به گزارش افکارنیوز، طی کمتر از یک دهه گذشته، میزان جرایم خشن بین نوجوانان چنان شدت گرفته و در حال افزایش است به نظر میرسد باید هرچه سریعتر چارهیی برای آن اندیشید. برای نمونه میتوان با استفاده از برنامههای هنری و فرهنگی شهروندان را با آسیبهای اجتماعی آشنا و نسبت به عوارض و تاثیرات ناگوار آن آگاه ساخت، یا حتی گاهی اجرا و پخش یک نماهنگ یا تئاتر میتواند در کاهش این نوع خشونتها میان گروه سنی نوجوانان و جوانان موثر باشد، قانون مجازات اسلامی جدید که در راستای تسهیل و کاهش مجازات جوانان و نوجوان گام برمیدارد. از قضا به تازگی یک اتفاق
فرخنده در همین رابطه افتاده است. هفتهی گذشته نمایشی در فرهنگسرای ارسباران اجرا میشد به نام «احساس آبی مرگ» به کارگردانی «سجاد افشاریان». اجرای این نمایش، یک پیامد بسیار خوب و انسانی داشت و آن اینکه، دو نوجوان بیگناه و محکوم به مرگ، از این مجازات خلاصی یافتند.
سحرگاه یک روز پاییزی در تهران وقتی درهای آهنین زندان باز شد، پسرک ریزنقش و لاغراندامی با دست و پایی زنجیرشده در چارچوب در قرار گرفت؛ پسری که از ترس و واهمه رنگ به رخسار نداشت. آهسته و غمگین، شانه به شانه زندانبان قویهیکل گام برمیداشت. هرچه به درب خروجی زندان نزدیکتر میشد، بر لرزش دست و پاهای نحیف و ضربان قلب کوچک متهم نوجوان افزوده می شد. عاقبت به سکوی وسط حیاط نزدیک شد. با دیدن طناب دار و گ گروه کوچکی که برای حلقآویزشدن او گرد هم آمده بودند، بیاختیار اشک در چشمانش حلقه زد. زانوهایش سست شد. با همراهی دو سرباز بالای سکو رفت. وقتی طناب دار را به گردنش
انداختند، زبان به التماس و عجز و لابه گشود. با تمام وجود فریاد میکشید: «تو را به خدا قسم من را ببخشید. کمکم کنید. نگذارید من را بکشند. اشتباه کردم. بچگی کردم»، اما زن جوان سیاهپوشی رو به پسرک عربده کشید: مگر تو به پسر دردانه من رحم کردی؟ مگر تو با بیرحمی چاقو را به قلبش فرو نکردی؟ مگر به او فرصت دادی؟
صحنه دردناکی بود، ولی واقعیت داشت. پسرک دوقدمی مرگ بود و با اجل در جنگ. همچنان به مادر مقتول التماس میکرد. قاضی حاضر شد و حکم دادگاه را با صدایی رسا قرائت کرد. پسرک ۱۸ ساله هنوز آرزوها و آمال بزرگی در سر داشت که حکم زندگیاش باطل شد. در دل به عالم و آدم ناسزا میگفت؛ به خانوادهای که آنقدر درگیر مشکلات زندگی بودند که تربیت و اصلاح اخلاقی فرزندشان را به فراموشی سپردند، به خودش که با غرور و تعصب بیجا همیشه چاقو به همراه داشت و در یک لحظه جان بهترین همکلاسیاش را گرفت.
