به گزارشافکارخبر،هوا گرم است. آفتاب مستقیم می‌زند توی مخ آدم. نمی‌شود جلوی شر شر عرق را گرفت. توی تاکسی هم که نگو بدتر از بیرون. شیشه‌ها پایین است و انگار روی صورتت سشوار گرفته‌اند. اگر سایه‌ای نباشد که زیر آن پناه بگیری از شدت گرما دیوانه می‌شوی. تصاویر خیابان‌های اهواز و مخروط‌های پلاستیکی پلیس که زیر آفتاب مثل خمیری نرم روی آسفالت ولو شده‌اند، از ذهنم می‌گذرد. چه دلداری بزرگی، تهران چه بهشت خنکی است!

چند هفته‌ای از ماه خرما پزان گذشته. طبیعتاً باید از شدت گرما کاسته شده باشد ولی با گرمایی که از آسفالت خیابان برمی‌خیزد و حرارتی که ماشین‌ها و کولرهای گازی تولید می‌کنند انتظار خنکی و عبور از چله تابستان کمی شبیه به رؤیاست.

می‌گویند تهران از ۹۰ سال پیش تا حالا ۱۰ درجه گرم‌تر شده. خورشید دارد فوران می‌کند و گرما مسأله‌ای جهانی است. اما به آن ۱۰ درجه گرمتر شدن تهران تردد روزی ۵ میلیون موتور و ماشین و اتوبوس را هم اضافه کنید. زمانی همین پایتخت خوش آب و هوا سرمای زمستانش به ۱۵درجه زیر صفر می‌رسیده و اوج گرمایش از ۳۵ درجه بالاتر نمی‌رفته. اما حالا تهرانی‌ها گرمای بالای ۴۵ درجه را هم تجربه کرده‌اند. زمستان‌شان هم تعریفی ندارد. حالا برای ساخت و ساز زمستان و تابستان فرقی نمی‌کند، نه از برف خبری هست نه چنان سرمایی که نشود آجر روی آجر گذاشت.

جالب اینکه تهران انگار که خود سرزمین وسیعی باشد محله گرم و محله خیلی گرم دارد. همین چندماه پیش محمدعلی شاعری، رئیس ستاد محیط زیست شهرداری تهران از وجود ۵جزیره گرمایی در پایتخت خبر داد.

وی در مصاحبه‌ای جالب عنوان کرد که مناطق هفت تیر، آزادی، انقلاب، شوش و قیطریه جزو گرمترین نقاطی هستند که دمای محیطی‌شان نسبت به مناطق همجوار دست کم چند درجه‌ای بیشتر است و علت به وجود آمدن این جزایر یا چاله‌های گرمایی هم رفت و آمدهای زیاد وسایل نقلیه است.

شاعری در ادامه گفته بود: «مصرف بالای سوخت‌های فسیلی در منابع ثابت و منابع متحرک پرتراکم شهری است برای همین در مناطق مرکزی تهران معمولاً میزان آلودگی بالاتر است. از طرفی در بعضی مناطق هم درجه حرارت محیط بیشتر است و هم میزان آلودگی هوا و به همین خاطر بعضی نقاط تهران ممکن است به صورت جزایر گرمایی عمل کنند.»

یک آزمایش ساده


جالب اینکه مناطق انقلاب، هفت تیر و شوش که جزو چاله‌های گرمایی تهران هستند، در محدوده‌های طرح ترافیک قرار دارند. یعنی باید تردد در این ۳ جزیره گرمایی به مراتب از محدوده‌های زوج و فرد کمتر باشد ولی عملاً چنین نیست.

سه روز متوالی و درست رأس ساعت ۲ بعد از ظهر در سه منطقه مرکزی تهران دست به آزمایش سنجش هوا می‌زنم؛ روز نخست به منطقه ۷ تیرمی‌روم. ضلع جنوبی میدان کنار تاکسی‌ها و البته زیر سایه. اینجا هیچ وقت رفت و آمد تمام نمی‌شود حتی نیمه شب. حالا باید دست به کار شد. دما سنج عدد ۴۲ را نشان می‌دهد و نیم ساعت بعد دما با همان وضعیت در خیابان سهروردی شمالی ۳۹ را.

