به گزارش افکارخبر به نقل از تسنیم، افزایش سن ازدواج، بیتمایلی جوانان به ازدواج و افزایش آمار طلاق از مسائلی است که جامعه در بحث ازدواج جوانان با آن مواجه است.
اگر از یک جوان در آستانه ازدواج سؤال شود که چرا ازدواج نمیکند دلیل نخست آن را مسائل اقتصادی میداند اما آیا صرفاً مشکلات اقتصادی موجب کاهش آمار ازدواج در جامعه شده است.
علت اصلی کاهش روند ازدواج در جامعه چیست؟ طبق اعلام محمدعلی محزون مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت و احوال از ابتدای دهه 70 به بعد روند افزایش در طلاق اتفاق افتاده به گونهای که در ابتدای این دهه آمار طلاق حدود 30 هزار مورد بوده، در اواسط دهه 80 این آمار از مرز 100 هزار عبور کرده است و نهایتا آمار سالانه که مربوط به سال 93 است، رکورد 163 هزار مورد طلاق را نشان میدهد.
برای بررسی علل این مسائل و بیتمایلی جوانان به ازدواج با محمدرضا رستمی معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان به گفتوگو نشستیم.
آنگونه که آمارها حکایت میکند جوانان دیگر تمایلی به ازدواج ندارند و اغلب مردم انگشت اتهام را به سمت مشکلات اقتصادی میبرند، به عنوان متولی امور جوانان پژوهشی را انجام دادهاید تا دلایل بیمیلی جوانان به ازدواج مشخص شود؟
** رستمی: در بحث ازدواج با سه مسئله مهم مواجهیم. مسئله نخست ملی است. در حوزه اقدامات ملی برای ازدواج، محور اصلی افزایش سرمایه اجتماعی جوانان است. مسئله دوم دانش و مهارت جوانان برای ازدواج و تشکیل خانواده پایدار و مسئله سوم حمایت اقتصادی از ازدواج است.
در محور نخست که ملی است باید تمام اجزای حاکمیت دست به دست هم دهند تا سرمایه اجتماعی فروریخته مجدداً بازسازی شده و ارتقاء پیدا کند.تا زمانی که سطح اعتماد بین فردی و سطح اعتماد اجتماعی در جامعه جوان پایین باشد، انتظار شکلگیری، ترویج ازدواج و پایداری یک خانواده از اساس نادرست است.
اعتماد مهمترین رکن سرمایه اجتماعی است، نمیتوان انتظار داشت دختر و پسری که سطح اعتماد پایینی نسبت به هم دارند، بتوانند همدیگر را به عنوان همسر پذیرفته و به حرفها و وعدههای یکدیگر اعتماد کنند. نمیتوان انتظار داشت دو فردی که به هم اعتماد ندارند زیر یک سقف زندگی کنند.
از کاهش سطح اعتماد جوانان به یکدیگر صحبت کردید، عواملی که منجر شده یک دختر و پسر برای شروع زندگی نتوانند به هم اعتماد کنند، چیست؟
** رستمی: سطح اعتماد جوانان به یکدیگر پایین آمده است، بدبینیهای بسیار زیاد که از بیاعتمادی ریشه میگیرد باعث شده تا کانون خانواده از هم بپاشد. مطالعات نشان میدهد احساس خیانت در بین جوانان بالاست و این موضوع ناشی از بی اعتمادی زوجین به یکدیگر است. وقتی به مسئله از سطح ملی نگاه شود آن وقت تلاش میکنیم تا سطح اعتماد را میان جوانان افزایش دهیم.
سطح اعتماد اجتماعی نیز باید میان جوانان افزایش یابد. هماکنون یک جوان با خود میگوید چگونه مطمئن باشم تا چند ماه دیگر در شغلم باقی میمانم تا بتوانم ازداوج کنم در حقیقت جوانان به نظامهای اجتماعی اعتماد ندارند و با خود میگویند از کجا مشخص است که سال آینده بیکار نشوم و بتوانم همین سطح درآمد را داشته باشم.
سطح اعتماد فردی و اجتماعی در پایداری خانوادهها بسیار تأثیرگذار است. براساس مطالعاتی که پایان سال 84 انجام شد سطح اعتماد بین فردی و بین اجتماعی در جامعه بالا بود اما در پایان سال 92 سطح اعتماد اجتماعی کاهش یافته است. برخی اتفاقات در جامعه باعث شده است سطح اعتماد کاهش یابد. مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ترویج رفتارهای غلط باعث شده تا سطح اعتماد اجتماعی در جامعه کاهش یابد.
