شدن در مترو و رعایت نظم را آموزش میدهند.
2- رسانه ملی به کمک بیاید و در اینباره با پخش برنامه های متعدد و مستمر، فرهنگسازی کند.
3- آموزشوپرورش، در کتب دوره دبستان، به صورت مصداقی، در اینباره از پایه، آموزش دهد.
4- شرکت مترو از طریق رصد دوربینهای مترو، شهروندان مبادی آداب را شناسایی و در قالب «جشنواره متروسواران نمونه» مورد تقدیر قرار دهد.
5- انتظامات مترو فعالتر و برای ایجاد نظم وارد عمل شوند.
6- در ایستگاهها و مانیتورهای تصویری مترو، به جای اینهمه تبلیغات تجاری (از تبلیغ خودرو گرفته تا آدامس و رب گوجهفرنگی)، تبلیغات فرهنگی و آموزشی با موضوع آداب سوارشدن در مترو در دستور کار قرار گیرد.
7- و از همه مهمتر دولت محترم، بدهیهایش به شهرداری را بپردازد تا با افزایش تعداد قطارها، جمعیت متروسوار روی هم تلنبار نشوند!
بدهیهای مترو طرح کاهش آلودگی هوا را آچمز کرد
«آلودگی هوای تهران همانند معمایی است که بهاصطلاح دچار آچمز و بنبست شده است و پرداخت نشدن هزینههای مترو باعث شده راهکار اصلی کاهش آلودگی هوا عقیم بماند». اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان محیطزیست با بیان این مطلب به شهر نوشت تصریح کرد: تنها راه برونرفت از مشکل آلودگی هوا افزایش حجم فضای سبز شهر است. از همین رو به نظر میرسد باید به سمت توسعه فضای سبز آپارتمانی در تمام ساختمانهای شهر برویم. کهرم با یادآوری اینکه شهرداری تهران کوشیده با وجود هزینههای بسیار بالای زمین، اما بخش قابل توجهی از شهر را به فضای سبز اختصاص دهد، عنوان کرد: بهترین راهکار خروج از معضل کنونی آلودگی هوای تهران توسعه خطوط مترو است. مترویی که به نظر میرسد گرفتار نبود بودجه شده است در حالی که بهترین راهکار خروج شهر از معضل آلودگی هواست.وی ادامه داد: سرعت ساخت مترو و حجم پیشرفت پروژه مترو در سالهای گذشته توانسته در دنیا رکورد بزند به طوری که تهران در رتبه دوم پیشرفت پروژه مترو در دنیا قرار گرفته است. اما شاهد هستیم این پتانسیل قوی خروج از مشکلات آلودگی هوای تهران گرفتار نبود بودجه و کمبود امکانات است در حالی که میتواند در مدت زمان اندکی آلودگیهای پایتخت را برای همیشه از آسمان شهر حذف کند.