«بکشید و خوشگلم کنید» حالا دیگر فقط یک ضربالمثل نیست! کم نیستند افرادی که زیر تیغ جراحان زیبایی جانشان را از دست میدهند. هر چند آمار و ارقام درستی از قربانیان جراحیهای زیبایی در کشورمان وجود ندارد یا اگر هم وجود دارد، اعلام رسمی نمیشود! اما رسانهای شدن خبر مرگ سه زن جوانی که برای انجام جراحیهای زیبایی و لاغری زیر تیغ جراحان رفته بودند، باعث شد تا خطرات احتمالی جراحیهای زیبایی مورد توجه قرار بگیرد. فقط یک ماه قبل زنی دیگر زیر تیغ جراحی زیبایی جان دادهبود و حالا سه زن در یک روز قربانی صنعت زیبایی شدند. آن هم در شرایطی که کمتر پزشک فعال در حوزه زیبایی، هنگامی که فردی برای انجام جراحیهای زیبایی به او مراجعه میکند، درباره خطرات احتمالی این جراحیها برای بیمار یا به قولی زیباجویش توضیح داده و به او اطلاعات کافی میدهد تا افراد بتوانند با علم به خطرات احتمالی که تا حد مرگ پیش میرود، خودشان را به تیغ جراح بسپارند تا زیباتر یا کشیدهتر شوند.
صنعت زیبایی سالهاست قربانی میگیرد. قربانیان این صنعت فقط زنان و مردان جوانی نیستند که در کوران القای استانداردهای زیبایی از سوی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هر روز به دنبال دریافت یکی از خدمات زیبایی راهی کلینیکها، مراکز زیبایی و مطب پزشکان فعال در این عرصه میشوند. صنعت زیبایی نظام سلامت را هم قربانی خود کردهاست. این را میتوان از فعالیت پزشکان رشتههای مختلف در حوزه زیبایی متوجه شد. از جراح قلب گرفته تا متخصصان گوش و حلق و بینی در کنار جراحان فوق تخصص پلاستیک و ترمیمی، جراحی زیبایی میکنند و ترجیح میدهند به جای طبابت عادی و درآمدهای معمولی، ژل و بوتاکس تزریق کنند و بینیشان را کوچک کنند تا درآمدهای نجومی داشتهباشند و بتوانند در صنعت زیبایی دستشان را بند کنند. پزشکانی که اگر این صنعت روز به روز گستردهتر و وسوسهکنندهتر نمیشد، شاید میتوانستند در حوزه کاری خودشان برجسته شوند و جان انسانی را نجات دهند یا سلامتی را به او بازگردانند، اما حالا مدرک و تخصصشان را قربانی کسب درآمد بیشتر کردهاند.
برخی قربانیان صنعت زیبایی هم ممکن است مانند سه زن جوانی که به فاصله زمانی کوتاهی در یک روز در سه کلینیک در پایتخت زیر تیغ جراحان زیبایی جان دهند! قربانیانی که هنوز آنطور که باید در رسانهها به آنان پرداخته نشدهاست.
مرگ واقعی به خاطر زیبایی!
یک ماه پیش بود که خبر مرگ زنی جوان زیر تیغ جراحی زیبایی رسانهای شد. شامگاه روز ۱۶ مهر ماه خبر مرگ زن جوانی در یکی از بیمارستانهای شمال تهران به کلانتری ۱۲۴ قلهک گزارش شد و مأموران برای تحقیقات بیشتر به محل حادثه اعزام شدند. پس از بررسیهای ابتدایی مشخص شد زن جوان ۴۳ ساله برای عمل لیپوساکشن به بیمارستان مراجعه کرده و پس از انجام معاینات و آزمایشات لازم برای انجام عمل زیبایی به اتاق عمل فرستاده شده که متأسفانه حین عمل جان خود را از دست میدهد.
طبق اظهارات خانواده متوفی، دکتر متخصص زیبایی قبل از عمل جراحی متوجه بیماری دیابت این زن جوان نشده و از همین لحاظ خانواده او از بیمارستان و کادر درمان شکایت کردهاند.
به فاصله حدود یک ماه از این حادثه دوباره جراحیهای زیبایی و مرگ زیباجویان خبرساز شد! در جریان سه حادثه جداگانه در پایتخت، سه زن جوان که تحت عمل لاغری و زیبایی قرار گرفته بودند، جانشان را از دست دادند.
اولین حادثه صبح سهشنبه ۱۶ آبان ماه اتفاق افتاد. زنی جوان که برای انجام جراحی زیبایی به یکی از کلینیکهای پایتخت رفتهبود، وقتی به اتاق عمل منتقل شد، زیر تیغ جراح ناگهان قلبش از تپش ایستاد. هر چند عمل احیا صورت گرفت، اما زن جوان به زندگی برنگشت و جانش را از دست داد.
دومین حادثه نیز ساعتی بعد به بازپرس جنایی تهران اعلام شد. قربانی دوم نیز زنی جوان بود که برای انجام جراحی ساکشن به یکی از کلینیکهای پایتخت مراجعه کردهبود.
