برای در امان ماندن افراد از اعتیاد ، باید نسبت به اصلاح اینگونه باورها اقدام شود، این در حالیست که یکی از باورهای رایج بین مصرفکنندگان مواد این است که این افراد معتقدند میزان ماده مصرفی در کنترل خودشان است و با کم و زیاد کردن مقدار مصرف، اعتیاد پیدا نمیکنند که این باور ریشه در عدم شناخت بیماری اعتیاد دارد. در ادامه به برخی باورهای غلط نسبت به مصرف مواد اعتیادآور اشاره شده است:
«حشیش اعتیادآور نیست»
یکی از باورهای نادرست در مورد مصرف حشیش، باور اعتیادآور نبودن آن است. گرچه بسیاری از افراد تصور میکنند چون حشیش یک گیاه است و به طبیعی تولید میشود مصرف آن خطر چندانی به همراه ندارد. اغلب میگویند: «من به حشیش معتاد نیستم. همان قدر به حشیش اعتیاد دارم که به چای یا قهوه و نه بیشتر...»، اما نکته اصلی اینجاست که وابستگی به حشیش جسمانی نیست بلکه یک اعتیاد روحی و رفتاری است.
مواد شیمیایی موجود در حشیش خطرناک بوده و میتوانند مشکلات زیادی برای سلامتی فرد در داشته باشد و قطع مصرف منظم آن با ایجاد عوارض جسمی و روانی ترک مصرف همراه است. مصرف دائمی حشیش، خطر بروز اختلالات روانی آن را تا دو برابر افزایش داده و میتواند باعث ابتلا به اسکیزوفرنی شود.
مطالعات انجام شده نشان داده است که بین مصرف حشیش در گذشته و بروز عوارض ذهنی در آینده به خصوص برای کسانی که از لحاظ ژنتیکی آسیبپذیر هستند رابطه زیادی وجود دارد. در صورتی که فرد، سابقه مشکلات روحی و روانی، افسردگی یا پارانویا را داشته باشد، مصرف حشیش باعث بدتر شدن اوضاع و تشدید این گونه مشکلات خواهد شد.
مصرف حشیش باعث افزایش ضربان قلب و فشار خون شده و میتواند خطرساز باشد. باعث احساس خستگی مفرط و بیانگیزگی و همچنین کاهش میزان تمرکز و کیفیت یادگیری شود. علاوه بر این، مصرف حشیش باعث کاهش کیفیت اسپرم در مردان و جلوگیری از تخمکگذاری در زنان میشود. مصرف مداوم حشیش باعث پیشرفت بیماری اعتیاد و مزمن شدن آن خواهد شد.
«معتاد قیافه تابلویی داره»
این تصور در میان بسیاری از افراد رایج است که فرد معتاد حتما باید مشخصات ظاهری متفاوتی داشته باشد تا آنجا که با دیدن وی میتوان به اعتیادش پی برد. در حالی که بسیاری از افراد مصرفکننده وجود دارند که هرگز از ظاهر آنها نمیتوان روش زندگی کردن آنها را حدس زد.
بروز عوارض مصرف در میان افراد مختلف متفاوت است لذا انتظار نداشته باشید که شما بتوانید یک فرد معتاد را شناسایی کنید زیرا برداشت شما از فرد معتاد، فردی سیاه چرده و لاغر با لباسی ژنده در کنار خیابان است که با واقعیت اعتیاد امروز در جامعه فاصله دارد. امروزه شما با افرادی مواجه میشوید که با ظاهری آراسته از کنار شما عبور کنند و شما حتی حدس نمیزنید که معتاد است.
«ترک اعتیاد آسونه»
از دیدگاه کسانی که هنوز اعتیاد را نمیشناسند، ترک اعتیاد بسیار آسان و هر زمان امکانپذیر است. همین باور، اقدام به درمان را به تأخیر میاندازد. طول دوره وابستگی به مواد، از زمان آغاز مصرف مواد که مرحله مصرف تفریحی است تا اعتیاد به معنای مصرف روزانه و منظم در هر فرد فرق میکند.
این مراحل گاهی آنقدر آهسته طی میشود که فرد نمیداند در مرحلهای از وابستگی قرار گرفته است؛ به همین جهت با این تصور که هر وقت بخواهد میتواند ماده را کنار بگذارد و به راحتی ترک مصرف کند، همچنان به مصرف ادامه میدهد، غافل از اینکه با اولین تلاش برای ترک درمییابد که با مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی زیادی رو به رو میشود که بدون هدایت یک متخصص امکان مواجهه با آن وجود ندارد.