ناگفته پیداست هیچ کس از شکم مادر، مجرم به دنیا نیامده و نخواهد آمد. فطرت انسانها نیک و پاک است اما از آنجا که امروزه بسیاری از ازدواجها در کشور ما ناشی از احساسی آنی است، بدون آنکه افراد حتی به آینده فکر کنند و شرایط حداقلی پذیرش مسئولیت برای تشکیل خانواده را دارا باشند، به صرف اراده و دادن پاسخ مثبت به غرایز نفسانی، اقدام به ازدواج میکنند. این افراد با اقدام ناآگاهانه و ناشیانه خود باعثتولد فرزندی میشوند که هیچگونه آمادگی و برنامهای برای تربیت و پرورش آن ندارند؛ فرزندی که با ورود به دنیای مادی نیازمند توجه، عاطفه و مهرورزی است و هر روز به نیازهای روحی
و جسمی او افزوده میشود. کودک دیروز با قدم گذاشتن در دوره شیرین و پرهیجان نوجوانی هزار و یک مشکل بر سر راه خود حس میکند که بسیاری از آنها ناشی از عدم توجه و ناآگاهی خانوادههاست. پدر معتاد و بیکار، خانواده بیمحبت، خانوادهای که در تأمین نیازهای حداقلی فرزند ناتوان است و از همگسیختگی خانواده و بزه فرزند، نتیجه مشکلاتی است که ریشه در نهاد خانواده دارد. کانون خانواده محور اصلی مباحثبزهکاری نوجوانان است، چراکه خانواده نخستین محیطی است که فرزند از آن تأثیر میپذیرد و چه خوب، چه بد، خیلی از رفتارها و بایدها و نبایدها در فرزند درونی میشود. از طرفی،
سنین کودکی و قبل از بلوغ فرزند بیشتر در جمع خانواده سپری میشود و هنوز در دسته، گروه یا فعالیتهای اجتماعی جامعه هضم نشده است.
«احساس آبی مرگ»، به زندگی دو دو نوجوان رنگ داد
خانواده بیشترین آسیب و ضربه را به فرزندان در دوران کودکی و نوجوانی وارد میکند. در همین راستا سجاد افشاریان، نویسنده نمایشنامه «احساس آبی مرگ» با هدف کاهش خشونت و ایجاد تغییر مثبت بر افراد جامعه عواید حاصل از فروش بلیطهای این تئاتر را به نوجوانان و جوانانی اختصاص داد که برای رهایی از بند اسارت در زندان، نیازمند کمک مالی هستند و با این اقدام خیرخواهانه نوجوانان بیگناه و در بند سریعتر نجات یافتند.
افشاریان سعی کرد از طریق برقراری ارتباط بین نوجوانان کانون اصلاح و تربیت و تاثیر هنر نمایش بر آنها موجبات کاهش خشونت را فراهم کند و در این کار موفق بود، چراکه مخاطبان زیادی برای تماشای این تئاتر حضور پیدا کردند و رخشان بنیاعتماد کارگردان سینما نیز به هنرمندان تاکید کرد از اجرای این تئاتر کمال استفاده را ببرند.
نویسنده خلاق و اجتماعی نمایش «احساس آبی مرگ»، هدف از خلق این اثر را عمل به رسالت اجتماعی و مردمی خود دانست و تصریح کرد: تلاش کردیم به دغدغههای مردم پاسخ مثبت بدهیم و حتی اگر بتوانیم نوجوانی را از بند آزاد کنیم. حس میکنم اینک به رسالت خود عمل کردهایم. ما قصد داشتیم با اجرای این تئاتر، توجه جامعه را نسبت به موضوع کودکان در بند و قصاص کودکان زیر ۱۸ سال جلب کنیم.
وی کودکان را پیامبران نابالغی میداند که برحسب کودکی و ناآگاهی در کانونهای اصلاح و تربیت به سر میبرند و چه بسا اگر در خانواده و محیط اجتماعی مطلوبی به سر میبردند، هرگز به این مراکز راه نمییافتند. افشاریان تاکید دارد: باید با نگاه ویژه و درک شرایط کودکان، دادگاههای اطفال برگزار شود. در این دادگاهها حضور روانشناس و جامعهشناس الزامی است.
