دو هفته قبل زنی جوان به همراه شوهرش به کلانتری منطقه‌ای در دماوند مراجعه کرد و مدعی ‌شد مردی به او تجاوز کرده ‌است.

این زن در شکایت خود به مأموران گفت: من و شوهرم در باغی زندگی می‌کنیم و سرایدار آن باغ هستیم، چند سال است که در آن باغ زندگی می‌کنیم و تا‌به‌حال هم مشکلی برای ما ایجاد نشده‌‌ بود. تا اینکه روز حادثه من در باغ تنها بودم و شوهرم برای انجام کاری بیرون رفته‌ بود؛ در محوطه‌ای که به ما تعلق دارد نشسته‌ بودم و داشتم لباس می‌شستم که یکدفعه مردی وارد حیاط شد، او به زور من را به داخل دستشویی و سپس به داخل خانه کشاند. این زن گفت: او به‌شدت من را کتک زد و هرچه دادوفریاد و التماس و خواهش کردم، فایده‌ای نداشت. آن مرد مرا آزار داد و اذیت کرد. وقتی داشت می‌رفت دوباره من را کتک زد و تهدید کرد اگر به کسی حرفی بزنم یا بخواهم در برابر خواسته‌هایش مقاومت کنم، مرا خواهد کشت. من هم تا زمانی که مرد جوان از خانه‌ام بیرون نرفته ‌بود، حرفی نزدم؛ به محض اینکه از خانه خارج شد با شوهرم تماس گرفتم و خواستم هرچه سریع‌تر بیاید. وقتی آمد، موضوع را برایش تعریف کردم و شوهرم هم با دوستش تماس گرفت و تصمیم گرفتیم با هم به کلانتری برویم و موضوع را گزارش دهیم. وقتی زن جوان مدعی‌ شد به او تجاوز شده ‌است، مأموران از او خواستند درصورتی‌که فرد متجاوز را می‌شناسد به پلیس معرفی کند. این زن گفت: آن مرد را می‌شناسم، او به‌تازگی به باغی که در همسایگی ماست آمده و در آنجا زندگی می‌کند و آن‌طور که متوجه شدم سرایدار ‌است. ما هیچ ارتباطی با او نداشتیم و من فقط به‌عنوان همسایه این مرد را می‌شناسم. حتی با هم سلام و علیک هم نداریم.

 

با توجه به مطرح‌شدن این موضوع، بازپرس کشیک دستور داد علاوه بر بازداشت مردی که این زن معرفی کرده ‌است پزشکی قانونی هم اقدامات خود را برای مشخص‌شدن موضوع آغاز کند. پلیس برای بازداشت مرد متهم وارد عمل و متوجه شد که این فرد مردی افغان است که چند سال قبل به ایران آمده و از همان‌موقع هم به عنوان کارگر در دماوند مشغول به کار شده ‌است. این مرد در بازجویی‌ها به عمل خود اعتراف کرد و گفت: من از زن همسایه خوشم می‌آمد، اما چون این زن به من توجهی نمی‌کرد نمی‌توانستم با او ارتباطی برقرار کنم؛ روز حادثه وقتی دیدم شوهرش از خانه خارج شد، در یک موقعیت مناسب وقتی که او حواسش نبود وارد خانه شدم و غافلگیرش کردم و به خانه بردم و به او تعرض کردم.

 

زن جوان می‌خواست با داد‌و‌فریاد دیگران را خبر کند، اما من اجازه این کار را ندادم و به او گفتم اگر حرفی بزند یا بخواهد با فریادزدن، دیگران را با خبر کند او را خواهم کشت؛ بعد هم از خانه بیرون آمدم. متهم گفت: من از کاری که کرده‌ام خیلی پشیمان هستم و درخواست بخشش دارم، در آن زمان حالت عادی نداشتم. این درحالی بود که پزشکی قانونی در معاینات اولیه، تعرض به این زن را تأیید و اعلام کرد آثاری روی بدن این زن پیدا کرده ‌است که برای اعلام نظر دقیق باید «دی‌ان‌ای» آثار پیدا‌شده روی بدن زن جوان، با «دی‌ان‌ای» متهم مطابقت داده ‌شود. با توجه به مطرح‌شدن مسئله تجاوز، پرونده رسیدگی به آن به شعبه هشت دادگاه شماره یک کیفری استان تهران فرستاده ‌شد و تحقیق دراین‌باره ادامه دارد.