به گزارشافکارنیوز،قاسم علی اکبر معتقد است که این موجودات را می شناسد و راهی برای مهار آن سراغ دارد. وی یک هنرمند نقاش است، اما از عجایب آنکه ۱۲ سال از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی این موجود و شناخت آن کرده است. این گفت وگو را بخوانید.


چرا تعداد موش ها در شهرها با سرعت زیاد می شود؟

زندگی جمعیتی موش ها براساس دو حرکت پیش می رود: فاز تند و فاز کند. فاز کند براساس تکثیر و انسجام پیش می رود و فاز تند براساس بروز عوارض پیش می رود. این عوارض هم یا تهاجمی یا تداخلی – تهاجمی است. تداخلی – تهاجمی درباره موش ها مانند بروز بیماری های مسری است، یعنی برای تهاجم خود از چیز دیگری مانند بیماری کمک می گیرند.

تهاجمی هم که همان حمله فیزیکی است. در قسمت تکثیر و انجام، از یک زمانی که طولانی هم هستند، شروع به تکثیر و انسجام می کنند، یعنی هی زاد و ولد می کنند و پخش می شوند تا به یک حدی برسند. آنها قانون اجبار در تولید مثل دارند. یعنی براساس این قانون، به هر دلیلی و در هر شرایطی، این ها باید تولید مثل خود را انجام بدهند.

در یک شرایط تولید مثلی، اگر منابع غذایی، آبی و پناهگاه از موش ها گرفته شود، به هر طریقی تولید مثل خود را ادامه می دهند و اجبار در تولید مثل باعثمی شود که مانند یک دستگاه چاپ، موش ها زاد وولد کرده و تعداد آنها افزایش یابد. برای همین، هرگونه خراب کردن پناهگاه یا دستکاری در منابع غذایی آنها مانند زباله ها، فقط باعثدستکاری در زندگی آنها و در نهایت باعثواردشدن آنها از فاز کند به فاز تند می شود.


یعنی باعثمی شود احساس خطر کنند؟

یعنی دستکاری ناشیانه بشر در سرشاخه های زندگی این موجود، باعثافزایش زادو ولد آنها می شود. کارشناسان معتقدند که سه عامل غذا، پناهگاه و آب در هر شهری باشد، موش ها در آن زندگی می کنند. این ها عوامل زندگی هر موجودی است. منظور از غذا زباله است، زباله نخستین منبع غذایی این موجود است که اگر از آن گرفته شود، به سمت منابع دیگر می روند.

حتی در شهرهای برتر جهان که از نظر جمع آوری زباله در بهترین شرایط و سرآمد هستند، می بینیم که در هر چند مدتی با هجوم تناوبی موش ها مواجه هستیم، مانند برخی شهرهای آلمان و آمریکا یا استرالیا. در واقع زباله باجی است که به موش ها می دهیم و اگر زباله را از دسترس آنها خارج کنیم، آنها به سراغ منابع غذایی دیگر می روند و این برخلاف همه حرف هایی است که تاکنون درباره زباله و رابطه آن با تعداد موش ها گفته شد.


سالانه چقدر صرف مقابله با موش در شهر تهران می شود؟

معمولا این به صورت رسمی و دقیق اعلام نمی شود و فقط در سایت ها، هر از گاهی مبالغی از سوی مسئولان عنوان می شود. البته در سال های گذشته رقم هایی مانند ۱۰ میلیارد تومان هم اعلام شد. امسال احتمالا ۷ تا ۸ میلیارد برای این امر در نظر گرفته باشند، اما هیچ گاه رسما اعلام نمی شود. مدیریت این بخش ها را شفاف نمی کند تا مردم متوجه شوند و اگر کسی راهکار دارد، آن را ارائه کند. این مسیرها باز نیست و این مشکل بزرگ ماست.


روش های مبارزه با موش ها در تهران را چطور ارزیابی می کنید؟

شیوه برخورد با موش ها در شهر تهران غیرعلمی و غیرکارشناسی است و خسارت های زیادی دارد. مشکل بزرگی در این حوزه هست، به ویژه در بخش مدیریتی. زمانی مسئولیت مبارزه با موش با ستاد ساماندهی بود، بعد به ستاد محیط زیست شهرداری منتقل شد. این جابه جایی چرا صورت گرفت؟ حتما مشکلی بود یا ستاد ساماندهی نتوانسته بود به موفقیتی برسد. اما ۳ ماه پیش باز شاهد بودیم که مسئولیت مبارزه با موش ها بار دیگر از ستاد محیط زیست به ستاد ساماندهی واگذار شده است.