وی با اشاره به اینکه اگر چشمهای حمایتگر وجود داشته باشد، اقدامات و حرکتهایی از این دست در جامعه رواج خواهد یافت، یادآور شد: تا به حال در دیگر زمینههای هنر برنامههای بسیاری برای حمایت از اقشار آسیبدیده برپا شده اما تاکنون در زمینه تئاتر هیچ گروهی برای آزادی نوجوانان در بند یا نجات جان کودکان بیگناه برنامهای برگزار نکرده و فقط مستنداتی با مصارف و منافع شخصی ساخته شده بود.
افشاریان با تاکید بر ساخت فیلم «شهرزیبا» توسط اصغر فرهادی اظهار داشت: وقتی کارگردانی فیلمی در زمینه نوجوانان و آسیبهای اجتماعی کلید میزند، نشاندهنده اینست که او نسبت به این قشر از جامعه بیتفاوت نبوده و با نگاه اجتماعی و دغدغه روزانه خود، قصد معرفی و نشاندادن مشکلات و معضلات آن قشر محروم به مسئولان و مخاطبان را داشته است.
وی خاطرنشان کرد: عزتالله انتظامی، پرویز پرستویی، مهتاب کرامتی و کیومرثپوراحمد برای به تصویرکشیدن این قشر از بچههای آسیبپذیر و محروم بسیار زحمت کشیدند.
این نویسنده و کارگردان تئاتر با اظهار خرسندی از اینکه نمایش آنها توانست تاثیر مثبتی بر اولیای دم و کاهش خشونت میان افراد جامعه داشته باشد، تصریح میکند: به ایرانیبودن خود افتخار میکنیم، چون هنرمندان و هنردوستان ثابت کردند مردمی هستیم که برای زندگی و نجات یک انسان، کنار هم جمع میشویم و برای کمک به دیگری، همراه و همصدا شده و به سادگی از کنار مسایل و مشکلات بشری عبور نمیکنیم.
مراحل تحقیق درباره شخصیتهای نمایش «احساس آبی مرگ» نوشته سجاد افشاریان بیش از یک سال به طول انجامیده که همگی واقعی هستند و در سن نوجوانی به دلیل ارتکاب به قتل، روانه کانون اصلاح و تربیت شدند. عواید اجراهای این نمایش به نفع کودکان و نوجوانان کانون اصلاح تربیت، جمعآوری شد.
معیار مجازات، زمان ارتکاب جرم است
مرتضی ناجی، عضو کانون وکلای دادگستری با اشاره به مجازات نوجوانان و کودکان در قانون مجازات اسلامی جدید معتقد است: در مورد قصاص نوجوانان در قانون مجازات اسلامی جدید دو مصوبه راجع به افراد زیر ۱۸ سال داریم که در تبصره ۲ ماده ۸۸ و ماده ۹۱ به آن اشاره شده.
وی میافزاید: قانون مجازات اسلامی با اصلاحات جدید شورای نگهبان از سوی نمایندگان حقوقی مجلس تشریح شده که بر این اساس، مسئولیت کیفری نوجوانان زیر ۱۸ سال که مرتکب جرایم مستوجب حدود و قصاص هستند، در صورتی که ثابت شود ماهیت جرم ارتکابی یا حرمت آن را درک نکردهاند یا در رشد و کمال عقل آنان شبههای وجود داشته، با توجه به سن به مجازاتهای پیشبینیشده محکوم میشوند.
مجازات کودکان و نوجوانان به سه وضعیت تقسیم شده: وضعیت اول مربوط به مجازات کودکان و نوجوانان با رده سنی تا بلوغ است که مسئولیت کیفری ندارند، جز مواردی که به اشخاص ضرر مادی وارد شود که در این صورت پدر مجرم ضامن است.
