درحالیکه پیشرفت همهجانبه کشور مستلزم نقشآفرینی حداکثری جوانان در عرصههای مختلف است و وجود بیش از ۲۱ میلیون جوانِ ۱۸ تا ۳۵ساله چنین فرصتی را فراهم میکند، اما بررسیهای نشان میدهد، سطح ایفای نقش جوانان حداقل در برخی ابعاد همچون اقتصاد و نهاد خانواده مطلوب ارزیابی نمیشود؛ تأکید خانواده بر موفقیت تحصیلی و توجه کمتر به مهارت فرزندان، تعریف سن قراردادی ۱۸ سال در نظام حقوقی و قانونی، تناسب حداقلی محتوای دوره سربازی با نیازهای آتی پسران و… از جمله عوامل مهم تأخیر در این استقلالیافتگی جوانان است.
در الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت هدفگذاری شده است که ایران تا افق ۱۴۴۴ از نظر سطح کلی پیشرفت و عدالت باید جزو چهار کشور برتر آسیا و هفت کشور اول دنیا قرار گیرد و محور و اساس تحقق همه جانبه آن، وجود نیروی انسانی توانمند و مسئولیتپذیر است. در این میان، جوانان به واسطه ویژگیها و استعدادهای منحصر به فرد خود، همچون شور و اشتیاق جوانی، روحیه پیگیری و تلاش بیوقفه، توان بدنی و فکری بالا و دانش و تحصیلات عالیه در تحقق همهجانبه پیشرفت نقش بنیادین دارند.
به عنوان نمونه در عرصه زندگی، وقتی پیشرفت حاصل میشود که بهزیست افراد جامعه تأمین شده باشد و مثبت شدن شاخصهای هر کدام از حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و خانواده که مرتبط با بهزیست ایرانیان است، منوط به نقشآفرینی صحیح و مشارکت حداکثری جوانان در هر کدام از این موارد است.
در حال حاضر حدود ۲۱ میلیون جوان در کشور وجود دارد که این امکان را برای کشور فراهم کرده است و در بیانیه گام دوم انقلاب نیز، به جوانان بیش از هر گروه دیگری توجه شده و این افراد به عنوان نسلی معرفی میشوند که باید مسئولیت ساختن کشور را برعهده بگیرند.
پایین آمدن ۴ درصدی سطح فعالیت اقتصادی جوانان طی چهار سال
بخش قابل توجهی از پیشرفت کشور و زیست رضایتمندانه افراد جامعه منوط به مثبت بودن شاخصهای اقتصادی همچون رشد اقتصادی است. به سبب تعیینکنندگی فعالیت اقتصادی در مقوله رشد اقتصادی، حضور نیروی کار جوان در بازار کار از جمله مصادیق عینی مشارکت و نقشآفرینی جوان در عرصه رشد اقتصادی است.
افقی که الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت در مقوله اقتصادی تا سال ۱۴۴۴ ترسیم میکند، قرار گرفتن اقتصاد ایران میان ۱۰ اقتصاد بزرگ جهان است؛ چنین موضوعی مستلزم مشارکت حداکثری نیروی انسانی جوان با توانمندی و مهارت بالاست، اما بررسی دادههای نیروی کار مرکز آمار نشان میدهد سطح فعالیت اقتصادی جوانان پایین است؛ به گونهای که نرخ مشارکت اقتصادی این افراد از ۵۱.۱ درصد در سال ۱۳۹۷ به ۴۶.۸ درصد در سال ۱۴۰۱ کاهش پیدا کرده است.
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در حال حاضر ۱۱.۳ میلیون نفر از جوانها مشارکت اقتصادی ندارند. مقایسه با دیگر کشورها، پایین بودن سطح فعالیت اقتصادی جوانان کشورمان را بیش از پیش نمایان میکند. در سال ۲۰۲۳، میزان مشارکت اقتصادی جوانان ۱۵ تا ۲۴ساله کشوری همچون انگلستان بیش از ۲ برابر نرخ مشارکت اقتصادی جوانان ایران در همین بازه سنی بوده است.