یعنی در هر دو بخش بودجه هایی خرج شد، اما کاری صورت نگرفت. مسئولان این بخش ها نیز عنوان می کردند که در مبارزه با موش ها موفق شده اند و هر سال می گویند که داریم موش ها را مهار می کنیم. این درحالی است که مردم رضایتی ندارند و چرا هر سال که ادعاها بیشتر می شود، بر جمعیت موش ها در شهر تهران افزوده می شود؟ یا باید ادعاها را باور کنیم، یا چیزی که در شهرها مشاهده می کنیم.


شیوه مبارزه شما چیست؟

در این سیستم، ابزار و مواد در بهترین حالت هماهنگی قرار دارد. نام روش من «سیستم تهاجمی علیه تهاجم سیستماتیک» است که برای نخستین بار در ناحیه ۵ منطقه ۵ شهرداری تهران اجرا شد. این طرح با هماهنگی مدیریت خدمات شهری شهرداری و برای نخستین بار درمنطقه ای به وسعت بیش از ۵ هزار کیلومتر مربع اجرا شد و من این منطقه را از موش عاری کردم و برای نخستین بار رضایت شهرداری و مردم در یک راستا قرار گرفته است. حتی شهردار منطقه نیز رضایت داشت و بازدهی بالایی داشت.


از مواد شیمیایی استفاده کردید یا از شناخت شیوه های زیست موش ها بهره بردید؟

از شیوه های زیست موش ها بهره بردیم. وقتی روش های مبارزه با موش ها را بررسی کردیم، به این نتیجه رسیدیم که سال ها شکست با روش های متعارف، یعنی یا اجزای سیستم های مبارزه غلط است یا این نگرش از پایه غلط است. در سیستم های مرسوم، بر سه عامل غذا، آب و پناهگاه تاکید می شود من در روشی غیرمتعارف، براساس زندگی این موجود شیوه ای از مبارزه را بنا نهادم.

می گویند سه رکن در زندگی این موجودات وجود دارد به نام آب، غذا و پناهگاه که ثابت شده است که به هر کدام دست بزنیم، نمی توانیم در تعداد آنها تغییری ایجاد کنیم. مثلا اگر لانه آنها را از بین ببریم، آنها کل شهر را در بر می گیرند. اما رکن چهارمی را یافتم که تعریف آن احساس رضایت از شرایط موجود است، به طوری که محل زندگی موش، مناسب ترین محل به نظر برسد.

همین باعثشده است که این موجودات در شهر بمانند و بهای تلفات ناچیز را نیز بپردازند. آنها با متصل کردن خود به زندگی انسان ها غذا را پیدا می کنند، جای امنی دارند و دشمن طبیعی آنها را انسان از بین برده است. بنابراین از شرایط موجود احساس رضایت دارند. اول در سیستم خود از موادی استفاده کردم که جلوی تکثیر آن را بگیرم.

دوم اینکه مستقیم به برنامه ریشه های کنترلی تولید مثل حمله کردم. سوما به اجبار در تولید مثل و در نهایت به رکن چهار، یعنی احساس رضایت از شرایط موجود حمله کردم. در شیوه مبارزه من، اضطراب و استرس در زندگی موش ها حاکم می شود و آنها آرامش خود را از دست می دهند. اما چون نمی دانند ریشه اضطراب از کجاست، ریتم زندگی خود و دستورالعمل ها را به هم نمی زنند تا ناگهان حمله خود را آغاز کنند. نکته خیلی مهم این است که اگر بخواهید با یک موجود مهاجم مبارزه کنید، ابتدا باید میان زندگی او و انسان ها فاصله ایجاد کنید. این فاصله باید در بعد زمان و مکان ایجاد شود. ایجاد فاصله در مکان به دلیل حضور آنها در شهرها ممکن نیست. پس باید به سراغ فاصله زمانی رفت.


