به گزارشافکارنیوز،به نظر می‌رسد این افراد تحت نظارت هیچ سازمان یا ارگانی نیستند و شاید به‌جرات بتوان گفت هیچ نهاد یا مسئولی، مسئولیت مستقیم حمایت و رسیدگی به مشکلات و خطرات درکمین این افراد را نپذیرفته است. این افراد را در صبح یا گرمای ظهر یا نیمه‌شبمی‌توان در حال جداسازی زباله‌ها در سطح شهر دید؛ که گاهی با واکنش افراد محل مواجه می‌شوند و یا بی‌تفاوت به این قضیه رد می‌شوند تا زباله گرد، روزی خود را از بین زباله‌ها جدا کند.
صبح حدود ساعت ۹بلوار طالقانی غربی را به سمت فرودگاه، مردی بلندقد با چهره‌ای درهم فشرده درون سطل اشغال خم شده است و گاهی چیزی را جدا می‌کند و داخل کیسه‌اش می‌گذارد. حاضر به حرف زدن نیست و با دست اشاره می‌کند که دور شوم وضعیت جسمانی‌اش و ظاهری اش حاکی از اعتیاد شدیدی است که دارد. داد میزند که شکمتان سیر است گشنگی نکشیده‌اید تا بفهمید درون سطل اشغال چه خبر است.
ظهر، نزدیک ملکش زنی کنار زباله‌دان نشسته است و مشغول باز کردن کیسه‌های زباله است و ضایعاتی را داخل کیسه‌اش می‌کند. نزدیکش می‌شوم گوشه چادرش را به دندان می‌گیرد و سعی می‌کندچهره‌اش را پنهان کند. می‌گوید از سر ناچاری است خرجی‌اش کفاف زندگی‌اش را نمی‌دهد. گاهی که به شهرک‌ها می‌رود صاحبان خانه‌ها دعوایش میکنند.
وی گفت: خدا خیرش دهد می‌داند که یک زن دست‌و پا شکسته‌ام معمولاً تا نیمه‌شب می‌ماند تا ضایعات را تحویل دهم؛ و به خانه روم که گاهی تا ساعت ۱۰شب طول می‌کشد. مسئول خرید ضایعات را می‌گفت. کیلویی ۲۵۰تا ۳۰۰می‌فروخت. می‌گفت زنان دیگری هم هستند که گاهی با بچه‌هایشان می‌آیندمی‌گفت اعتیاد پدر آدم را درمیاورد و آدم را مجبور به هر کاری می‌کند.
شواهد نشان می‌داد که خودش معتاد نبودمی‌گفت همسرش خانه افتاده و ۳چند تا بچه نان‌خور دارد. همسرش به خاطر دردش چند دود می‌کشد اما می‌گفت دوتایمان اگر معتاد شویم که از پس زندگی بر نمی اییم. یارانه کفاف نمی‌دهد گاهی هم‌خانه مردم می‌رود و تمیزکاری می‌کندراه‌پله می‌شوید و هزینه‌ای و یا وسایل دست‌دومی را به او می‌دهند.
ساعت ۳بعد ظهر است و هوای گرم ظهر تابستان کسی را به کوچه‌هانمی‌کشاند. پسربچه‌ای کوتاه‌قد درون سطل اشغال است و به‌زحمت از داخل سطل اشغال بیرون می‌پرد سنش از ۱۴سال بیشتر نمی‌خورد. پدرش از خانه بیرون کرده بود اعتیاد داشت و شب‌ها کنار خیابان یا معصوم زاده می‌خوابد. می‌گفت مردهای زیادی هستند اما کودکان کمترند می‌گفت بیشترشان فراری از خانه معتاد هستند و برای خرج اعتیادشان مجبور به این کار هستند.
زباله گردهای این شهر هم دیگر را می‌شناسند از وضعیت زندگی هم خبردارند و می‌دانندهرکدام به‌نوعی با اجبار به این کار روی آورده‌اند و ضایعاتی‌هاهمان‌ها را خوب می‌شناسند اگر به نگاه سودگرایانه به این جستجوگران طلای سیاه نگاه کنیم آن‌ها منبع درامد خوبی برای این افراد هستند. زباله گردهایی که گاهی به خاطر مشکلات زندگی، نبود کار، اعتیاد و بی‌خانمانی و هزاران دلیل دیگر به این کار روی آورده‌اند که شرمشان می‌رود خود را یک زباله گرد معرفی کنند.
زباله گردی که بهعنوان یک معضل اجتماعی نهادهای گوناگون را درگیر میکنند؛امابه راستی چه کسی پاسخگوی زباله گردیاست؟