در وضعیت دوم برای رسیدگی به جرم تعزیری کودکان و نوجوانانی که در زمان ارتکاب جرم، ۹ تا ۱۵ سال شمسی سن دارند، به جای مجازات برای این دسته از افراد، اقدامات پنجگانه پیشبینی شده که از آن جمله تسلیم به والدین، اولیا یا سرپرست قانونی با اخذ تعهد، تسلیم به اشخاص حقیقی یا حقوقی غیر از والدین، نصیحت به وسیله قاضی دادگاه، اخطار و تذکر و نگهداری در کانون اصلاح و تربیت است.
دسته آخر مربوط به رسیدگی به جرایم تعزیری توسط نوجوانانی که سن آنها در زمان ارتکاب جرم بین ۱۵ تا ۱۸ سال است، مجازاتهایی شامل نگهداری در کانون اصلاح و تربیت در سه بازه زمانی مختلف تعیینشده به این معنا که از دو تا پنج سال، از یک تا سه سال و همچنین از سه ماه تا یک سال در مراکز فوق نگهداری شوند و نیز پرداخت جزای نقدی در ارقام مختلف تعیین شده است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: شاید بتوان گفت مهمترین تغییر در قانون جدید مجازات اسلامی، افزودن فصل دهم تحت عنوان «مجازاتها و اقدامات تامینی و تربیتی اطفال و نوجوانان» و به ویژه ماده ۹۰ هم که جنجالیترین ماده تصویبشده این قانون است و بر اساس قانون سابق کودکان بزهکار زیر ۱۸ سال که جرائمی مثل قتل انجام دادهاند، باید قصاص شوند اما قانون جدید در ماده ۹۰ مسائل دیگری را مطرح کرده است.
تحول مهمی که با تصویب این لایحه روی داد، مربوط به اطفالی است که بالغ شرعیاند(سن بلوغ شرعی برای دختر ۹ و برای پسر ۱۵ سال) اما اگر زیر ۱۸ سال سن داشته باشند، چنانچه شبهه در کمال عقل و رشد آنها به وجود آید، حدود و قصاص برای آنها اجرا نمیشود. معمولاً در کمال عقل و رشد اطفال زیر ۱۸ سالی که مرتکب جرم شدهاند، شبهه وجود دارد و اگر دادگاه این شبهه را داشته باشد، مجازات حدود و قصاص برای آنها اجرا نمیشود، یعنی اصلاً به این مجازات محکوم نمیشوند. همچنین بر اساس این مصوبه، اطفال مبرا از مسئولیت کیفری هستند. یعنی مجازاتهای تعزیری برای افراد زیر ۱۸ سال با مجازاتهای
تعزیری افراد بالای ۱۸سال متفاوت است. افراد زیر ۱۸ سال به زندان محکوم نمیشوند اما برای تربیت به مراکز تربیتی همچون کانون اصلاح و تربیت منتقل میشوند و چنانچه والدین صلاحیت نگهداری را نداشته باشند، اطفال برای تربیت به شخص حقیقی یا حقوقی صالحی سپرده میشوند.
ناجی اظهار داشت: معیار مجازات زمان ارتکاب جرم است، نه زمان تعقیب یا صدور حکم. بنابراین قانون حاکم بر تعیین جرم و مجازات قانون زمان ارتکاب عمل مجرمانه است. در مورد اطفال و نوجوانان باید سعی در پرهیز از ارعاب، سرکوب، تنبیه و پرهیز از تماس آنها با دادگستری داشته باشیم. طوری که دادرسی اطفال و نوجوانان باید حمایتگرانه باشد و مجازات جنبه درمانی به خود بگیرد. برخوردهای ما باید آموزشی، حرفهای و درمانی، اصلاحی و تربیتی باشد. از اینرو در مجازات اطفال باید جنبه ارشادی و حمایتی لحاظ بشود.