چطور احساس نارضایتی را در موش ها ایجاد کردید؟

در سیستم من قطره ای سم برای احساس نارضایتی از شرایط زندگی در موش ها استفاده نمی شود. نقطه ضعفی در موش ها وجود دارد که این ماده با اثرگذاری بر موش ها، باعثایجاد این شرایط نارضایتی می شود. این نقطه ضعف، این است که آنها قدرت استفراغ ندارند و دستگاه گوارش ضعیفی دارند. وقتی مواد ما وارد بدن آنها می شود، آنها را دچار ناراحتی گوارشی می کند.

اگر این مواد به پوست موش بخورد، باتوجه به حساسیتی که برای تمیزی خود دارد، دچار ناراحتی بینایی می شود و در نهایت هوشیاری اش ضعیف می شود. در نهایت قدرت فیزیکی اش کاهش می یابد. برخی از موش ها با خوردن این مواد می میرند. اما بخش دیگر که زنده می مانند، آن قدر ضعیف می شوند که گربه ها به راحتی می توانند آنها را بگیرند. زیرا در شرایط طبیعی گربه ها به این موش های شهری حتی نزدیک هم نمی شوند. در منطقه ۵ مردم می گفتند که موش ها بی حال شده اند و گربه ها آنها را شکار می کنند.


چرا با توجه به موفقیت این طرح در منطقه ۵، این طرح از سوی شهرداری در مناطق دیگر شهر تهران اجرا نشد؟
اگر شما از اسرار زندگی موش ها، هر سوالی بپرسید، من پاسخی برای آن دارم. اما برای این پرسش شما من پاسخی ندارم. حتی ابتدا قرارشد وقتی طرح ما در منطقه ۵ اجرا شد، هم هزینه طرح را بدهند و هم ۲۰ درصد اضافه. اما هیچ مبلغی به ما داده نشد، باوجود این هم شهردار و هم مردم رضایت خود را به صورت رسمی به ما اعلام کردند. برای ما هم سوال این است که وقتی برخی از مسئولان در خود شهرداری از این طرح رضایت دارند چرا برخی این طرح را در مناطق دیگر اجرا نمی کنند؟


چقدر خطر موش ها در تهران جدی است؟

امیدوارم هیچگاه در تهران زلزله ای رخ ندهد. زیرا اگر زلزله ای رخ بدهد، شاید خطری که از طرف موش ها مردم و زیرآوارمانده ها را تهدید می کند، از خود زلزله هم بیشتر باشد. موش های شهری ویژگی خاصی دارند، آنها ماهیت صیادی پیدا می کنند و دارند خود را از پایین زنجیره غذایی، به بالای زنجیره می رسانند. یعنی به جای صید، دارند به صیاد تبدیل می شوند. به خاطر همین وقتی ماهیت یکپارچه تهاجمی پیدا می کنند، قدرتی می یابند که می توانند به موجودات بزرگ تر از خود حمله کنند.


اکنون در تهران، کدام نقاط از نظر تعداد موش ها پر خطر هستند؟

در ۱۰ سال گذشته، به خاطر خشک شدن برخی قنات ها در شهر تهران، این مسیرهای آبی به بزرگراه هایی عالی برای تردد موش ها تبدیل شده اند. قبلا موش ها خودشان باید زمین را می کندند، اما الان این مسیرها برایشان وجود دارد. برای اینکه بدانیم محل تجمع موش ها کجاست، باید دید محل تقاطع این مسیرهای آبی و قناتی در کجاها بیشتر است. در یک اظهارنظر ساده می گویند منطقه ۶ و ۲۰ بیشترین تعداد موش را دارد، چون بیشترین تعداد اغذیه فروشی ها را دارد. درحالی که اگر یک لایه از نقشه تهران بردارید و به لایه زیرین برسید، می بینید که اتفاقا در این مناطق، بیشترین تقاطع های مسیرهای آبی وجود دارد.


اینکه ما موش ها را به تعداد زیاد در روز مشاهده می کنیم، چه معنایی دارد؟

یعنی فاصله آنها با انسان ها کم شده است. اولین قدم آنها برای اینکه ما نتوانیم به آنها آسیب برسانیم، این است که فاصله خود را با ما کم کنند. وقتی موش ها خارج از شهر باشند، می توان آنجا را به آتش کشید. اما وقتی فاصله کم باشد، دیگر نمی توان این کار را کرد.