هما یا کرکس ریشدار، پرنده زیبا و باشکوهی است که اجتماعی و مهاجر نیست و در همهجا دیده نمیشود. شدیدا وابسته به کوهستان و ارتفاعات و رشتهکوههای صخرهای و صعبالعبور است. برعکس دیگر کرکسها از گوشت لاشه تغذیه نمیکند بلکه استخوان و مغز استخوان را ترجیح میدهد. هفته گذشته، محسن شکراللهی یکی از عکاسان حیات وحش، فیلمی از پرنده هما یا کرکس ریشدار را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد که مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت.
بسیاری سایه هما در ارتفاعات طالقان را نشانه روزهای خوش برای ایران دانستند و آن را به فال نیک گرفتند. برخی به اشتباه تصور کردند که هما یک پرنده مهاجر است و به طور اتفاقی سر از آسمان ایران درآورده، اما بنا به گفته یک پرندهشناس، مشاهده پرنده هما یا مرغ استخوانخوار در ایران اتفاق عجیبی نیست. چون این گونه از کرکسها در رشتهکوههای البرز و زاگرس زندگی میکنند و حتی گاهی در آسمان شهر تهران هم قابل مشاهده است.
برای آشنایی بیشتر با هما بد نیست از مشخصات ظاهری او شروع کنیم. هما پرنده بسیار زیبا و منحصربهفردی است که به دلیل داشتن ریش بلند در صورتش، نام کرکس ریشدار هم برای او انتخاب شده است که اتفاقا این ریش ابهت زیادی هم به حیوان میبخشد.
علیرضا هاشمی، پرندهشناس و عضو کارگروه تخصصی کرکسها در اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت به «شرق» میگوید: «سینه و بدن هما، طیف رنگی گستردهای از نخودی تا نارنجی پررنگ دارد. جالبتر آنکه این رنگ نارنجی منشأ فیزیولوژیک ندارد بلکه ناشی از املاح آهن موجود در زیستگاه پرنده است که پرها به آن آغشته شده است. پرهای روی تنه و بالهای او به رنگ سیاه و تیره و مانند شنلی است که روی دوش انداخته است. همچنین هما طول بالهای بسیار زیادی دارد. به طوری که اگر بالهایش را باز کند، فاصله یک بال تا بال دیگرش به طور متوسط به دو متر و 70 سانتیمتر میرسد، یعنی بیش از قد یک انسان بالغ. طبیعتا همه این ویژگیها بر جذابیت هما اضافه کرده و آن را به یک پرنده باشکوه تبدیل کرده است».
عکاس هما چه میگوید؟
شاید برایتان جالب باشد که بدانید فیلم دست به دست شده از هما در ارتفاعات طالقان، توسط محسن شکراللهی عکاس حیات وحش و دوست طبیعتگردش محمدرضا بابامحمدی بعد از حدود سه ماه تلاش و برنامهریزی، ثبت و ضبط شده است. این گروه دونفره اولین بار موقع کوهنوردی، پرواز هما را مشاهده میکنند و بعد از مطالعه درباره او تصمیم میگیرند که از او عکاسی کنند. محسن شکراللهی عکاس حیات وحش در گفتوگو با «شرق» میگوید که «پروژه عکاسی از هما را از اواخر مهرماه امسال (1402) به همراه دوست طبیعتگردم کلید زدم و در نهایت اواخر دی ماه توانستیم در محدوده بالاطالقان در ارتفاعات روستای دیزان از این پرنده تصویر بگیریم».
هما در کجای ایران سایه انداخته است؟
بنا به توضیحات علیرضا هاشمی پرندهشناس، هما یا کرکس ریشدار در اروپا و آسیا گستردگی بسیاری دارد. رشتهکوههای بلند زاگرس، البرز و کوههای هزارمسجد مهمترین زیستگاه این پرنده در ایران است و در این مناطق لانههای فعال دارد. هما در ایران از پراکنش مناسبی برخوردار است. گرچه عدد دقیقی از جمعیت هما در ایران نداریم اما شواهد نشان میدهد که آمار زادآوری این گونه قابل توجه است».
هما در آسمان تهران هم پرواز میکند
این متخصص تنوع زیستی تأکید میکند که «در تهران هم هما وجود دارد و معمولا بین کوههای شمال تهران و کوههای خجیر و سرخهحصار در رفتوآمد است». او میگوید: «خود من بیش از 10 بار در محدوده لواسان هما را در حال پرواز دیدهام. در پردیس، بومهن و توچال هم امکان مشاهده هما وجود دارد».
ایران چند گونه کرکس دارد؟
نکته پراهمیت آن است که هما تنها کرکس موجود در ایران نیست. بنا به گفته علیرضا هاشمی عضو کارگروه کرکسها در اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت، در ایران چهار کرکس رایج و دو کرکس نادر وجود دارد. کرکس کوچک، دال یا کرکس سیاه، دال یا کرکس معمولی و کرکس ریشبلند یا همان هما. این چهار گونه، کرکسهایی هستند که از جمعیت بیشتری در ایران برخوردارند. اما کرکس پشتسفید که یک گونه حمایتشده جهانی است و کرکس هیمالیایی که جدیدا تعداد انگشتشماری از آنها در ایران مشاهده شده، کرکسهای نادر ما هستند. البته کرکس پشتسفید در بیش از 50 سال گذشته در ایران مشاهده نشده است».