کاهش شاخص ازدواج ویژه سنی جوانان
یکی دیگر از ابعاد مهم پیشرفت، مثبت بودن شاخصهای مربوط به نهاد خانواده است. بر اساس اصل دهم قانون اساسی، خانواده واحد بنیادین جامعه به شمار میرود که تشکیل آن در سنین بههنگام و مناسب مورد تأکید بند «۴» سیاستهای کلی خانواده قرار گرفته است. در این میان جوانان مهمترین نقشآفرین در تشکیل و پایداری نهاد خانواده محسوب میشوند، اما دادههای سالهای اخیر نشان میدهند که شاخص ازدواج ویژه سنی جوانان کاهش یافته است؛ به گونهای که در سال ۱۳۹۲.۴۷. ۸ نفر به ازای هزار نفر مرد جوان و ۴۰.۷ نفر به ازای هزار نفر زن جوان ازدواج کردهاند؛ اما این میزان در سال ۱۴۰۲ به ۲۹.۷ نفر به ازای هر هزار نفر مرد جوان و ۲۶.۲ نفر به ازای هزار نفر زن جوان کاهش یافته است.
ذیل موضوع خانواده، جوانان علاوه بر نقشآفرینی در تشکیل خانواده، نقش اساسی در تداوم نسل جامعه ایرانی برعهده دارند. اما دادهها نشان میدهند باروری ویژه زنان جوان متأهل، از ۲۲۹ تولد به ازای هزار زن متأهل جوان در سال ۱۳۹۱ به ۱۶۸ مورد در سال ۱۴۰۰ کاهش یافته است. در حال حاضر وضع فرزندآوری در کشور مطلوب ارزیابی نمیشود. نرخ باروری کل ۱.۵۴ فرزند است که این عدد به میزان ۰.۷ کمتر از حد جانشینی (۲.۱ فرزند به ازای هر زن) است. بنابراین وضعیت مشارکت جوانان حداقل در دو بعد اقتصادی و خانواده گفتمان پیشرفت با وضع مطلوب آن فاصله معناداری دارد.
تأخیر در استقلالیافتگی؛ یکی از عوامل مهم مشارکت پایین جوانان در پیشرفت
امر مشارکت در ابعاد مختلف پیشرفت همچون اقتصاد و خانواده معطوف به نقش و پذیرش آن است. بنابر اهمیت مشارکت جوانان در پیشرفت؛ این گروه از افراد باید در سنین به هنگام قادر بر پذیرفتن نقشها در عرصههای مختلف باشند. تقبل نقش در سنین بههنگام مستلزم وجود ویژگی مهمی به نام مسئولیتپذیری در جوان نسبت به خداوند، خود، دیگران اعم از اعضای خانواده و افراد جامعه و کشور است. فرد مسئولیتپذیر رضایتمندانه تکالیف و تعهدات را نسبت با طرف مقابل میپذیرد و آنها را درست انجام میدهد.
مسئولیتپذیری بنیان و اساس تمایل و توانایی یک شخص برای استقلالیافتگی است. در واقع فرد مستقل مسئولیتپذیر بوده و تمایل و توانایی برای پذیرش نقشهای گوناگون فردی و اجتماعی را دارد. در جامعه این ویژگی لازمه ورود فرد به دوره بزرگسالی است. بنابراین اگر گذار فرد به دوران بزرگسالی و استقلالیافتگی در آغاز جوانی انجام پذیرد، امکان ایفای نقش مؤثر او در حوزههای مختلف پیشرفت همچون اقتصاد و خانواده فراهم میشود.
مشاهدهها نشان میدهد که گذار جوان به عرصه پذیرفتن نقشها دچار تغییرات بنیادین شده است. براساس مطالعات مختلف، انتقال افراد به مرحله بزرگسالی سه دوره مهم تاریخی را تجربه کرده است. نخست، تا پیش از قرن بیستم، فرد پس از گذران کودکی به طور مستقیم وارد بزرگسالی و پذیرش مسئولیتهای اشتغال، تشکیل خانواده و فرزندآوری میشد.
اما پس از آن، با تأسیس مدرسه و ایجاد ضرورت حق تحصیل برای افراد، دوره نوجوانی به عنوان مرحله بعد از کودکی به وجود آمد. در دوره دوم، عملاً گذار فرد به بزرگ سالی به پس از نوجوانی و اتمام تحصیلات موکول شد. با وجود تأخیر در استقلال افراد، اما همچنان افرادی که از حیث سنی جوان بودند، مستقل و بزرگسال محسوب میشدند. در دوره اخیر، عوامل متعددی موجب شده تا گذار فرد به بزرگسالی، بلافاصله پس از نوجوانی انجام نشود؛ بلکه جوانی به عنوان مرحله زندگی فرد اصالت پیدا کرده و انتقال افراد به دوران پذیرش نقشها و مسئولیتها به پس از طی شدن جوانی موکول شده و جوان مستقل، جای خود را به جوان وابسته داده است.