آنطور که خانواده زن جوان میگفتند وی میخواست لاغر شود و به همین دلیل نزد یک جراح زیبایی رفته تا عمل ساکشن انجام دهد، اما در اتاق عمل و هنگام جراحی قلبش از تپش ایستاد و به کام مرگ رفت.
اما ساعتی پس از این دو حادثه مشابه، مرگ زن جوان دیگری به بازپرس جنایی اعلام شد تا قربانیان جراحی زیبایی به سه نفر برسد. آخرین و سومین زن جانباخته نیز همانند دو زن قبلی برای انجام جراحی زیبایی به یکی از کلینیکهای پایتخت رفته بود که او هم پس از عمل جراحی به هوش نیامد و جانش را از دست داد، اما این چهار زن تنها قربانیان جراحیهای زیبایی نیستند و این جریان سالهاست زیر پوست شهر جریان دارد و صنعت زیبایی اجازه نمیدهد خبر این مرگها به گوش همه برسد!
نقش شبکههای اجتماعی در القای استانداردهای زیبایی
روزگاری استانداردهای زیبایی از کشوری به کشور دیگر و از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت بود. حالا، اما به مدد شبکههای اجتماعی و فضای مجازی این استانداردها هم در حال جهانیسازی است. هر چند هنوز هم فرهنگ و آداب و رسوم جوامع مختلف در شکلگیری این استانداردها نقش مهمی دارند، اما برخی فرهنگها در برابر القائات رسانهای و استانداردهای زیبایی ارائهشده از سوی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آسیب پذیرترند. جامعه ایران هم یکی از این جوامع آسیبپذیر است. شاید به این خاطر که ایرانیها در شبکههای اجتماعی به خصوص شبکههای اجتماعی تصویرمحور و تأثیرگذاری همچون اینستاگرام حضوری پررنگ دارند. طبق آمارها ایرانیها ششمین یا هفتمین کشوری هستند که در شبکه اجتماعی اینستاگرام حضور دارند. بر اساس یافتههای دیتاک کاربران ایرانیبا وجود تمام محدودیتهایی که برای اینترنت و شبکههای اجتماعی وجود دارد، همچنان حضور پررنگی در شبکههای اجتماعی دارند. یافتههای دیتاک نشان میدهد تا پایان سال ۱۴۰۱ حدود ۵۸ تا ۶۱ میلیون ایرانی کاربر تلگرام بودهاند. اینستاگرام هم ۴۲ تا ۴۶میلیون کاربر ایرانی دارد و حدود ۴ میلیون کاربر ایرانی هم در توئیتر فعال هستند. البته این تعداد، تعداد کاربران یکتا نیست و مجموع اکانتهاییاست که ایرانیها در این شبکهها فعال کردهاند.
آمار اینستاگرام در ایران به ۲۴ میلیون کاربر فعال رسیده است و طبق آمار رتبه هفتم در بین کشورهای استفادهکننده از این اپلیکیشن به ایران اختصاص دارد، با توجه به جمعیت ۸۳میلیون نفری ایران، حدوداً ۲۹درصد از مردم ایران از شبکه اجتماعی اینستاگرام استفاده میکنند و این موضوع محبوبیت اینستاگرام را در ایران نشان میدهد. همین حضور فعال در شبکههای اجتماعی و به خصوص اینستاگرام و تکرار و القای استانداردهای زیبایی خاص و هالیوودی هم موجب میشود تا مخاطبان این شبکهها نسبت به ظاهر خودشان حساسیت پیدا کنند و مدام در پی آن باشند که خود را به استانداردهای ارائه شده در این فضا برسانند؛ استانداردهایی که برای همه چیز برنامهریزی کردهاند. از فرم و اندازه بینی گرفته تا زاویه صورت و فرم و اندازه لبها و صد البته سایز و قد و قواره شما! نکته قابلتأمل اینجاست که هر قدر به دنبال این استانداردها بدوید و از خود واقعیتان فاصله بگیرید، باز هم شکل و شمایل و استانداردهای تازهای شکل میگیرد که شما از آن عقب خواهید ماند.
یک مرگ از هر ۵۰ هزار عمل در امریکا
مرگهای ناشی از جراحیهای زیبایی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست. امریکا در دنیا رتبه نخست جراحیهای زیبایی را دارد.
آمار نشریه «جراحی پلاستیک و ترمیمی» نوشته است به طور متوسط یک نفر از هر ۵۰هزار فردی که تن به عمل زیبایی میسپرند، طی چند روز پس از آن میمیرند (یعنی بیش از ۴۰۰ امریکایی در سال).
عمده مرگها به خاطر شرایط بیمار قابل پیشبینی است و فقط کافی است آزمایشهای دقیق پیش از عمل در چندین مورد صورت گیرد. در واقع پزشکانی که تأییدیه ندارند، بیش از عموم جراحان به مرگ بیمار خود کمک میکنند.