عامل مهم دیگر در بحث سرمایه اجتماعی مسئله احترام است. احترام به حقوق متقابل، جایگاه و فرهنگ یکدیگر سرمایه اجتماعی محسوب میشود اما هماکنون احترام در جامعه فروکش کرده است و براساس مطالعات صورت گرفته مشخص شده عموم جوانان معتقدند هر فردی باید به فکر خود باشد و لازم نیست به حقوق دیگران توجه داشته باشد.
زمانی که سطح اعتماد فروکش کرد دیگر نباید انتظار داشته باشیم که یک دختر و پسر بتوانند برای شکل گیری زندگی مشترک به حقوق هم احترام بگذارند و بخواهند با تلاش یکدیگر و در کنار هم زندگی را بسازند.
عامل سوم در سرمایه اجتماعی موضوع مشارکت است. هماکنون مشارکت نیز در جامعه فروکش کرده و فردگرایی بین جوانان در حال گسترش است. منافع فردی برای جوانان مهم است در حالی که ازدواج یعنی مشارکت یک دختر و پسر برای تشکیل خانواده به عنوان یک کانون اجتماعی کوچک با حفظ حقوق متقابل و اعتماد به هم اما هماکنون در جامعه اعتماد، حقوق متقابل و مشارکت فروکش کرده است.
در چنین شرایطی نمیتوان صرفاً بر موضوع ازدواج تمرکز کرد و باید اقدامات متعدد در حوزههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی انجام شود تا سرمایه اجتماعی افزایش یابد و افراد سطح اعتمادشان بالا برود.
به هر حال معاونت امور جوانان در افزایش سطح اعتماد میان جوانان و آمادگی آنها برای تشکیل خانواده نقش مهمی را دارد. در این رابطه چه برنامههایی تدوین شده است؟
یکی از اقداماتی که در این رابطه در معاونت امور جوانان آغاز کردهایم بحث فعالسازی سازمانهای مردم نهاد جوانان و توسعه کمی و کیفی آنهاست.
هماکنون کوچک سازی دولت مطرح است و اقتصاد مقاومتی به عنوان اقتصاد پویا و اثرگذار معرفی شده است. یکی از ارکان اصلی در تحقق این موارد افزایش مداخله مردم در سرنوشت خود و تصمیمات کشور است و یکی از راههای واگذاری امور به مردم، شکلگیری نهادهای مدنی است.
کارکرد سازمانهای مردم نهاد این است که به جوان اعتماد کرده و اجازه میدهیم تا یک تشکل را ثبت و فعالیت منسجم اجتماعی را آغاز کنند. برای افزایش سطح سرمایه اجتماعی در میان جوانان به دنبال توسعه سازمانهای مردم نهاد در زمینههای مختلف هستیم تا از طریق افزایش این تشکلها، افزایش تعداد اعضا و توانمندی آنها به سمت افزایش سرمایه اجتماعی در میان جامعه جوان حرکت کنیم. یکی از اثرات مثبت این طرح این است که این گروه از جوانان حداقل آسانتر تشکیل خانواده را میپذیرند.
در مقطع زمانی فعلی که انتخابات مجلس را پیش رو داریم، برای اینکه به جامعه جوان اثبات کنیم، نظام حاکمیتی به شما اعتماد دارد و مشارکت شما را میپذیرد باید حداقل 30 درصد از ورودیهای مجلس به جوانان اختصاص یابد.در واگذاری امور باید به جوانان اولویت داد در چنین شرایطی است که میتوانیم بگوییم مشارکت موثر جوانان در کشور را باور داریم.
جوانان امروزی برای تشکیل خانواده و زندگی زیر یک سقف دانش و مهارت کافی را ندارند و تاثیرگذاری خانوادهها نیز در این رابطه کمرنگ شده است** رستمی: بله این موضوع کاملا صحیح است به همین دلیل است که میگویم محور دوم در بحث ازدواج مسئله دانش و مهارت است که در این زمینه چهار مسیر را دنبال میکنیم، مسیر نخست تشکیل سازمانهای مردم نهاد جوانان اختصاصی حوزه خانواده است. این تشکلها وظیفه دارند تا به همنسلان خود برنامههای آموزشی و مهارتی ازدواج را از طریق صاحبنظران و متخصصان منتقل کنند.