عادتهای رفتاری هما
رفتارشناسی کرکسها و تفاوتشان با یکدیگر به ویژه هما قابل توجه است. هاشمی در این باره با اشاره به اینکه همه کرکسهای ایران مهاجر هستند برخلاف هما که پرنده مقیمی به حساب میآید، اینطور توضیح میدهد که «هما دارای قلمروی بزرگی به وسعت دهها کیلومتر است و در ارتفاعات بلند زندگی میکند. کرکسهای دیگر معمولا از لاشه تغذیه میکنند اما هما از استخوان و مغز استخوان لاشهها استفاده میکند». این پرندهشناس با بیان اینکه هما بیشتر بهصورت تکی و یا نهایتا جفت دیده میشود و شدیدا وابسته به کوهستان و ارتفاعات و رشتهکوههای صخرهای و صعبالعبور است، میگوید: «معمولا دیگر گونههای کرکس را به صورت گروهی در کنار لاشه در حال تغذیه میبینیم اما هما چندان گروهی زندگی نمیکند و پرنده اجتماعی نیست. او معمولا نهایتا با یک همای بزرگ یا با جوجههایش مشاهده میشود». از سوی دیگر هما برخلاف بقیه کرکسها از گوشت لاشه تغذیه نمیکند، بلکه این پرنده استخوان و مغز استخوان را که بسیار مقوی است، ترجیح میدهد. هاشمی درباره عادت غذایی هما بیان میکند که «هما استخوانهای بزرگ لاشه را از بالای کوه به پایین پرتاب میکند و بعد از شکستن و خردشدن، شروع به خوردن آن میکند. البته استخوانهایی به اندازه دو وجب را درجا میبلعد. هما این استخوانهای محکم و سنگین را با اسید معده قویاش هضم میکند».
جمعیت هما در ایران
تعداد هما در ایران سؤال مهمی است اما به دلیل نبود سرشماری و دشواربودن مشاهده این پرنده، آمار دقیقی از جمعیت آنها وجود ندارد. به گفته هاشمی عضو کارگروه کرکسها، «همه کرکسها در کل دنیا هر یک به شکلی در معرض تهدید هستند. همچنین از آنجا که کرکسها در رده بالای هرم غذایی قرار دارند، از جمعیت کمی هم برخوردارند که اتفاقی طبیعی است. تعداد هما نسبت به سه گونه رایج دیگر هم پایینتر است. سرشماری از کرکسها نداریم اما شواهد نشانگر این است که هما در وضعیت خیلی بدی به سر نمیبرد ولی تضمینی هم نیست که در همین شرایط ثابت بماند. مخصوصا که عامل تهدیدکننده مهمی مثل انسان در کمین کرکسهاست». هاشمی درباره عوامل تهدیدکننده هماها در ایران توضیح میدهد: «با اینکه مسمومیت و برقگرفتگی عوامل مهمی در تهدید جمعیت کرکسها به شمار میآید اما کوهنوردان و گردشگرانی که به لانه کرکسها سرک میکشند، فعالیتهای معدنی در اطراف لانهها، جادهسازی و راهسازی در مناطق کوهستانی در کاهش جمعیت کرکسها از جمله هما میتواند تأثیر داشته باشد».
سگهای بیصاحب و هما
کمشدن لاشه هم عامل تهدید جمعیت کرکسهاست. هاشمی، پرندهشناس، میگوید که «سگهای بدون صاحب یا ولگرد با نفوذ در مناطق حساس و حفاظتشده، لاشه و استخوان حیوانات موجود در طبیعت را میخورند. این وضع باعث کاهش طعمه یا همان لاشه برای کرکسها شده است. متأسفانه دولتها کاری برای کنترل جمعیت آنها نمیکنند. دقت کنیم که کرکسها لاشههای آلوده به بیماریهایی چون هاری و سیاهزخم را به راحتی میخورند و با اسید معده خود، این بیماریها را از بین میبرند. یعنی نه خودشان آسیبی میبینند نه انتقال میدهند. اما اگر سگهای ولگرد لاشه آلوده به این بیماریها را بخورند ناقل آن بیماری میشوند و به راحتی به دام و انسان منتقل میکنند». در روزهای گذشته رنگ سرخ و حنایی هما در فضای مجازی جلب توجه کرد. این موضوع هم ریشه در رفتارشناسی این پرنده دارد. هما مثل بسیاری از پرندهها علاقهمند به خاکبازی و آبتنی است. هاشمی با تأکید بر اینکه هما این عادت را دارد که در خاکهای رسی یا چشمههای معدنی غنی از آهن، به آرایش پرها بپردازد یا آبتنی کند، میگوید: «آهن موجود در گلهای معدنی یا آب چشمهها باعث سرخشدن پرهای هما میشود. البته خاکبازی و خاکمالی در پرندهها رایج است، این کار پرندهها را در برابر انگلها هم مقاوم میکند. گاهی هم پرندهها از این کار برای رنگیکردن بدنشان و خودنمایی استفاده میکنند. در مورد هما نیازمند بررسیهای بیشتری هستیم تا بدانیم علت دقیق این کار چیست».
