ساعت ۱۹:۳۰ شامگاه پنجشنبه ۱۰فروردینماه امسال مأموران کلانتری ۱۱۶ مولوی از درگیری خونین در یکی از محلههای اطراف باخبر و در محل حاضر شدند. بررسیهای اولیه نشان داد محل حادثه، پاتوق خلافکاران است که در جریان آن پسری جوان در جریان نزاع با یکی از دوستانش با چاقو مجروح و روانه بیمارستان شده است.
همچنین معلوم شد که ضارب لحظاتی بعد از حادثه از محل فرار کرده است. همزمان با حضور پلیس در بیمارستان مشخص شد پسر زخمی به دلیل شدت جراحت جانش را از دست داده است؛ بنابراین پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و تحقیقات برای بازداشت متهم به جریان افتاد.
همزمان با حضور بازپرس وحید ناصری در محل و انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران پلیس موفق شدند چند روز بعد از حادثه متهم را بازداشت کنند. متهم که مهدی نام داشت وقتی مورد تحقیق قرار گرفت به جرمش اعتراف کرد.
او گفت: من و محمود هر دو مصرفکننده موادمخدر بودیم و برای مصرف به محل حادثه که پاتوقمان بود، میرفتیم و مواد مصرف میکردیم. از چند روز قبل بر سر مصرف مواد با هم اختلاف پیدا کردیم و با هم مشاجره میکردیم.
روز حادثه متوجه شدم که ۲۰۰ هزارتومان از جیبم سرقت کرده که سر همین موضوع باهم مشاجره کردیم. ازاو خواستم پولم را پس بدهد که انکارکرد. من هم کنترلم را از دست دادم و با چاقو به او ضربهای زدم و فرار کردم که بازداشت شدم.
با کامل شدن تحقیقات و در حالی که متهم صحنه جرم را بازسازی کرده بود، مادر مقتول روز گذشته وارد دادسرای جنایی شد و به احترام محرم و عزای حسینی از متهم اعلام گذشت کرد.
او به قاضی وحید ناصری بازپرس ویژه قتل گفت: من با هزاران مشکل پسرم را بزرگ کردم که در جریان یک دعوا فوت شد. برای فرزندم زحمت زیادی کشیده بودم و فکرش را هم نمیکردم که به این سرنوشت دچار شود.
بعد از حادثه متوجه شدم که خانواده قاتل هم بیبضاعت هستند. با این حال تصمیم داشتم که قاتل را قصاص کنم تا به آرامش برسم. در این مدت خیلی با خودم فکر کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که قصاص این متهم، خانواده دیگری را هم دغدار میکند، به خاطر اینکه خودم داغ فرزند دیدهام، نمیخواستم خانواده دیگری هم داغدار فرزندشان شوند تا اینکه با فرارسیدن ماه محرم و ایام عزاداری امام حسین (ع) تصمیم به گذشت گرفتم.»
مادر مقتول ادامه داد: «من به احترام امام حسین (ع) و بدون دریافت دیه و هیچ چشمداشتی از متهم گذشت میکنم و امیدوارم او قدر این بخشش را بداند و زمانی که از زندان آزاد شد راه درستی در پیش بگیرد و حسینوار زندگی کند.»