بررسیها نشان میدهد امروزه فرد ایرانی قادر بر ایفای نقشها و پذیرش مسئولیتها در سنین به هنگام نیست و به سبب آنکه استقلالیافتگی و دوره گذار او به بزرگسالی با تأخیر همراه است، نمیتواند در پیشرفت مشارکت فعالی داشته باشد و نیازهای فردی خود را سامان بخشد.
یک سوم جوانان دچار مسئلهعدم استقلالیافتگیاند
براساس دادههای پیمایشی در سال ۱۳۹۸.۲۶. ۲ درصد از مردان و ۳۱.۸ درصد از زنان که در دوره سنی ۱۵ تا ۲۹ سال قرار دارند؛ معتقدند به میزان زیاد و خیلی زیاد به دیگران وابسته هستند. در واقع حدود یک سوم از جامعه جوان در سنین اعلام شده دچار مسئلهعدم استقلالیافتگی هستند و شواهد بیشتری دال بر تأخیر استقلالیافتگی جوانان موجود بوده است.
شواهد تاخیر در استقلالیافتگی جوانان
راه تشخیص وضعیت استقلالیافتگی و زمان ورود افراد به دوره بزرگسالی، رجوع به نشانگرها و سنجش آنهاست. در این راستا، ازدواج و تشکیل خانواده، فرزندآوری و ثبات شغلی از جمله نشانگرهای انتقال به دوره بزرگسالی معرفی شدهاند. ازدواج، فرزندآوری و اشتغال از موضوعات بنیادی جامعه به شمار میروند که تماماً معطوف به نقش هستند. به عبارت دیگر فرد با تشکیل خانواده، پدر و مادر شدن و اشتغال، نقشی را میپذیرد و در قبال طرف مقابل خود اعم از همسر، فرزند و کارفرما باید مسئولانه به تعهدات خود عمل کند. در مطالعه دیگری ازدواج از حیث انسانشناختی و پذیرش نقش در جامعه همچون مسئولیتهای همسری، پدری و مادری و اشتغال از حیث جامعهشناختی، به عنوان نشانگرهای مهم بزرگسالی معرفی میشوند.
از نظر جوانان چه عواملی عامل گذار به بزرگسالی است؟
در یک پژوهش، جوانان ایرانی مورد مطالعه پیدا کردن شغل دائمی، داشتن استقلال مالی از والدین و ازدواج را نشانگر نقشی مهم و بسیار مهم خود برای گذار به بزرگسالی عنوان کردهاند. مردان جوان، توانایی اداره خانواده، توانایی حمایت مالی از خانواده، استقلال مالی و اشتغال و زنان جوان، توانایی تربیت و مراقبت از فرزند را شاخصهای مهمتر بزرگسالی معرفی کردهاند.
با وجود اشتراکهای قابل توجه پژوهشها پیرامون نشانگرهای استقلالیافتگی و بزرگسالی، اما این شاخصها برای جوامع مختلف یکسان نیستند و لحاظ اقتضائات فرهنگی، اجتماعی و دیگر عوامل تأثیرگذار ضروری است. افزون بر آن، در نظر داشتن تفاوتهای جنسیتی در موضوع استقلالیافتگی و گذار به بزرگسالی نیز امری لازم به شمار میرود. براساس موارد متعدد فوق، در گزارش پیش رو موضوعات تشکیل خانواده، پدر و مادر شدن و کسب درآمد به عنوان نشانگرهای استقلالیافتگی جوانان در جامعه ایران مورد بررسی و سنجش قرار میگیرند.
افزایش پنجساله میانگین سن ازدواج در مردان
رخداد ازدواج به عنوان مدخل ایجاد نقشهای مهم همسری، مادری و پدری به شمار میرود که هر کدام از آن نقشها مستلزم پذیرفتن مسئولیتهای متعدد است. لذا ازدواج در سنین به هنگام و عمومیت بالای تشکیل خانواده میان جوانان میتواند نشانگر بخشی از مقوله استقلالیافتگی به هنگام آنها باشد. اما مطابق آمار، در بازه زمانی ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲، میانگین سن ازدواج مرتبه نخست مردان از ۲۳.۸ سال به ۲۸.۳ سال افزایش یافته است.
در حال حاضر جوانان مرد ایرانی، تشکیل خانواده را به اواخر دهه سوم زندگی خود موکول میکنند.