محور دوم آموزشهای آنلاین است که این کار امسال برای 7 هزار زوج جوان آغاز شده و تا پایان سال جمعیت تحت پوشش آن افزایش مییابد. آموزشهای آنلاین هفت حوزه را در برمیگیرد که شامل مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی،ارتباطات و مهارتهای زندگی است
محور سوم برگزاری اردوهای توانمندسازی است. در این اردوها جوانان باید در صحنه عمل مهارتهای خود را امتحان کنند به عنوان مثال بررسی کنند آیا در مواجهه با فردی که نظر مخالف با آنها دارد، توانایی و انعطاف لازم را دارند؟ آیا توانایی تحمل شرایط سخت را دارند چرا که زندگی مشترک ممکن است با سختیهایی همراه باشد.
محور چهارم مشاورههای پیش از ازدواج و تا 5 سال نخست زندگی است. آموزشهای پیش از ازدواج یک مسئله مهم و کلیدی برای یک ازدواج آگاهانه،عاقلانه و سالم است. تلاش میکنیم تا مشاوره پیش از ازدواج اجباری شود اما این آموزش و مشاوره باید کامل باشد یعنی هر ازدواجی حداقل 6 جلسه مشاوره و 12 ساعت آموزش پیش از ازدواج داشته باشد.
حمایتهای اقتصادی دولتمردان تا چه اندازه در تمایل جوانان به ازدواج سهم دارد؟
مسئله سوم در ازدواج جوانان حمایتهای اقتصادی است در این رابطه محور نخست حمایت از آموزش و مشاوره است. بیمه ازدواج جوانان به زودی رونمایی میشود که براساس آن خانوادهها بیمه را برای فرزندان نوجوان و جوان خود خریداری میکنند این بیمه به گونهای پیش بینی شده است که 80 درصد خانوادهها به راحتی میتوانند آن را خریداری کنند. در این طرح مشاوره و آموزش پیش از ازدواج بیمه میشود.
بخش دوم حمایتهای اقتصادی در مسائل مهریه و خرید جهیزیه است که بیمه نامه ازدواج شامل بیمه جهیزیه، مهریه و برهم خوردن مراسم ازدواج است همچنین بخشی از هزینههای مسکن را نیز در برمیگیرد. این محورها در مجموع میتواند حمایتهای اقتصادی اولیه ازدواج را ایجاد کند.
وام ازدواج و خیرین ازدواج از سایر محورهای حمایتی در موضوع ازدواج جوانان است در رابطه با خیرین ازدواج در استانها این تشکل فعال شده است.
در بخش فرهنگ سازی ازدواج نیز فعالیتهایی در حال انجام است و محصولات فرهنگی مختلف را برای ترویج ازدواج تولید میکنیم که شامل انیمیشن، کلیپهای آموزشی، فیلمهای کوتاه، کتابهای کاربردی در رابطه با ازدواج و استحکام خانواده و نشریاتی در این زمینه است.
در بخش حمایتهای اقتصادی محور اصلی را آموزش و مشاوره پیش از ازدواج اعلام کردید بسیاری از جوانان به دلیل هزینههای مشاوره یا ارائه مشاورههای نادرست از سوی مراکز نامعتبر تمایلی به مشاوره ندارند
** رستمی:موضوع دیگری که باید با همکاری بخشهای اجتماعی توسعه یابد افزایش مراکز مشاوره ازدواج و خانواده است تا همه زوجهای جوان به آن دسترسی داشته باشند. با رونمایی از بیمه ازدواج، مراکز مشاوره تحت پوشش بیمه قرار خواهند گرفت.
به جز مسئله هزینههای مشاوره ازدواج مشکل اصلی این است که جوانان اعتقادی به بحث مشاوره پیش از ازدواج ندارند. البته میپذیریم که بخشی از این موضوع شاید به دلیل مشاورههای غلط باشد.
به همین دلیل در حال ساماندهی و کنترل مراکز مشاوره ازدواج هستیم. پروتکل ملی مشاوره ازدواج جوانان در دست تدوین است که براساس آن مشاوران فقط میتوانند براساس شیوه نامهای خاص به افرادی که به آنها مراجعه میکنند، مشاوره دهند. در این پروتکل مشخص است که از چه روشهایی برای مشاوره میتوان استفاده کرد و برای مشاوره باید چند ساعت وقت گذاشته شود، آیا باید فقط به دختر و پسر مشاوره دهند یا خانوادهها نیز مشاوره دریافت کنند در این پروتکل هزینهها نیز مشخص است.