فائزه مرادی: کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شما چقدر درگیر مباحث حقوق زنان و ظلم به زنان و مقایسه کشورهای اسلامی و مخصوصاً ایران با کشورهای غربی در این موارد هستید؟ بعضیها، خیلی این موضوعات را دنبال میکنند و درنهایت غبطه میخورند که وا مصیبتا از ظلمی که به زن ایرانی میشود! اگر زنان و دختران ما شبیه به زن آمریکایی بشوند کلید خوشبختی را پیدا کردهاند.
اگر به تاریخ، حداقل بر اساس تقویم میلادی نگاه کنیم تا زمان انقلاب صنعتی عملاً بسیاری از مردان و زنان رعیت بودند و در خدمت بزرگ منطقه بودند، نان بخور و نمیری داشتند و اگر از اشراف بودند زندگی برایشان راحتتر بوده؛ ولی بعد از انقلاب صنعتی طبقه متوسطی به وجود آمد که به دنبال حقوق انسانیاش بود؛ البته ما ایرانیها تقریباً تا اواخر قاجار به طور رسمی هنوز این طبقه را در جامعه به رسمیت نمیشناختیم. این طبقه متوسط چه میخواستند؟ امکان تحصیل، حقوق برابر، امکان پیشرفت در جامعه بدون توجه به القاب و عناوین و مسائلی ازاینقبیل.
از طرفی جامعه صنعتی به کارگر احتیاج داشت. قسمت مهمی از جامعه را زنان تشکیل میدادند که تا آن زمان فقط مشغول خانهداری و بچه و مزرعه و دام بودند. حیف بود این نیروی کار کمدردسر وارد میدان نشود و تبدیل به کارگر کارخانه و بخش صنعتی نشود. پس چیزی که زنها میخواستند، یعنی شغل را به آنها دادند؛ ولی با حقوقی کمتر از نصف همکاران مردشان. تا همینالان هم حتی در شرکتهای بزرگ و معتبر و جایی مثل هالیوود زنها باید برای اینکه دستمزدشان بهاندازه مردها باشد یک مزیت رقابتی داشته باشند یا چکوچانه بزنند؛ در حدی که به عنوان خبری مهم گفته میشود فلان زن به اندازه همکاران مردش حقوق گرفت.
در سیستم ازدواج و خانواده هم اوضاع بهتر از این نبوده. ازدواجها معمولاً با قرار خانواده و بر اساس منافع و میزان توانایی و سلامت زن برای کمک به مرد در کارهای سنگین یک زندگی کشاورزی بوده. تصاویر فیلمهای رمانتیک معمولاً چیزی خلاف این به ما نشان میدهند، مواردی که یا استثنا هستند و یا افسانه. حتی پادشاهان اروپایی بر اساس قرارومدار بزرگترها ازدواج میکردند. تکلیف رعیت که مشخص بود؛ بعد از ازدواج هم زن حقوحقوق خاصی نداشت. حداقل در اسلام مسائلی مثل نفقه و مهریه وجود داشت؛ ولی زن اروپایی و بعدها آمریکایی عملاً حقی در خانه همسرش نداشت و اگر کاتولیک یا یهودی بود حق و راهی هم برای اعتراض به زندگی و همسرش تا زمان مرگ نداشت.
وقتی جلوتر میآییم زن مدرن آن زمان، بعد از جنگهای جهانی تبدیل به ابزار سرگرمی و نشاط جامعه شد. دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی اوج فعالیت برای زنهایی بود که باید از طریق بدنشان در بارها و سالنهای رقص و مراکز فساد کسب درآمد میکردند. عروسکهایی که قرار بود مردهای خسته از کار زیاد و رکود اقتصادی را خوشحال کنند و زنهای خانهدار هم فقط برای شادی و هیجان زندگی مردها وجود داشتند. زنهایی که حق رأی هم حتی نداشتند؛ چون جامعه معتقد بود از چیزی سردرنمیآورند و باید مشغول زیباتر شدن یا فراهمکردن اسباب آرامش برای مردها باشند و بس.
در سالهای اخیر هم با همه ظاهر قشنگی که حرفهای غربیها دارد، آمار حرف دیگری را میزند. هرچند که معمولاً آمار واقعی در این موارد چندبرابر آمار رسمی است؛ ولی در سال ۲۰۲۰، ۲۷ درصد از زنان آمریکایی شکلی از تجاوز جنسی را گزارش کردهاند و در آمار دیگری در آمریکا در هر ۶۸ ثانیه یک تجاوز اتفاق میافتد. انگار در دنیای آمار خبری از بهشتی که در فیلمها و فضای مجازی از غرب تصویر میشود و بقیه دنیا هم به آن تشویق میشوند، نیست.
تحصیلات هم برای زنان تا مدت زیادی بعد از انقلاب صنعتی، فقط در حد منشیگری قابلقبول بوده. در تاریخ هم میبینیم که یا زنی به ردههای بالاتر نمیرسید، یا اگر میرسید شغلی برایش وجود نداشت. اصلاً زن را چه به درس و دانشگاه!
درحالیکه در دهه هفتاد در ایران خیلی از دخترها مدرسه و دانشگاه میرفتند. باوجوداینکه دسترسی به تحصیلات در آن زمان کلاً کاری لوکس بود؛ ولی تفاوت خاصی در جنسیت وجود نداشت. اگر بخواهیم به امروز نگاه کنیم، در سال ۱۴۰۰ بیشتر از ۶۰ درصد ورودی دانشگاههای ایران را زنان تشکیل میدادند که از میانگین آمار جهانی بالاتر است.
عملاً اطراف ما پر از زنهایی با تحصیلات دانشگاهی است؛ ولی تصویری که از ما نشان میدهند تا جایی پیش رفته که مرحوم میرزاخانی میگفت: در آمریکا بارهاوبارها شرح دادم که در ایران زنها حق رفتن به دانشگاه را دارند. البته خود مریم میرزاخانی و دیگر زنان نخبه ایرانی، مثالهای نقضی برای این پروپاگاندا هستند.
هر جنسی در زندگی چالشهای مخصوص به خودش را دارد، مردها به شکلی و زنها به شکل دیگر. ولی در نقاطی از جهان این چالشها بیشترند. زن ایرانی هم چالشهای غیرقابلانکاری دارد؛ ولی وقتی به آمار و ارقام نگاه میکنیم نهتنها به سیاهی چیزی که رسانهها به ما نشان میدهند نیست، بلکه جای امیدواری هم دارد و اگر به نسل جدید نشان بدهیم که قرار است کنار هم قلههای بیشتر و بلندتری را فتح کنیم، حتماً اتفاقات بهتری هم میافتد.
ما به نیروی جامعه، بدون نگاه به جنسیت و ایدههای فمینیستی، برای روزهای بهتر ایمان داریم. مهم نیست که از زنهای ما تصویر بربرهایی که تازه به مدنیت رسیدهاند را به دنیا نشان میدهند، ما با پشتیبانی و همکاری همه اعضای جامعه، درعمل خلاف این را ثابت کردیم و خواهیم کرد.