در پی شکایت زن ۳۰ سالهای مبنی بر اینکه همه طلاهایش در منزل پدرش به سرقت رفته است، گروهی از افسران دایره تجسس با دستور سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفا) ماموریت یافتند تحقیقات پلیسی را برای شناسایی و دستگیری سارق آغاز کنند.
در همین حال ماموران انتظامی با بررسیهای مقدماتی به پدر این زن جوان مظنون شدند و او را به کلانتری احضار کردند. این مرد میانسال که ابتدا سعی داشت خود را بیگناه جلوه دهد، وقتی متوجه شد ماموران انتظامی حتی محل فروش طلاها را نیز میدانند، به ناچار لب به اعتراف گشود و راز سرقت طلاهای دخترش را فاش کرد.
وی گفت: ۲۳ سال قبل به مصرف مواد مخدر روی آوردم و به همین دلیل هم از محل کارم اخراج شدم. بعد از این ماجرا به نگهبانی در مجتمعهای مسکونی پرداختم ولی باز هم به خاطر اعتیاد نمیتوانستم کارم را بهدرستی انجام دهم و بالاخره بیکار شدم. در این شرایط اختلافات خانوادگی دخترم نیز با همسرش آغاز شد و او سال گذشته در کشاکش قهر و آشتی به منزل من آمد تا مسیر قانونی را ادامه دهد.
متهم ادامه داد: من هم که برای هزینههای اعتیادم درمانده بودم، چشمم به طلاهای دخترم افتاد و در یک فرصت مناسب انگشتر او را سرقت کردم و به یک طلافروشی در بولوار ابوطالب فروختم. اما وقتی همه ۷ میلیون تومان را دود کردم، دوباره وسوسه شدم بقیه طلاهایش را سرقت کنم. چیزی به عید نوروز باقی نمانده بود که گردنبند و دو النگوی دیگرش را نیز به همان طلافروشی قبلی بردم و به مبلغ ۸ میلیون تومان فروختم که ۵ میلیون آن را نقدی به من پرداخت و ۳ میلیون هم به حساب بانکیم واریز کرد.
مرد میانسال اظهار کرد: البته من فاکتور طلاهای دخترم را نیز سرقت کردم که هنگام فروش دچار مشکل نشوم اما بخشی از این پولها را برای پرداخت اقساط بانکی و بیمه خودرو هزینه کردم و بقیه را هم مواد مخدر خریدم.
در پی اعترافات صریح این مرد معتاد مشخص شد او حتی کارت ملی و گواهینامه دخترش را نیز به سرقت برده است که بررسیهای پلیس در این باره ادامه یافت.