ریشه تاریخی مفهوم همای سعادت
در ادبیات فارسی میبینیم که بارها تعبیر و کلمه «هما» به کار رفته است و در شعر و نثر و ضربالمثلها جایگاه ویژهای دارد. برجستهترین آن هم ترکیب «همای سعادت» است. هاشمی درباره چرایی اهمیت هما در تاریخ ادبیات و ادیان توضیح میدهد که «در آیین زرتشتی این سنت وجود داشت که پیکر انسانها را بعد از مرگ در یک بلندی قرار میدادند تا طعمه کرکسها شود. در چنین شرایطی طبیعتا تعدادی کرکس دور لاشه جمع میشدند و شروع به خوردن آن میکردند و عمده گوشت اعضا خورده میشد. در این زمان پرنده بزرگ و باابهتی سر میرسید و روی همان بلندی در کنار لاشه توقف میکرد. پرنده منحصربهفردی که برخلاف بقیه کرکسها بر سر گوشت درگیر نمیشد. بلکه مانند بزرگ جمع، در گوشهای میایستاد و بعد از پایان رقابت کرکسها بر سر لاشه، بالای سر او حاضر میشد و استخوانی را با خود میبرد. باور عمومی قدیم بر این بود که اگر هما بر سر متوفی حضور یابد و استخوانی از او را ببرد، آن فرد رستگار شده است. برای همین هم به این پرنده همای سعادت میگفتند. ضربالمثل سایه هما بر سرش افتاد هم احتمالا از این اعتقاد مذهبی ریشه گرفته است».
اسطوره در خدمت حفظ محیط زیست
در روزهای گذشته برخی خوشحالی مردم ایران از مشاهده پرنده هما را به باد انتقاد گرفتند. آنها معتقدند که باور به مفهوم «همای سعادت» ترویج خرافهگرایی است. دراینباره هاشمی با تأکید بر اینکه میتوان از طریق روشنگری از ادبیات به نفع طبیعت و محیط زیست استفاده کرد، میگوید: «همای سعادت در معنای شانس و اقبال، پایداری و فناناپذیری و رستگاری و سعادتمندی بارها در ادبیات فارسی استفاده شده است. حتی هما و سیمرغ در بسیاری نوشتارها به جای یکدیگر به کار رفتهاند. ضمن اینکه در دیگر تمدنها از جمله مصر باستان هم کرکس نقش و جایگاه قابل توجهی دارد. درک اهمیت و جایگاه کرکس و هما در ادبیات ما شاید باعث شناخت بیشتر و بهتر این گونه و تلاش برای حفظ آن شود. این زیباست که در ادبیات فارسی، کرکس جایگاه بلندمرتبهای دارد. اتفاقا نشاندهنده این است که گذشتگان هما را رفتارشناسی کرده بودند و متوجه خاص و ویژه بودن این حیوان شده و عادت تغدیهای و زیستگاه آن را شناخته بودند. انسانهای قدیم آگاه بودند که هما، بلندای کوههای سخت و صعبالعبور را به عنوان قلمرو انتخاب کرده و آشیانهاش را در مرتفعترین نقاط کوه میسازد. به نظر من این یک فرصت است تا از ادبیات برای معرفی بیشتر هما و اهمیت آن در طبیعت، برای جامعه صحبت کنیم». این پرندهشناس اینطور ادامه میدهد که «میدانیم کسی با سایه هما رستگار نمیشود اما دلیلی هم ندارد که تاریخ ادبیات و ادیان را دور بریزیم و پس بزنیم. ریشه کرکس در ادبیات را نمیتوان نادیده گرفت. درک میکنم که گروهی این نگرانی را دارند که اگر حیوانی با خرافه دارای ارزش شود ممکن است با خرافه هم ارزشش را از دست بدهد. قطعا موافق زدودن خرافه از حیات وحش هستم. حتما باید درباره امثال شومبودن جغد و شانسآوردن مهره مار خرافهزدایی کنیم اما در موارد نادر مثل هما که پیشینه درخشانی درباره آن در ادبیات و آیینها وجود دارد، میتوانیم با روشنگری درباره این پرنده و جایگاه آن در طبیعت و محیط زیست برای حفاظت از آن قدم برداریم».
در روزهای گذشته برخی با قراردادن عکس پرنده هما و تصویری از سرستونهای تخت جمشید معروف به گریفون ادعا کردند این سرستون همان هماست. اما بنا به توضیحات مطرحشده توسط کارشناسان حوزه باستانشناسی، سرستون تخت جمشید هما نیست بلکه ترکیبی از چند حیوان و انسان است که به نماد هواپیمایی ملی ایران تبدیل شده است. پس نماد هواپیمایی ملی ایران هم پرنده هما نیست، بلکه گریفون است و خود اسم هما در این شرکت هم مخفف ترکیب «هواپیمای ملی ایران» است.