پژوهش مؤسسه ملی بهداشت امریکا نشان میدهد در سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ میلادی از هر ۵هزارو۲۲۴ نفری که در امریکای شمالی زیر تیغ جراح زیبایی رفتهاند، یک نفر طلوع خورشید چند روز بعد را ندیدهاست؛ یعنی ۲/۱۰ در هر ۵۰ هزار که خیلی بدتر از وضعیت کنونی یعنی ۵/۹ نفر در هر ۵۰ هزار است. جالب اینکه در همان دوره ۲/۸ نفر از هر ۵۰ هزار موتورسوار جان باختهاند و این یعنی عمل زیبایی در امریکا خطرناکتر از موتورسواری بود.
تحقیقی که در مورد سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ میلادی در امریکای شمالی انجام شدهبود، دلایل عمده مرگ و میر را اینگونه بیان میکند: ضعف سلامت بیمار، برداشت بیش از حد چربی، تزریق بیش از حد داروی بیهوشی و نهایتاً انجام چندین عمل در یک جلسه. در همان زمان هشدار دادهشد که با وجود این خطرات، تمایل بیدلیل و بیش از حد به جراحیهای زیبایی تا حدودی عجیب است و به نظر میرسد مردم با دیده تفننی به آن مینگرند.
عوارض جبرانناپذیر
ایران هم در حوزه این جراحیها از کشورهای رتبهدار است و بر اساس آمارهای گوناگون ما جزو ۱۰ تا ۲۰ کشور نخست دنیا هستیم و البته این رتبهداری درباره جراحی بینی جدیتر است!
آمار دقیقی از تعداد عملهای جراحی بینی در ایران وجود ندارد. بر اساس برخی آمارها، سالانه حداقل ۲۵هزار جراحی زیبایی بینی در کشور انجام میشود. برخی آمارهای تأیید نشده هم از انجام سالانه ۸۰ هزار جراحی زیبایی بینی در ایران خبر میدهند.
جراحی بینی در ایران به عنوان محبوبترین جراحی زیبایی در کشور شناخته میشود. گفته میشود که ایران در بین ۱۰ کشور نخست جهان از نظر تعداد جراحی بینی قرار دارد.
دکتر سیدنجات حسینی، نایبرئیس انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران توضیح میدهد: «بسیاری از عملهای زیبایی غیرضروری است و فقط برای اینکه فرد زودتر به نتیجه برسد، آنها را انجام میدهد. عملی مانند لیپوماتیک یا لیپوساکشن عملهای بسیار سنگینی هستند که اگر توسط افراد غیرمتخصص صورت گیرد، میتواند عوارض بسیار جبرانناپذیری به همراه داشتهباشد. به همین دلیل ما توصیه میکنیم افراد یا از انجام این عملها صرف نظر کنند یا اگر هم مصمم به انجام آن هستند، حتماً به پزشک متخصص مراجعه کنند. مردم نباید گول این تبلیغات فریبنده را بخورند، زیرا بسیاری از این افراد اصلاً متخصص نیستند.»
این متخصص زیبایی معتقد است جراحان زیبایی اغلب به خواسته فرد متقاضی توجهی ندارند و این کار مبتنی بر معیارهایی و به صورت منطقیتری انجام میشود، اما در کلینیکهای غیرمجاز برای آنکه توجه بیمار را جلب کنند، بدون توجه به شرایط فرد، او را زیر تیغ جراحی میبرند.
سونامی جراحیهای زیبایی
از نگاه محمدرضا قاضی سعیدی، عضو هیئتمدیره انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران، متأسفانه بحث عملهای زیبایی تبدیل به سونامی شدهاست به حدی که متأسفانه دخالت افراد بدون تخصص در حیطه کارهای فوق تخصصی جراحان پلاستیک و زیبایی، زیاد به چشم میخورد. طبق تأکید وی: «کار به جایی رسیده که شاهد هستیم برخی افراد با لیسانس حقوق وارد این کار شدهاند.»
قاضی سعیدی معتقد است، قوانین ما به روز نیست، و باید با قوانینی سفت و سختتر با این افراد برخورد شود: «وقتی تخلف محرز میشود، فرد غیرپزشک میتواند با جریمه ناچیزی پرونده خود را ببندد. در این بین بیماری که بدون مطالعه به این افراد مراجعه کردهاست، متضرر میشود، بنابراین باید جریمه اینگونه افراد سودجو که در امور پزشکی دخالت میکنند، توسط قوه قضائیه بررسی و به انواع شدیدتر و بازدارندهای تبدیل شود تا چنین اشخاصی نتوانند با جان و سلامت مردم بازی کنند.»
این متخصص با اشاره به اینکه در بسیاری از موارد فرد حتی پزشک خودش را نمیبیند و تازه بعد از اینکه عملش با مشکل روبهرو میشود و میخواهد شکایت کند، توضیح میدهد حتی چهره پزشک را به یاد ندارد، میافزاید: «جراحی زیبایی بینی به عنوان شایعترین عمل زیبایی در ایران است و متأسفانه مورد داریم که با مبالغ ناچیز در زیرزمینها و شرایط کامل بد و خطرناک، جراحی لیپوساکشن انجام میدهند.»