محقق این مطالعه ، کاریسا شرک با ارائه نتایج از بزرگترین گروه بیماران گلیوما تا به امروز، در سی و چهارمین سمپوزیوم EORTC-NCI-AACR در مورد اهداف مولکولی و درمان سرطان در بارسلون، اسپانیا، میگوید: اگرچه تغییرات متفاوت در ژن BRAF، میتواند منجر به ایجاد سرطان شود. توسعه گلیوم، که در کودکان اتفاق میافتد به خوبی درک شد، این مورد برای بزرگسالان صادق نبود.
محقق این تیم ، استادیار عصبشناسی در دانشکده پزشکی دانشگاه جان هاپکینز، بالتیمور، آمریکا میگوید: تحقیقات او بر توسعه درمان هدفمند برای گلیومای جهش یافته BRAF متمرکز است.
هنگامی که او شروع به طراحی اولین کارآزمایی بالینی خود کرد، متوجه گستردگی جهشهای BRAF در بزرگسالان مبتلا به سرطان مغز شد و نحوه پاسخ آنها به شیمی درمانی سنتی به خوبی درک نشده بود.
گروهی از بیمارانش که بیشترین دانش را دارد، به او اجازه میدهد تا پاسخ به این سؤالات را آغاز کند و کارآزماییهای بالینی با اطلاعات بهتری را برای این بیماران طراحی کند.
تغییرات BRAF برای شناسایی تومورهای مغزی، مهم هستند، زیرا میتوانند درمان را تعیین کنند.با این حال، مشخص نیست که چه نوع تغییرات BRAF در بزرگسالان مبتلا به گلیوم رخ میدهد و اینکه آیا تغییرات خاص BRAF با سایر تغییرات ژنی مرتبط است.
اصطلاح "گلیوم" چندین نوع تومور را در بر میگیرد که از سلولهای گلیال در مغز منشا میگیرند.گلیوبلاستوما، شایعترین نوع در بزرگسالان و کودکان است که در ۳.۲۳ نفر در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر از جمعیت رخ میدهد و تنها ۷ ٪ از بیماران گلیوبلاستوما تا پنج سال پس از تشخیص زنده میمانند.
درمانهای جدید و بهتر بهسرعت مورد نیاز است. البته داروهایی ساخته شدهاند که جهشهای خاص BRAF را هدف قرار میدهند، مانند دابرافنیب و ترامتینیب تا جهش BRAFv۶۰۰E را مهار کنند.
دانستن اینکه کدام جهش یا ترکیبی از تغییرات ژنتیکی باعث ایجاد سرطان در بیمار میشود، برای انتخاب بهترین درمانی که به احتمال زیاد طول عمر را افزایش میدهد، بسیار مهم است.
محققان دادههایی را از مرکز سرطان دانا-فاربر/هاروارد، بیمارستان جانز هاپکینز، پروژه تبادل اطلاعات نئوپلازی شواهد ژنومیکس (GENIE) و اطلس ژنوم سرطان (TCGA) روی تقریباً ۳۰۰ بیمار گلیوما جمعآوری کردند که ۲۰۶ نفر از آنها بزرگسال بودند..
آنها اطلاعات بالینی، از جمله درمانهایی که بیماران دریافت کردهاند و مدت عمرشان، ساختار و ترکیب مولکولی بافتهای تومور، از جمله تغییرات ژنتیکی را بررسی کردند.
سپس تومورها را به سه گروه، بر اساس اینکه چگونه تغییر BRAF یک مسیر سیگنالینگ به نام ERK (کیناز تنظیمشده با سیگنال خارج سلولی) را فعال میکند که به سرطان کمک میکند، تقسیم کردند:
کلاس I (جهشهایی مانند BRAFv۶۰۰E، که در آن BRAF قادر به فعال کردن ERK و به خودی خود است)، کلاس II (جهشهایی که در آن BRAF باید با یک مولکول BRAF دیگر جفت شود تا ERK را در فرآیندی به نام دیمریزاسیون فعال کند)، کلاس III (جهشهایی که سیگنال دهی ERK را از طریق ژن RAS و سایر مولکولهای سیگنال دهنده تقویت میکند) و همچنین ژن بازآراییها، تقویتها و سایر تغییرات که طبقه بندی نشده است.