چرا میزان بزهکاری نوجوانان رو به افزایش است؟
سارا عزیزی، روانشناس و پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اینکه در برخی خانوادههای ایرانی فرهنگ غنی و رشدیافتهای به چشم نمیخورد، اظهار داشت: باید فرهنگ جامعه تکامل پیدا کند. گاهی مواقع فشارهای اقتصادی، خانوادهها را مجبور میکند به خاطر هزینه فرزندان، آنها را به خودفروشی، سرقت، گدایی و سیگارفروشی وادارند. همچنین چون این مقدار درآمد کفاف زندگی را نمیدهد، گاهی از پیوستن آنها به باندهای بزرگ خلاف بیم ندارند. در واقع با به دستآوردن پول زیاد در این باندها، طمع بیشتر میشود، غافل از آنکه جرم کشف شده و پیامدهای بسیار در پی خواهد داشت.
او خاطرنشان میکند: متاسفانه هماینک در جامعه ما میزان بزهکاری نوجوانان رو به افزایش است، زیرا بزهکاران واقعی به کیفر اعمال خود نمیرسند، یعنی جرمها کشف نمیشوند یا اگر کشف شوند، تعقیب نمیشوند، در حالی که باید مجازاتهای سختی برای بزهکاران اجرا شود. در برخی مواقع مجرم به زندان محکوم اما بلافاصله با عفو یا آزادی مشروط آزاد میشود. در صورتی که انتظار میرود مجرمان، مجازاتها را تا ندامت و عبرتپذیری کامل تحمل کنند.
طبق آمار، میزان جرایم خشن بین نوجوانان در حال افزایش است اما میتوان با استفاده از برنامههای فرهنگیهنری شهروندان را با اینگونه آسیبهای اجتماعی آشنا و آگاه ساخت. حتی شاید اجرا و پخش یک نماهنگ یا تئاتر بتواند بر کاهش این نوع خشونتها بین گروه سنی نوجوانان وجوانان اثرگذار باشد. دوره نوجوانی، از شیرینترین دورههای زندگی هر انسان محسوب می شود و هر کس با توجه به سبک زندگی و فرهنگ خانواده، برنامهها و آرزوهایی در ذهن خود میپروراند و نقشههای بزرگی در سر دارد اما همیشه دنیا بر وفق مراد نمیگردد. گاهی یک عمل ناخواسته و غیرعمد سرنوشت نوجوانی را از این رو به
آن رو میکند. فرزندی که شاید پس از مدتها نذر و نیاز به دنیا آمده با یک عمل عجولانه و اشتباه، به پایان زندگی خود نزدیک میشود. پس لازم است خانوادهها توجه بیشتری به تربیت و آموزش فرزندان داشته باشند. از طرفی قانون مجازات اسلامی جدید در راستای تسهیل مجازات اطفال و نوجوانان مصوب و ابلاغ شده. البته هرچند قانون جدید به صورت آزمایشی و دیر به تصویب مجلس رسید و تاکنون نوجوانان زیادی بر اثر جرایم غیرعمد پای چوبه دار رفتند اما به هر حال هنوز دیر نیست و به قولی جلوِ ضرر را هر کجا بگیرید، منفعت است.
مخلص کلام آنکه گویا زندانهای ما،نه تنها محلی برای ندامت و اصلاح رفتار مجرمان نیستند، بلکه به نوعی مرکز آموزش بزهکاری هم هستند. بنابراین باید شیوه نظارت و کنترل بر زندانها و زندانیان را تغییر داد و با صرف هزینه،زندانهای مختلف و متعددی با قوانین و راهکارهای جدید و موثر در تربیت و تغییر مجرمان راه انداخت تا مجرمان بیکمترین تغییر دوباره به جامعه بازنگردند.
شناسه خبر:
۲۵۶۰۸۰
نگاهی به آسیبشناسی ارتکاب جرم در سنین نوجوانی:
چرا میزان بزهکاری نوجوانان رو به افزایش است؟
میزان جرایم خشن بین نوجوانان در حال افزایش است اما میتوان با استفاده از برنامههای فرهنگیهنری شهروندان را با آسیبهای اجتماعی آشنا ساخت و در جهت کاهش جرایم خشن در بین نوجوانان و جوانان گام برداشت.
۰