ترک اعتیاد مرحلهای پیچیده و سخت است که نیاز به سالها تلاش برای برگشت به زندگی طبیعی دارد. فرد در حال درمان اعتیاد، با موانع متعددی رو به رو خواهد شد که در صورت عدم آگاهی به آنها، بارها بازگشت به مصرف خواهد داشت که او را نسبت به درمان بیانگیزه و ناامید خواهد کرد.
«من ظرفیتم دستمه»
یکی از باورهای رایج بین مصرفکنندگان مواد این است که این افراد معتقدند میزان ماده مصرفی در کنترل خودشان است و با کم و زیاد کردن مقدار مصرف، اعتیاد پیدا نمیکنند. این باور ریشه در عدم شناخت بیماری اعتیاد دارد.
اعتیاد از آن جهت بیماری محسوب میشود که مصرف مواد مخدر، ساختار مغز و نحوه کارکرد و فعالیت آن را تغییر میدهد. تغییراتی که بر اثر مصرف مواد مخدر در مغز انسان به وجود میآید ممکن است پایدار و بلندمدت باشد و به ایجاد رفتارهایی زیانبار در کسانی که مواد مخدر مصرف میکنند منجر شود. اعتیاد کاملا شبیه به سایر بیماریهای مزمن همچون بیماری قلبی است. چراکه در هر دوی این بیماریها فعالیت عادی و سالم یکی از اندامهای بدن مختل شده و پیامدهای زیانباری به همراه میآورد.
فرد معتاد به علت عارضه مغزی ناشی از مصرف مواد، هرگز بر میزان مصرف خود کنترل نخواهد داشت و برخلاف این تصور که میزان مصرف در اختیارش است، هر روز باید بر میزان مصرف بیفزاید تا احساس خماری نکند. بنابراین هیچ مصرفکنندهای ظرفیت مصرف خودش را در دست ندارد زیرا این ظرفیت را وضعیت مغزی تعیین میکند، نه اراده فرد.
«من دوست مصرفکننده دارم ولی خودم این کاره نمیشم»
بسیاری از افراد تصور میکنند که داشتن دوستان مصرفکننده، هیچ خطری ندارد. در عین حال، حضور در جمع دوستانی که مواد مصرف میکنند و پاسخ دادن به تعارف دوستان برای مصرف مواد نیز اشکالی ندارد. این باور که همراهی نکردن با دوستان، نوعی کمآوردن محسوب میشود باعث شده که بسیاری از جوانان، تجربه اولین مصرف مواد را در همین جمعهای دوستانه داشته باشند که زمینه مصرفهای بعدی و ورود به زندگی اعتیادی را برایشان رقم زده است.
جوانان بیش از گروههای سنی دیگر آسیبپذیر هستند چراکه نفوذ شدید دوستان و همسالان باعث میشود آنها رفتارهای هیجانانگیز و جسارتآمیزی از خود نشان داده و برای حفظ آبرو و اعتبار خود در بین آنها دست به مصرف مواد بزنند. هماهنگی با گروه دوستان از ویژگیهای سنین نوجوانی و جوانی است. افراد در اثر فشار گروه ناتوان میشوند و دست به کارهایی میزنند که هرگز به تنهایی جسارت انجام آن را ندارند.
«دوستام مواد کشیدن اما طوریشون نشده»
این سؤال برای بسیاری از افراد مطرح است که چرا برخی از افراد به موادمخدر معتاد میشوند و برخی دیگر نمیشوند؟ پاسخ این است که مانند سایر بیماریها، میزان آسیبپذیری افراد مختلف در برابر بیماری اعتیاد نیز تفاوت دارد. در مجموع هر چه عوامل آسیبپذیر در فرد زیادتر باشد، امکان این که وی با مصرف مواد به این گونه مواد معتاد شود، بیشتر خواهد بود. مصرف مواد به صورت دودی یا تزریق مستقیم آن به جریان خون، اعتیادآور بودن ماده را افزایش میدهد و سبب میشود ماده مخدر ظرف چند ثانیه به مغز رسیده و احساس سرخوشی و لذت ایجاد کند. اما این حالت سرخوشی و نشئگی شدید چند دقیقه بیشتر دوام نمیآورد و فرد پس از مدت کوتاهی مجدداً به حالت عادی خود باز میگردد. اما در عین حال زمینههای پنهانی در وضعیت جسمی و روانی افراد وجود دارد که پس از تجربه مصرف مواد فعال شده و میتواند به اعتیاد یک فرد منتهی شود. بروز این عوامل در افراد مختلف فرق میکند و به همین دلیل است که هیچ کس نمیداند با اولین تجربه مصرف مواد اعتیادآور چه مسیری را طی خواهد کرد.