محققان میگویند: گلیوماهای تغییر یافته توسط BRAF در بزرگسالان و کودکان ویژگیهای متفاوتی دارند.
تغییرات کلاس I BRAFv۶۰۰E در بزرگسالان بیشتر و همجوشیهای BRAF در گلیوما دوران کودکی بالاتر بود.
همجوشی زمانی اتفاق میافتد که بخشی از ژن BRAF اشتباها به ژن دیگری متصل شود یا به ژن دیگری "جوش" پیدا کند و باعث سرطان شود.
تغییرات BRAFv۶۰۰E با بهبود بقای کلی در بزرگسالان مبتلا به گلیوم همراه بود، اما برای تهاجمیترین نوع گلیوم - گلیوبلاستوما - این بهبود ناپدید شد و افزایش سن با بقای بدتر در این بیماران همراه بود.
محققان همچنین دریافتند که BRAFv۶۰۰E به درمان هدفمند در بیماران بزرگسال حساسیت نشان میدهد. آنها میدانستند که گلیوما با BRAFv۶۰۰Ealterations میتواند به درمان با مهارکنندههای BRAF و MEK حساس باشد.
این مطالعه نشان داد بیمارانی که این درمانها را دریافت کردهاند نسبت به افرادی که دارای همان تغییر BRAF و درجه تومور بودند، بیشتر عمر کردند.
همچنین نشان دادند که تغییرات دیگری در BRAF بیماران مبتلا به گلیوم وجود دارد که ممکن است با استفاده از مهارکنندههای MEK یا مهارکنندههای BRAF مختل کننده دیمرسازی قابل هدف باشند.
آنها امیدوارند این مطالعه محققان را تشویق کند تا گلیوما را با این جهشها در کارآزماییهای بالینی ارزیابی داروهای جدید مهارکننده BRAF وارد کنند.
درمانهای هدفمند رشد گلیوم را در شش بیمار از ۱۳ بیمار بزرگسالی که با آنها درمان شده بودند متوقف کرد یا کوچک کرد.
شش بیمار زانتوآستروسیتومای پلئومورفیک، چهار بیمار گلیوبلاستوما مولتی فرم، دو بیمار آستروسیتوم پیلوسیتیک و یک نفر دارای نوع دیگری از آستروسیتوم بودند.
میانگین زمان (متوسط) قبل از پیشرفت سرطان پنج ماه و زمان بقای کلی نزدیک به ۱۴ سال و در بیماران مبتلا به گلیوبلاستوما چهار سال و نیم بود.
یافتهها نشان میدهد، ویژگیهای بیولوژیکی متمایزی وجود دارد که ممکن است بر نتایج بالینی تأثیر بگذارد و برای درک تأثیر آنها باید بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد.
پروفسور روث پلامر، از دانشگاه نیوکاسل، بریتانیا گفت: این نتایج نشان میدهد که چگونه گلیومها میتوانند در بزرگسالان و کودکان رفتار متفاوتی داشته باشند و بررسی کنند، چگونه به درمانهای هدفمند پاسخ میدهند.
این مطالعه آنچه را در مورد گلیوما در بزرگسالان میدانیم ارتقا میدهد، تا درمانهای بهتری را با سرطان بسته به تغییرات خاص در ژن BRAF تطبیق دهیم.
همچنین ما را قادر میسازد تا درمانهای جدید و بهتری را برای هدف قرار دادن انواع مختلف ژنتیکی توسعه دهیم.
گلیوما میتواند یک بیماری دشوار برای درمان موفقیتآمیز باشد و ما نیاز فوری به یافتن داروهای جدیدی داریم که به ما در بهبود نتایج کمک کنند.