روز دوم ضلع شرقی میدان انقلاب کنار بازار کتابفروشان را برای آزمایش انتخاب می‌کنم. موج حرارتی را که از کف آسفالت بلند می‌شود براحتی می‌شود دید. دماسنج ۴۴ درجه را نشان می‌دهد. اما دمای احساسی بیشتر از این‌ها باید باشد. برای مقایسه چندصد متر سمت امیرآباد بالا می‌روم. دمای هوا ۴۲ درجه است.

روز سوم میدان شوش اول بازار بلور فروش‌ها؛ چه قیامتی برپاست. مردم از این مغازه به آن مغازه در حال خرید هستند. البته شوش به خاطر بازار خوار و بار و بلور و فرش‌اش همیشه پنجشنبه‌های شلوغی دارد. از تاکسی و مسافرکش و موتوری گرفته تا اتوبوس می‌روند و می‌آیند. کنار فروشگاه لوازم خانگی بزرگی که صاحبش از پشت میز با تعجب نگاهم می‌کند، می‌ایستم و دما سنج را بالا می‌گیرم. مردم فکر می‌کنند لابد یا دیوانه‌ام یا پژوهشگر و مأمور سازمان هواشناسی. بعضی‌ها هم قیمت دما سنج را می‌پرسند!

اینجا هم دما روی ۴۳ است و البته چند صدمتر پایین‌تر به سمت شهرری دماسنج ۴۱ را نشان می‌دهد.

تا اینجای کار، ادعای جزایر گرمایی پایتخت درست از آب درمی‌آید ولی نظر برخی از کارشناسان محیط زیست غیر از این است. آنها مدعی هستند که هرچقدر از شمال به سوی جنوب برویم شاهد تغییرات دمایی خواهیم بود و ساعات مختلف هم درتعیین دمای هوا تأثیرگذار است.

اختلاف نظرات درباره جزایر گرمایی


گرما سبک است و رو به بالا می‌رود. پس قاعدتاً گرمای تهران باید سمت شمال تهران برود که مرتفع‌تر است. اما کوه‌های شمال شهر و به تبع وزش باد، حرارت و آلودگی این مناطق را پالوده می‌کند. از طرفی هرچقدر به مناطق جنوبی و مرکزی می‌رویم جریان هوا کمتر شده و دما افزایش می‌یابد.

اختلاف نظرها درباره وجود جزایر گرمایی بین کارشناسان هواشناسی و محیط زیست و اقلیم شناسان زیاد است. در ابعاد جهانی پژوهشگران امریکایی هم به این نتیجه رسیده‌اند که آلودگی هوا در ایالت‌های شرقی این کشور موجب به وجود آمدن چاله‌ گرمایی شده که این چاله نیز به نوبه خود عامل تغییرات جوی در این منطقه است.

سایت اینترنتی دیزاستر نیوز در گزارشی در این باره آورده است؛ «کارشناسان مطالعات جوی در دانشگاه هاروارد تشریح کردند که آلودگی ناشی از ذرات معلق در اواخر قرن بیستم میلادی چهره واقعی فرآیند گرم شدن سطح زمین ناشی از گازهای گلخانه‌ای نظیر دی‌اکسید کربن و متان در مناطق شرقی ایالات متحده را پنهان کرده است. آنها می‌گویند این ذرات معلق و بسیار ریز در اتمسفر زمین می‌تواند تأثیر معکوس روی مقیاس‌های دمایی منطقه‌ای داشته باشد.»

باید توجه داشت که یکی از اختلافات درباره تعیین میزان دمای هوا نحوه اندازه‌گیری آن است.

