این حادثه بعدازظهر چند روز پیش در یکی از محلههای گلشهر کرج اتفاق افتاد.آن روز پدر بهداد در خانه در حال استراحت بود که صدای فریادهای پسرش را شنید؛ صدایی که هر لحظه بلندتر میشد و از حادثهای هولناک حکایت داشت.
او میگوید: صدا از حیاط خانه به گوش میرسید. سراسیمه بهسوی در دویدم و چشمم به پسرم افتاد که خون همه صورتش را پر کرده بود. کاپشن و شلوارش خونی شده بود. نمیدانستم چه اتفاقی افتاده است. همسرم مدام جیغ میزد و در بین فریادها و گریههای بهداد متوجه شدیم که در پارک نزدیک خانه، سگ به او حمله کرده است.پشت پلک راست و گونه راست بهداد بر اثر حمله سگ کنده شده بود. روی بینیاش جای چند زخم به چشم میخورد و لبش هم پاره شده بود. روی دستهایش جای پنجههای تیز سگ به چشم میخورد و پای چپش هم زخمی شده بود.
لحظات نفسگیر
پدر و مادر بهداد وقتی پسرشان را در این وضعیت دیدند، بلافاصله با اورژانس تماس گرفتند تا با آمبولانس او را به بیمارستان ببرند، اما وقتی دیدند که زمان را از دست میدهند، خودشان پسرشان را به بیمارستان بردند. در آنجا نیز به آنها گفته شد که بهداد ابتدا باید به مرکز بهداشت برده شود تا به او واکسن بزنند.
پدر بهداد در ادامه میگوید: در مرکز بهداشت به پسرم واکسن زدند و صورت و بدنش را شستوشو دادند. آنها از نظر روانی نیز به ما روحیه دادند و خیالمان را راحت کردند که اتفاق وحشتناکی برای پسرمان نیفتاده است. حرفهای آنها خیالمان را راحت کرد و از آنجا او را به بیمارستان دیگری منتقل کردیم که بهداد را بستری کردند. فردای آنروز بهداد تحت عمل جراحی پلاستیک روی صورتش قرار گرفت و یک هفته در بیمارستان بستری شد. من و همسرم نیز بهدلیل شرایط روحی و جسمی پسرم اکثرا در بیمارستان بودیم.
آقای نعمتی میگوید: بعد از طیشدن روزهای پر از درد و رنج، بهداد مرخص شد و به خانه آمد، اما طبق نظر پزشک باید 2هفته در خانه بماند؛ هر چند معلمش در تماس تلفنیای که با ما داشته، گفته است که به بهداد کمک خواهد کرد که از درسهایش عقب نماند.پدر بهداد با توجه به شرایط روحی پسرش از این نگران است که ترس و وحشت ناشی از روز حادثه همچنان همراه بهداد بماند و به نقطهضعف او بدل شود.او توضیح میدهد: قرار است پس از درمان پسرم برای درمان ترسش و فشار روحیای که تحمل کرده او را نزد تراپیست ببرم. امیدوارم که او بتواند این حادثه را برای همیشه فراموش کند.
عاقبت سگ مهاجم
سگی که به بهداد حمله کرد، پیش از این هم بارها به اهالی محل حمله کرده بود. او حتی پس از حمله به بهداد به یک پسر 16ساله هم حمله کرده، اما او توانسته بود خودش را نجات دهد و در این حادثه فقط پیراهنش پاره شده بود. پدر بهداد میگوید: اهالی محل خیلی ترسیدهاند و نگرانند بلایی که سر بهداد آمده، سر فرزندانشان هم بیاید. مسئولان باید برای حل مشکلات اینچنینی اقدام و امنیت را برای اهالی محل فراهم کنند.