افزایش حدود چهارساله میانگین سن زنان در ازدواج
در بازه زمانی مورد اشاره، میانگین سن زنان در ازدواج مرتبه نخست از ۱۹.۹ سالگی به ۲۴ سالگی افزایش پیدا کرده است. اگر زنان جوان در اواسط دهه ۶۰، خانواده خود را در اواخر دهه دوم زندگی تشکیل میدادند، اکنون این امر تا حدود اواسط دهه سوم زندگی به تعویق افتاده است. البته شیب افزایش میانگین سن ازدواج در مرتبه اول هم به لحاظ میزان رشد و هم از نظر کیفیت رشد در پسران و دختران متفاوت بوده است. به گونهای که بیشترین میزان رشد میانگین سن ازدواج دختران بین سالهای ۱۳۸۵ - ۱۳۶۵ اتفاق افتاده و از سال ۱۳۸۵ تا به امروز تغییرات کمتر بوده، اما در پسران روند شیب تغییرات سن ازدواج ملایمتر بوده است.
افزایش سهم جوانان هرگز ازدواج نکرده به ۴۹ درصد
علاوه بر به تعویق افتادن زمان ازدواج و تشکیل خانواده جوانان، سهم افراد هرگز ازدواج نکرده که در سنین جوانی قرار دارند نیز افزایش یافته، به گونهای که بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱، سهم جوانان هرگز ازدواج نکرده از ۴۴ درصد به ۴۹ درصد افزایش یافته است. با فرض تعریف قبلی از سن جوان، در بازه زمانی مورد اشاره، سهم جوانان هرگز ازدواج نکرده از ۶۳ درصد به ۷۴ درصد رسید. در واقع حدود ۴۹ تا ۷۴ درصد از جوانان یکی از سه شاخص مهم استقلالیافتگی که ازدواج است را ندارند.
با در نظر داشتن افزایش سن ازدواج جوانان و رشد روزافزون پدیده تجرد از نوع جوانان هرگز ازدواج نکرده، باید عنوان کرد که ازدواج و تشکیل خانواده به عنوان یکی از مهمترین نشانگرهای استقلالیافتگی با تأخیر به وقوع میپیوندد. جوانان بسیار دیرتر از گذشته نقش مهم همسری را میپذیرند و در راستای رفع نیازهای بنیادین خود گام بر میدارند. ازدواج و پذیرفتن دیرهنگام نقش همسری به معنای به تعویق افتادن نقش مهم دیگری به نام والدگری نیز است.
اشتغال، مسیر صحیح و اصلی کسب درآمد است و وابستگی اقتصادی از عوامل مهم تأخیر در گذار فرد به دوره بزرگسالی به شمار میرود. بررسی و تحلیل دادههای بازارکار بیان میکند که ثبات نسبی اشتغال برای جوانان از اواخر دهه سوم زندگی شروع میشود که بسیار دیرهنگام است.
اشتغال؛ یکی از عوامل دخیلی در استقلالیافتگی
با وجود آنکه جوانان مهمترین دغدغه و هدف خود را مقوله اشتغال و کسب درآمد معرفی میکنند، اما در بازارکار مشارکت پایینی دارند و پایدار شدن اشتغال آنها در سنین بالا رقم میخورد، بنابراین وابستگی اقتصادی، مطلوب جوان نیست، اما عوامل متعددی موجب شده تا کسب درآمد جوان دچار اختلال شود و از حیث زمانی به تعویق بیفتد.
لذا یکی دیگر از سه شاخص مهم استقلالیافتگی که کسب درآمد و اشتغال است نیز با تأخیر محقق میشود. از سوی دیگر به سبب آنکه اشتغال پسران، مهمترین مؤلفه دختران برای ازدواج معرفی میشود، به نوعی میتوان مقوله استقلال مالی و اشتغال مردان جوان را بنیان و پیش شرط اتخاذ دیگر تصمیمات مهم، پاسخ به نیازهای بنیادین و نقشآفرینیهای راهبردی همچون ازدواج و تشکیل خانواده دانست. در همین راستا، باید عنوان کرد میانگین سن ازدواج مردان جوان در مرتبه نخست و سن تقریبی آنها در زمان پایداری شغلی به یکدیگر نزدیک هستند.
پذیرش نقش پدری و مادری از جمله مؤلفههای مهم ورود جوانان به دوره بزرگسالی است که مطالعه ترجیحات جوانان نشان میدهد، تمایل آنها به فرزنددار شدن و تجربه والدگری بالاست. براساس نتایج پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای جوانان کشور در سال ۱۳۹۹.۹۴. ۴ درصد از جوانان عنوان کردهاند که تمایل به داشتن حداقل یک فرزند دارند.