دکتر پرویز کردوانی، جغرافیدان و استاد هواشناسی دانشگاه در گفت‌و‌گویی با صدا و سیما در این باره می‌گوید: «برای سنجش گرم شدن یک منطقه باید چند عامل را در نظر گرفت مثلاً سطح ارتفاع، نوع و تیرگی خاک و نحوه به‌کارگیری دماسنج. وقتی تشعشعات خورشید به زمینی که روکشش آسفالت است برخورد می‌کند می‌شکند و گرما تولید می‌شود. شکست پرتوهای خورشید در زمین‌هایی که خاک یا روکش‌شان روشن‌تر است کمترمی‌شود. حال کسی که زیرآفتاب و روی سطح آسفالت قدم می‌زند گرمای بیشتری را احساس می‌کند که به آن «دمای احساسی» گفته می‌شود و در مقابل کسی که در همان منطقه و زیرسایه در حال پیاده‌روی است گرمای کمتری را تجربه می‌کند. این دما دمای واقعی است که استاندارد هواشناسی است.

در یک مثال ساده هر چقدر به کوه نزدیک‌تر شویم دما کمتر می‌شود و وقتی به نزدیکی قله صعود کنیم از شدت دما کاملاً کاسته می‌شود. این عادی است که همیشه مراکز شهرهای بزرگ از نظر طبیعی گرمتر است و البته وجود آسفالت و تردد بی‌رویه خودروها هم بی‌تأثیر در گرم شدن هوا نیست.»

محمدطالب حیدری، اقلیم شناس و رئیس اداره هواشناسی استان کردستان با اشاره به اختلاف دما در اکثر شهرها به «ایران» می‌گوید: «هرچقدر از دامنه البرز به سمت جنوب بیاییم دمای هوا افزایش می‌یابد و طرح جزایر گرمایی را به این شکل هم می‌توان تأیید کرد. البته باید گفت یکی از عوامل مهم در افزایش گرما آسفالت است که اشعه‌های خورشید را بشدت جذب می‌کند و تردد خودرو‌ها نیز خود تأثیر فزاینده‌ای دارند. در این مورد می‌توانیم به فرودگاه مهرآباد به عنوان یکی از چاله‌های گرمایی تهران به خاطر طول باندهایی که روکش آسفالت دارند و همچنین تردد هواپیماها اشاره کنیم.

نکته مهمی که شاید توجهی به آن نمی‌شود طرز ساخت، نوع پوشش و حتی رنگ ساختمان‌هاست؛ اینکه رنگ‌ آنها تیره است یا روشن که همین مسائل در افزایش یا کاهش دمای یک منطقه تأثیرگذار است.»

حیدری در ادامه می‌افزاید: «اندازه‌گیری دما زیر پرتوهای خورشید و زیر ارتفاع ۲ متر اشتباه است. در مراکز هواشناسی کل دنیا از جعبه‌ای چوبی به نام «جعبه اسکرین» با شیارهای ویژه‌ای برای ورود و خروج هوا که اندازه‌گیری حقیقی دما را ممکن می‌کند استفاده می‌شود که در ارتفاع ۲ متر بالاتر از سطح زمین قرار می‌گیرد و استاندارد دما را تعیین می‌کند ولی بیشتر مردم، گرمایی را که احساس می‌کنند دمای احساسی است و بستگی به موقعیت آنها در محیط دارد. این دما دقیق و استاندارد نیست.»

اقلیم کشورمان نیمه خشک است و بیشتر مردم تجربه تحمل گرمای تابستان‌های جانفرسا را دارند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که مردم از نظر ژنتیکی از شمال تا جنوب کشور می‌توانند گرمای ۴۰ تا ۵۰ درجه را تحمل کنند. اما گاهی هوا به خاطر عوامل غیرطبیعی آنقدر گرم و غیرقابل تحمل می‌شود که گاه تلفاتی نیز به همراه دارد.

باید اشاره کرد که افزایش دما در سراسر جهان مشکلات زیادی به وجود آورده که مرگ بیش از هزار و ۲۰۰ تن در پاکستان نمونه‌ای از آن است. البته افزایش دما در کشورما هم گزارش شده و تأثیرات غیرطبیعی بیشتر از تأثیرات طبیعی تأثیر داشته است و باید برای آن فکری کرد.

تابستان از نیمه خود گذشت ولی هوا همچنان گرم است، معلوم نیست چه اتفاقی برای هوا افتاده. وسط تابستانی باران میبارد، سیل راه میافتد، گرما کشنده میشود. چند جزیره گرمایی توی تهران مرز خود را از سایر مناطق جدا میکنند. ما مرز هشدار را رد کردهایم.